به مناسبت ۱۲ اردیبهشت؛ روز معلم
برای همهی معلمان داوطلب و عاشق
با پدر و مادرشان قرار گذاشتند که به شرطی حاضرند بیشتر کار کنند که بتوانند کلاسهای خانه علم را بیایند؛ کودکانی که سهمشان از دنیا، گذر بیتفاوت عابران است و گاه حتی گرفتن برچسب ناخوشایند مزاحم و باندهای سازماندهی شده و امثالهم. آنها از مردم شهر و دیارشان، آنقدر طرد شدهاند که کمتر انسانی، آغوش گشادهاش را به سویشان باز میکند.
طفلان گریزپایی که حالا «زمزمهی محبت معلمی» آنها را ترغیب میکند که از جانشان مایه بگذارند، بیشتر کار کنند تا ساعتی بتوانند در کنار مهر معلم نقاشی، تاتر، ورزش، سرود، موسیقی و … در خانه علم آرام گیرند؛ و آموزگارانی که در کنار گرمای بی آلایش وجود این کودکان، از سرمای بیمهریهای گزندهی روزگار در امان باشند.
در برابرشان که مینشینی اگرچه جایگاه شاگرد و آموزگار چندان مشخص نیست و چه بسا درد و رنجهای بیاندازهشان تو را در جایگاه شاگرد بنشاند؛ اما در دیدهی کودکانهشان معلمی قهرمان میمانی که از میانهی سرمای روزگاران، دستی به گرمی برمیآورد تا باور نکند که انسان در سقوطی بیمحابا در حالیکه اخلاق و انسانیت را قربانی میکند با شتاب به پیش میرود.
تو قهرمان زندگیاش میشوی؛ حتی در زمان بالندگیاش؛ تا به برکت وجودت، سفیر مهر گردد؛ و نه انسانی که باور محبت در دلش بمیرد.
روزت مبارک معلم قهرمان که داوطلبانه پای در وادی عشق نهادی. قهرمان بیبدیل این کودکان بمان؛ به صبر، به مهر و به ماندگاری!
? کلاس درس در خانه ایرانی طبرسی مشهد
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!