کبیرآباد یکی از روستاهای محروم و حاشیهای اطراف تهران است که با ماشین تا متروی کهریزک کمتر از ۱۵ دقیقه فاصله دارد. ساکنینش سالهای سال است که سادهترین امکانات اولیه را هم برای زندگی ندارند. بوی تعفن زبالهها که در هر گوشهای به چشم میخورد، مشام هر تازهواردی را میآزارد، هرچند که روستاییان مانند هوا، به آن عادت کردهاند و روزانه تنفسش میکنند.
روستا يك خيابان اصلي و پنج خيابان فرعي دارد. بافت خانهها اجري و بسيار قدیمیساز است. حدود هفتادوپنج عدد خانه در اين روستا وجود دارد كه در هر خانه بهطور ميانگين شش نفر زندگي میکنند.
ساکنین روستا، مهاجر افغان و از قوم ازبک هستند که به ایران مهاجرت کردهاند و عمده دلیل این مهاجرت، حکومت طالبان در گذشته و شرایط نامساعد زندگی کنونی در افغانستان بوده است. فقط يك خانواده ايراني بلوچ وجود دارد.
اعتياد شديد به شيشه در يك خانواده ايراني و يك خانواده ازبك ديده ميشود و در تعداد كمي از اهالي مصرف ترياك و ناس ديده میشود .
شغل اکثر سرپرستان خانوار کارگری فصلی است. اکثرشان تحت پوشش هیچ نوع بیمهای نیستند. سطح تحصیلات خانوادهها پایین و والدین، یا کمسواد و یا بیسواد هستند.
آب شيرين خانهها با تانكر تأمین ميشود و آب لولهکشی آب شور است (تانكر آب آلوده شده و باعث بيماري انگل در تمام روستا شده است )
فاضلاب خانهها داخل کوچههای روستا ريخته ميشود. زبالهها توسط شهرداري جمعآوری نميشود و اهالي چند روز یکبار زبالهها را ميسوزانند.
بیماریهای عفونی در میان افراد روستا شایع است و فقدان آب پاکیزه، و نیز محیط آلوده، دسترسی نداشتن به امکانات بهداشتی و درمانی (روستا خانه بهداشت ندارد) از عوامل شیوع این بیماریهاست.
سيستم برق روستا شهري است و تمام خانهها كنتور دارند. سيستم اينترنت موبايل در روستا فعال است و این زندگی را سختتر میکند چراکه اهالی دنیای خود را با دنیای بیرون مقایسه میکنند.خانهها حمام و سرویس بهداشتی دارند.
مسجد زير نظر بسيج در روستا داير است .زمين ورزشي ، کتابخانه در روستا وجود ندارد. پلیس نظارت مناسبی بر روستا ندارد (کانکس پلیس وجود ندارد) و این منطقه را برای مجرمین امن میکند.
تنها یک بقالی و یک نانوایی در روستا موجود است و مغازه دیگری در روستا وجود ندارد و ساکنین برای رفع نیازهای خود مجبورند به شهر بروند که باید مسافت نسبتاً طولاني تا سر جاده طي کنند؛ چون وسيله نقليه عموميای وجود ندارد. دو جاده به روستا منتهی میشود که یکی آسفالت و دیگری خاکی است. تک خیابان و تمامی کوچههای روستا خاکی هستند.
در گوشهکنار روستا دختران و پسرانی خردسال با چشمانی بادانی و موهای طلایی را میبینی که با پایبرهنه و یا در بهترین حالت با دمپایی، میان خاک و زباله بازی میکنند. سوءتغذیه رنگ موهایشان را طلایی کرده است. کبیرآباد به وسعت اسمش تنها است.