نمی دانم چگونه توانستم وارد خانهشان شوم. خانهی آنها که پر بود از دردی که غفلت امثال من ایجاد میکردند.
سالهاست در خرابهای زندگی میکنند که شاید من و تو لحظهای به آن نگاه هم نیندازیم.
زندگی میکنند شاید من بیدارشوم و به یادآورم که هستند و حتی وقتی من به یادشان نیستم.
صدایشان مرا به خود میآورد و نگاهشان دردی را به جانم میاندازد که هنوز باقی است.
من دردی بر آنها ایجاد کردم و نگاه دردآلودشان این را خوب به یادم میآورد ….
===========================
دردنامه یکی از اعضا تیم شناسایی کوچه گردان عاشق، تهران، کهریزک، روستای کاشانک، ۱۳۹۶