هر اتاقِ یک خانهی 4 اتاقه را به یک گروه اجاره داده بودند. ساکنین دو اتاق مجرد بودند و دو اتاق دیگر در اختیار دو خانواده بود. خانه یک حمام و دستشویی داشت که مشترکا استفاده میشد.
یکی از خانوادهها 4 نفره است . پدر، مادر، و دو پسر 13 و 5 ساله . مادر خانواده بیمار به نظر میآید و انگار به دلیل سکته دهانش کج شده است اما میگوید خودش و شوهر و فرزندانش سالم هستند.
پدر خانواده گاهی کار میکند. مادر میگوید همسرش مشکل روحی دارد و گاهی ساعتها ساکت میماند و به نقطهای زل میزند.
مادر گاهی در منازل دیگران کار میکند. اتاق بسیار کثیف و نامرتب است و نیمی از اتاق به انبار وسایل بدل شده است. نیمی دیگر از وسایل خانه هم بیرون اتاق در حیاط قرار داده شده و روبهرویشان با پارچه پوشانده شده است. گاز و ماشین لباسشویی دارند اما احتمالا کار نمیکنند. تلوزیونی درون اتاق روشن است که بچهها به تماشای آن مشغولاند. مرغ و خروسهای خانواده هم درون همان اتاق نگهداری میشوند.
خانواده محتاج کمکهای بهداشتی و درمانی است.
خانواده دیگر هم وضعیتی مشابه دارند. 4 نفره با دو پسر 15 و 16 ساله. امکان ورود به اتاق را پیدا نکردیم. این اتاق هم به مانند اتاق قبلی آشپزخانه نداشت و با چوب و پارچه برای اتاقشان در ساخته بودند.