کودک و جایگاه آن در جامعه، معیار مهمی برای ارزیابی سطح توسعهیافتگی و فرهنگ در هر جامعه است. قطعا کار کردن حق کودکان نیست و تشکلهای مردمی متعددی برای کاهش و محو کار کودک در تلاشند؛ اما واقعیت تلخ این است که کودکان کار به طور پیدا و پنهان در جامعه در مشاغل مختلف حضور دارند. شهروندان در موارد مختلف در جایگاه رهگذر، مشتری و … ممکن است با این کودکان مواجه شوند. رعایت توصیههای زیر میتواند از وارد ساختن آسیبهای مضاعف به کودکان پیشگیری کند.
شش توصیهی رفتاری برای عموم در مواجهه با کودکان کار:
۱ـ کودکان کار را نادیده نگیریم. نگاه نکردن و جواب ندادن به آنها، عین نادیده گرفتن است که میتواند موجب آسیبهای فردی و اجتماعی جبرانناپذیری شود.
۲ـ اگر تصمیم گرفتیم از کودکان خرید نکنیم، میتوانیم در پاسخ به تقاضای آنها برای خرید کالا، مودبانه بگوییم «نه ممنون» و اگر لازم بود، جوابمان را چند بار تکرار کنیم. به کار بردن خشونت کلامی و رفتاری در این زمینه، نقض حقوق کودک است.
۳ـ این تفکر که همهی کودکان کار (دستفروش، متکدی، شیشهشوی و اسپند دودکن) برای فرد دیگری کار میکنند یا باند هستند در بیشتر موارد، اشتباه است. اغلب کودکان کار، نانآوران کوچک خانوادههایشان هستند. برای کار و تلاش آنها احترام قائل شویم و از بیان این جمله که «شما باند هستید.» در مقابل کودکان پرهیز کنیم. (برای مطالعه بیشتر به مقاله آیا کودکان کارِ در خیابان، باند هستند؟ مراجعه کنید)
۴ـ در صورت مشاهدهی کودکانی که در معرض آسیب جدی جانی هستند، نظیر کودکان بسیار کمسال، کودکانی که از ماشینها آویزان میشوند، کودکانی که در ظاهرشان آثار شکنجه و ضرب و شتم وجود دارد، به سرعت مراتب را به اورژانس اجتماعی (با شماره تماس 123) و یا سازمانهای مردمنهاد فعال در این زمینه گزارش دهیم. یکی از وظایف اورژانس اجتماعی رسیدگی به موارد اینچنینی است.
۵ـ پول دادن بیدلیل یا پرداخت مبالغ بالا در ازای کالایی که کودک میفروشد، در درازمدت تاثیر منفی بر شخصیت کودکان گذاشته و باعث تشویق روحی کودک به کارهای کاذب (حتی در آینده) میشود. لذا در صورت تمایل به خرید، با کودکان مانند یک فروشنده مواجه شویم و از رفتارهای ترحمآمیز افراطی پرهیز کنیم.
۶ـ در مقابل خشونت یا بیاحترامی دیگران به کودکان کار، سکوت نکنیم. حداقل اقدام در این زمینه، تذکر کلامی به افراد و نیز حمایت از کودک در معرض خشونت است.
راههای درست و ریشهای کمک به کودکان کار را بیابیم. اگر هر روز از دیدن کودکان در چهارراهها در رنج هستیم، بدانیم که ریشهی این مساله در خیابان نیست؛ بلکه ریشهها در فقر مالی یا فرهنگی خانواده، خاستگاه کودک، محله و جامعه است. لذا توصیه میشود برای کمک اثربخش به کودکان به سازمانهای فعال در این زمینه بپیوندیم و برای خود به عنوان یک شهروند مسئول، فعالیتی داوطلبانه تعریف نماییم.
دیدگاه شما: به جز موارد بالا چه توصیههای رفتاری دیگری را در مواجهه با کودکان کار مناسب میدانید؟
چطوری بهشون اعتماد کنیم و کمک کنیم،
ایا درسته باهاشون ارتباط موثر برقرار کنیم؟
مثلا توی درساشون بهشون کمک کنیم؟
به نظر در برخورد با این بچه ها نوع نگاه و رفتار خیلی مهمه،نگاه و کلمات ترحم آمیز میتونه بچه رو از درون بشکنه…
امیدوارم همه ی ما نحوه برخورد درست رو یاد بگیریم…
از نظر من بهترین شیوه صحبت و توجه به این گونه کودکان است البته از شیوه درست و با مهربانی نه از روی ترحم.با این کارحس دیده شدن و اعتماد به نفس را به این کودکان القا میکنیم.
وقتی این کودکان رو می بینم یاد کودکی خودم و بقیه می افتم و اینکه سهم این بچه ها کار کردن نیست و شرایط خانواده مجبور به این اقدام شده . اینکه هر روز می بینیم و بدون اقدامی گذران زندگی می کنیم اذیتم می کنه هر فردی که در جامعه زندگی می کنه مسئول هست امیدوارم به خاطر بسپاریم … نه ترحم باید کرد نه نادیده گرفتشون باید اقدامی در جهت رفع این آسیب اجتماعی کرد
خیلی مواجههی سخت و دشوار و البته اثرگذاریه و باید بلد باشیم. مهمترین نکته اینه به نظرم احساس نادیده شدن و نبودن ندیم بهشون. روزی هزاران رد شدن میچشن بچهها
هیچ وقت با توهین و داد زدن با اونها برخورد نکنیم . اونا هم کودکی ما هستند که کودکی نکردن و باید مثل بزرگترها نام آور خونه شون باشن و تا شب بتونن لقمه ای سر سفره ی خونواده شون بذارن . تصور کنید شما با این سن و سال خیلی وقتا خسته از کار و بی حوصله اما این بچه ها هر روز در بدترین شرایط با این جسم ظریف و شکننده کار می کنند .
به نظرم تا جای ممکن مهم است که در رفتارمان با کودکان کار به نحوی رفتار کنیم که عزت نفسشان حفظ شود. هم خشونت و هم ترحم در قبال هر انسانی عزت نفسش را آسیب میزند.
به یاد دارم که همراه یکی از دوستانم بودم و یکی از بچههایی که در خیابان به فروش اجناس میپردازند به دوستم پیشنهاد داد. دوستم بیش از حد محکم و کمی خشن گفت نه. دوست من میتوانست همین نه را آرام و با یک لبخند بگوید و برابر اصرار کودک کماکان خونسردی و آرامش خودش را حفظ کند. البته من هم اشتباه کردم و این موضوع را به دوستم تذکر ندادم.