محرومان همیشه مورد غفلت قرار میگیرند
پس از یک ماه اعلام مسئولین کشور که کرونا وارد کشور نشده، بالاخره چهارشنبهی گذشته (۳۰ بهمن) وقوع کرونا همراه با مرگ دو نفر در شهر قم در ایران تایید شد. تا امروز نیز طبق آمار وزارت بهداشت، ۱۹ مورد فوتی در این باره گزارش شده است و اخبار ضد و نقیض دیگری نیز از آمار فوتیها شنیده میشود. تعداد آمار فوتیها در ایران، حتی طبق آمار رسمی اعلام شده توسط وزارت بهداشت، به گونهای است که ایران پس از چین، که کانون این ویروس بوده است، در رتبهی دوم جهانی قرار دارد! که قاعدتا با توجه به فاصلهی جغرافیایی ایران و چین نباید اینگونه میبود و رتبههای دوم و سوم و … باید به کشورهای همسایهی چین تعلق میگرفت؛ ولی با کنترلی که این کشورها در مقابل این بیماری بسیار مسری در پیش گرفتهاند، در حال حاضر ما به مقام دوم صعود کردهایم! و البته از نظر درصد تلفات جانی (نسبت تعداد فوتی به تعداد افراد مبتلا) در صدر قرار داریم و کرونا را یکتنه از آن خود کردهایم!
اما حالا که کرونا وراد کشور شده و به نظر میرسد وزارت بهداشت، مدیریت مقابله با آن را به عهده گرفته، لازم است تا این وزاتخانه از تمام امکانات کشوری برای مقابله با این ویروس بهره بگیرد و برنامهای جامع، مبتنی بر جلوگیری از گسترش بیشتر کرونا و حمایت از اقشار آسیبپذیر، را در این زمینه ارایه دهد. صِرف تشخیص بیماری و بستری کردن افراد مبتلا، که همان هم به صورت کامل اجرا نمیشود، پاسخگوی مقابله با شیوع سریع این بیماری نمیباشد.
در این یادداشت چند سوال و چند پیشنهاد به وزارت بهداشت برای مقابله با گسترش این بیماری و رعایت حقوق همهی شهروندان بهخصوص اقشار آسیبپذیر ارائه میگردد. پیش از آن باید گفت که اقشار آسیبپذیر در این زمینه شامل کسانی هستند که به بیماری ضعف ساختار ایمنی، بیماری قلبی و ریوی، بیماریهای تنفسی و دیابت مبتلا هستند و افراد مسن هم در زمرهی کسانی هستند که ابتلای آنها میتواند بسیار خطرناک باشد و منجر به مرگ گردد.
در این بین، اقشار محروم جامعه به علت سوتغذیه و همینطور عدم توانایی مالی در پیگیری موارد درمانی خود و در نتیجه کهنه شدن بیماریها جز کسانی هستند که به طور طبیعی در زمرهی افراد با ضعف سیستم ایمنی یا دارای سابقهی بیماری خطرناک قرار میگیرند. سوال اینجاست که وزارت بهداشت برای حمایت از این افراد و پیشگیری از ابتلای آنها چه برنامهای دارد؟ و آیا اصلا قرار است چارهای بیندیشد یا خیر؟ قطعا تنها تست تشخیص کرونا و سپس بستری، برای این افراد کفایت نمیکند و باید به هر روش این افراد را در الویت اول از ابتلا به این بیماری مصون داشت. روشهایی چون آموزشهای رعایت نکات بهداشتی در محلات حاشیهی شهرها و ارائهی رایگان پکهای بهداشتی به ایشان با استفاده از کمپهای موقت که در این محلات بر پا میشوند (استفاده از توان سازمانهای مردمی و نیروهای داوطلب در این جهت میتواند مثمر ثمر باشد.)، امکان انجام تست سنجش دستگاه ایمنی بدن در افراد شناسایی شده در این محلات در این کمپها (بر اساس وضعیت ظاهری، سابقهی بیماریها، وضعیت تغذیه و …) و ارائهی بستههای ویژهی حمایتی (دارویی) برای تقویت سیستم ایمنی در این افراد.
همچنین وزارت بهداشت میتواند افرادی که پیشتر سابقهی ضعف سیستم ایمنی دارند (از هر قشری) را فرا خوانده و با استفاده از معرفینامههایی به محل کار و فعالیت آنها، ایشان را حایز استفاده از امتیازاتی مانند مرخصی بلندمدت، کار در خانه در صورت امکان تا گذشت دورهی این بیماری و … نماید تا این افراد آسیبپذیر از ابتلا به این بیماری تا حد امکان بر حذر باشند و از این طریق یکی از مهمترین عوامل گسترش این بیماری در جامعهی ایران کنترل شود. دورکاری برای تمام اقشار جامعه برای جلوگیری از رفتوآمدها و تماسهای غیرضروری نیز باید مورد توجه همهی سازمانهای دولتی و خصوصی قرار گیرد.
کرونا اگر نکشت، ما میکشیم!!!
تب و تاب افشای وجود و گسترش بیماری کرونا در کشور، به روز چهارشنبهی گذشته برمیگردد و هنوز دو سه روزی از آن نگذشته؛ اما با حضور در خیابانهای شهر فکر میکنی گویا چند ماهی است به آن مبتلاییم. البته کرونا نه، ولی درد دیگری است که سالها به آن مبتلا شدهایم و هیچکس هم گویا برای یافتن داروی این درد تکاپویی نمیکند.
طبق تصمیم جمعیت امام علی(ع) قرار شده بود ضمن ضدعفونی کردن خانههای ایرانی و اهدای پک بهداشتی به خانوادههای جمعیت و آموزش خانوادهها، مقداری ژل ضدعفونی دست و ماسک تهیه کنیم و در اختیار کودکانی که مجبور به کار در خیابان و مترو هستند قرار دهیم.
جمعه عصر تمام مغازههای شهر را زیر و رو کردیم؛ اما انگار ویروس طمع و خودخواهی به تمام آنها حمله کرده بود و ماسکها و ژلها را جارو کرده بود. اول فکر کردیم شاید تولید با تقاضا، برابر نبوده اما حیرتمان وقتی تکمیل شد که مغازهداران می گفتند ژل دست را بیست تا بیست تا و ماسک را با کارتن به مشتریان فروختهاند. از طرفی یکی از دوستان گفت که ماسک در بازار آزاد به پانزده تا بیست هزار تومان رسیده است که البته رفتار سودجویان که در این شرایط به دنبال احتکار و دلالی این محصولات هستند نیز بسیار در این مساله تاثیرگذار بوده است. در این شرایط، مدلسازی رفتاری مردممان بسیار دشوار شده است. مردمی که همیشه در صف اول همیاری و کمک هستند، در شرایطی که خطر جدی، سلامت عمومی جامعه را تهدید میکند، چگونه اینچنین الگوی رفتاری را انتخاب میکنند؟ قطعا چنین رخدادهایی باید احساس همدلی و حمایت از یکدیگر و به فکر هم بودن را در شرایطی که هیچکس به فکرمان نیست، محکمتر نماید؛ اما گویی این رفتار که آینهای در جامعه دارد، جایگزین فرهنگ اصیل و دگرخواهانهی ایرانی میگردد. هموطن عزیزم، همه ماسکهای مملکت را هم که بزنی بر صورت خودت، اگر وضعیت خانهی همسایهات خطرناک شود، حس امنیت نخواهی داشت.
بیایید تنها به تنازع بقای خود نیندیشم. بیایید با سلاح دگرخواهی و همبستگی به جنگ کرونا برویم. بیایید فقرا و محرومان را در این شرایط دریابیم.
کودکان کار، قربانیان فراموششدهی کرونا
«وظایف سازمانهای دولتی و غیردولتی در قبال کودکان کار»
معضل کرونا در کشور ما با چند مشکل روبروست:
۱- پنهانکاری به جای اطلاعرسانی و شفافیت از طرف حاکمیت
۲- مدیریت ناکارآمد و پیامدهای ناشی از آن
۳- تاخیر در تصمیمگیریهای لازم و ناتوانی در اجرای آنها به دلایل مختلف
به عنوان نمونه یکی از گروههایی که در اقدامات اخیر دولت نادیده گرفته شده و هیچ توصیه و اقدامی در مورد آن صورت نگرفته، کودکان کار در سطح خیابانها، در کارگاههای زیرزمینی و متاسفانه حتی زبالهگردی این کودکان است که همچنان ادامه دارد و هیچ یک از سازمانهای دولتی مسئول در این زمینه کوچکترین اقدامی انجام ندادهاند.
بیشتر سازمانهای غیردولتی و حمایتی کودکان کار با هدف محدود کردن خطرات مانند سایر سازمانها به مدت یک هفته مراکز خودرا تعطیل کردند؛ اما متاسفانه این کودکان با تعطیل کردن به دلایل مختلف به خانههای خود نمیروند و همچنان در خیابانها یا مراکز کاری دیگر به فعالیت خود ادامه میدهند.
برای کاهش تاثیرات زیانبار وضعیت این کودکان، برای خود و دیگران پیشنهادات زیر در دو بخش دولتی و غیردولتی ارائه میگردد.
وظایف سازمانهای دولتی
۱- ارائهی بستههای بهداشتی رایگان از طرف وزارت بهداشت برای این کودکان و خانوادههای آنان و توزیع آنها با همکاری سازمانهای غیردولتی
۲- ایجاد ایستگاههایی در سطح شهر تهران و سایر شهرها توسط شهرداری با همکاری فرمانداری برای ارائهی کمکهای بهداشتی و ایمنی به کودکانی که در سطح شهر حضور دارند.
۳- نظارت جدی وزارت کار بر کارگاههایی که کودکان به کار اشتغال دارند برای اجرای حداکثر نکات بهداشتی و درمانی (البته اگر وزارت کار از آنها باخبر باشد!)
۴- اجرای تست تشخیص ابتلا به کرونا در مورد کودکان کار در صورت لزوم توسط وزارت بهداشت برای پیشگیری از آسیبهای آن
وظایف سازمانهای غیردولتیِ حمایتی
۱- برقراری ارتباط تلفنی و مجازی با کودکان و خانوادههای آنان توسط مددکاران اجتماعی با هدف اطلاع از وضعیت آنان و ارایهی نکات بهداشتی و ایمنی به آنها و دادن بستههای بهداشتی به ایشان
۲- مطالبهگری جدی، مداوم و گروهی آنان از سازمانهای دولتی به ویژه از وزارت بهداشت، وزارت کار، شهرداری و… در ارتباط با وظایف آنان درمورد کودکان کار از جمله دادن بستههای بهداشتی و انجام آزمایشهای لازم در مورد این کودکان
۳- مشارکت با وزارت کار در مورد ارائهی خدمات و بستههای آموزشی در کارگاههای کار کودکان
اینها حداقل اقداماتی است که میتوان در مورد کودکان کار انجام داد وخطراتی را که برای آنان و دیگران وجود دارد تا حدی کاهش داد.
دکتر فاطمه قاسمزاده، شبکهی یاری کودکان کار و خیابان
کودک زبالهگرد تنهاتر است
تب کرونا این روزها همهمان را گرفتار کرده است و همه نگرانند که چگونه خود و خانوادهی خود را از این تهدید به دور دارند؛ اما آنکه بیپناهتر است تدبیری هم نمیتواند بیندیشد.
کودک زبالهگرد، غذای کافی و مناسب ندارد. کودک زبالهگرد دسترسی به آب سالم ندارد. کودک زبالهگرد امکانات بهداشتی ندارد. کودک زبالهگرد دسترسی به موبایل و رسانه و متون آموزشی ندارد. کودک زبالهگرد سواد خواندن ندارد. کودک زبالهگرد آلودهترین سطوح شهری را لمس میکند. کودک زبالهگرد ایمنی بدنی ندارد. کودک زبالهگرد دسترسی به حمام روزانه ندارد.
اگر کودک زباله گرد بیمار شود، مرخصی ندارد، بیمه ندارد، دسترسی به درمان ندارد، اوراق هویت ندارد، اطلاعرسانی ندارد.
کودکان زبالهگرد این روزها بیشترین احتمال ابتلا به بیماری و کمترین امکان حمایت از خود را دارند.
پس کودک زبالهگرد تنهاتر است.
در توصیهها و دستورالعملها جا نشدهاند! سوال نکنید!
تمام فضاهای مجازی پر از توصیههایی است از اینکه چطور در برابر ویروس #کرونا پیشگیری کنیم؛ حتی بنرهایی بلندبالا با همین مضامین جلوی مراکز درمانی قد علم کردهاند.
در تمام این پیشگیریها اشارهای نشده که چگونه #کودکان_کار و کودکان زبالهگرد که به بردهداری نوین اسیر شدهاند، از خودشان مراقبت کنند. در هیچ جای این توصیهها به خانوادهای که با فقر دست و پنجه نرم میکند، توصیهای نشده است!
همانگونه که در سایر سیاستگذاریها و برنامهها همیشه قشر و طبقهای نادیده انگاشته میشوند، این بار نیز گویی این کودکان وجود خارجی ندارند!
اصلا توصیهای به کودکانی که لای زبالهها، سرچهارراهها و مترو مجبور به کار هستند، وجود دارد؟
بله! یک توصیه برایشان قابل تعمیم بود: «تعطیلی مدارس»؛ و حالا بیشتر در خیابانها مجبور به کار شدهاند!
برای خانوادههای محلات حاشیه که محتاج نان شب هستند و از فرط سوتغذیه سیستم ایمنی بدنشان جوابگو نیست، چطور؟ آن هم با کمبود و گران فروشی مواد بهداشتی موردنیاز…
وارد هر داروخانهای میشوی، روی کاغذی نوشتهاند: ماسک، دستکش، الکل و… تمام شده است. سوال نکنید!
در ابتدای هر فیلم یا محتوای توصیهای هم بهتر است نوشته شود:
کودکان کار، کودکان زبالهگرد، مردمان نیازمند در توصیهها و دستورالعملها جا نشدهاند! سوال نکنید!