به مناسبت ۱۸ دسامبر؛ روز جهانی مهاجران
مجبور، نام دیگر مهاجر است!
یک روز ناقابل در دسامبر هر سال، به نام مهاجران نامگذاری شده است و ما به ده روز از درد به خود پیچیدنِ دخترک افغانستانی شانزده سالهای فکر میکنیم که به وقت عبور از مرز، گلولهای در بدن نحیفش نشست و با چشمان خود شاهد دو تکه شدن خانوادهاش بود؛ تکهای که گلوله نخورد و تقدیرش عبور بود و تکهای که گلوله خورد و اسیر شد و مجبور شد بماند؛ مجبور به جبری خردکننده، درست به وزنِ جبری که خانواده را به برچیدن بساط و برداشتن دار و ندار و زدن به جاده واداشته بود.
مجبور، نام دیگر تمام مهاجران بیپناه این دنیاست.
مجبور به ترک کاشانه
مجبور به وداع با عزیزان
مجبور به رها کردن وطن
مجبور به مچاله شدن گوشه صندوق عقب یک خودروی فرسوده و صدها کیلومتر تنفس بریده بریده، زیر حجم فشارِ تنهای لهیده دیگر مسافرانِ مجبورِ هموطنت
مجبور به ترک تحصیل
مجبور به کارهای طاقت فرسا، به تحملِ استثمار
مجبور به لبخندِ رضایت بر صورتِ تکیده نشاندن و نظاره اهانتها و دم برنیاوردن
مجبور به شنیدن نام سرزمین و ملیتت به عنوان ناسزا، از هر دهانِ متعفنی
مجبور به سرگشتگی، به بی خاک شدن، به گم شدن، به نامرئی شدن، به شکستن، به آهِ حسرت کشیدن، به خاکستر و خاموش و خمیر شدن…
یک روز ناقابل در دسامبر هر سال، حتی برای درک و احترام به یک ساعت از زندگی پردردِ آن دخترک که در تب و زخم گلوله و رنج فراق خانواده دو تکه شدهاش میسوخت، کفایت نیست که از هیچ هم کمتر است.
با این حال، این روز را پاس میداریم به امیدِ آن که روزی دنیای ما اعم از مردم و سیاستمداران و دولتهایش، حرمت حیاتِ بیجاشدگان را دریابد، اعتیاد خود به نژادپرستی را ترک کند و برای پایان بخشیدن به جنگ و فقر که مولدِ مهاجرت اجباری و ناخواسته است، متحد شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!