“سندرم حل معضلات اجتماعی از پشت میز”
به بهانه اظهارات اخیر مسئولان بهزیستی درباره درآمدهای میلیونی کودکان کار
کودکان کار، پدیدهای که هر کسی از ظن خود یار آن میشود. بسته به اینکه در چه مقطعی از تاریخ قرار داشته باشیم و مدیران تا چه اندازه به توجه به این کودکان برای پیشبرد اهداف خود نیاز داشته باشند، رفتار با آنها نیز به همان نسبت تغییر میکند. از در نظر گرفتن لباس فرم برای کودکان زبالهگرد تا بازدید میدانی از گاراژهای اطراف شهر و بعد فراموشی تمام آنچه دیده و شنیده شده است.
در این میان اما سخنان و اظهارات برخی مسئولان داغ دل تمام فعالان اجتماعی را تازه میکند. سخنانی که آشکارا نشانههایی واضح و مبرهن از ناآشنایی با عمق مسئله دارد. از جمله اظهارات اخیر سید سعید آرام رییس بهزیستی تهران بزرگ که واکنشهای بسیاری از سوی نهادهای مدنی و فعالان حقوق کودک به دنبال داشته است. او ۲۵ آبان ماه در سخنانی گفت کودکان کار در مناطق شمالی شهر با تحریک احساسات مردم درآمد بالایی کسب میکنند و تاکید کرد: «تعدادی از کودکان کار در مناطق مختلف شهر و در چهارراههای پایتخت درآمد روزانه از ۸۰۰ تا سه میلیون تومان دارند.» این نخستین بار نیست که چنین اظهاراتی از سوی متولیان اصلی رسیدگی به معضلات اجتماعی به ویژه معضلات مربوط به کودکان شنیده میشود. سال گذشته حبیب الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در سخنانی از مردم خواسته بود به کودکان کار کمک نکنند، چون ۷۰ درصد آنها مهاجر هستند. رضا جعفری سدهی رئیس اورژانس اجتماعی کشور هم در اظهاراتی که بازتابها و واکنشهای بسیاری داشت اعلام کرده بود: «کودکان خیابانی دارای خانههای متعدد، ویلا و خودرو هستند. اما ما ایرانیها چون احساساتی هستیم اشتباه گرفتهایم» اما این اظهار نظرها ریشه در چه نگاهی دارد؟
*جلوه دادن استثنا به جای قاعده*
زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت امام علی، در خصوص این اظهارات معتقد است: «نحوه ورود به بحث کودکان کار از لحاظ مسئولیت دولتها، با نقصان مواجه است. این امر را میتوان در فحوای کلام این افراد به راحتی مشاهده کرد. نگاه به کار کودکان به عنوان یک آسیب اجتماعی در هم تنیده شده با فقر اقتصادی و فرهنگی، مهاجرت، اعتیاد، حاشیهنشینی و… نگرشی است که باید در مواجهه منطبق بر پژوهش و دانش وجود داشته باشد. اما جایگزینی این روش نزدیک شدن به مساله، با فضاسازی زرد و قلب ماهیت واقعی موضوع، با جلوه دادن استثنا به جای قاعده، حاکی از مخدوشسازی فضا به سمت اخبار زرد برای پاک کردن صورت مساله است. ما سالهاست با کودکان کار و خیابان -فعالیت که نه- زندگی میکنیم. از نزدیک شاهد جزییات زندگی این کودکان هستیم. در بین هزاران کودکی که دیدهایم هیچ کدام شرایط توصیف شده در گزارشهای اخیر مبنی بر درآمدهای میلیونی را نداشتهاند. عضو باندی نبودهاند. این موارد یا افسانهسازی است، یا استثناهایی که به جای قاعده برای ایجاد تاثیر منفی، به افکار عمومی جامعه القا میشود. باور این تصویرها در افکار عمومی، مسیر برخورد قهری و سلبی مردم جامعه با پدیده کار کودکان را هموارتر میکند. به نظر می رسد این نتیجهای است که قرار است از این دادههای غلط گرفته شود. تا از این طریق شکل برخورد با آسیبهای اجتماعی به تدریج از روشهای اصولی اجتماعی -که اغلب توسط سازمانهای مردم نهاد در پیش گرفته میشود- به روشهای ضربتی و امنیتی تغییر شکل دهد»
*بسترسازی برای اجرای طرحهای ضربتی*
محیا واحدی یکی از فعالان اجتماعی حوزه کودک و عضو جمعیت امام علی نیز معتقد است چنین اظهار نظرهایی کتمان مسائل عمیقی مثل فقر و اعتیاد است. مسائلی که در غالب مواقع منجر به بروز پدیده کار کودک میشود: «این اظهارات کاملا وارونه جلوه دادن حقیقت است. حقیقت کودکی که به دلایل متعدد به اجبار تن به کار میدهد، و درآمدی که این کودک در قبال این کار دارد نه تنها به میزانی نیست که برخی تصور میکنند، بلکه در ازای پیامدهای سوء جسمی و روانی متعدد نصیب او میشود.» واحدی در خصوص آثار چنین اظهار نظرهایی هم معتقد است: «این یک زنگ خطر است. چرا که نه تنها باعث میشود حقوق اساسی این کودکان نادیده گرفته شود، بلکه باعث میشود نگاه جامعه به این کودکان و کسانی که از حقوق آنان دفاع میکنند تبدیل به نگاهی منفی و سوگیرانه شود»
*بسترسازی برای اجرای طرحهای ضربتی*
جعفر دانش پرور یکی از فعالان باسابقه اجتماعی که سالها در شهر کرمانشاه مدیر نمایندگی جمعیت امام علی در این منطقه است با تاکید بر اینکه این پیش فرض در مورد درآمد کودکان از اساس غلط است و به عنوان کسی که سالهاست از نزدیک در جریان زندگی و مشکلات این کودکان قرار دارد و بر اساس شنیدهها حکم کلی صادر نمیکند معتقد است: «نمیدانم چه افرادی این آمار و اطلاعات را به مسئولان دادهاند که شاهد چنین اظهار نظرهای عجیبی از سوی آنها هستیم.
شاید این سخنان یک اشتباه سهوی است، شاید هم عمدی در کار باشد. ممکن است به دلیل برنامهریزیهای کلانی که برای این کودکان در نظر گرفتهاند، چنین اظهاراتی را مطرح کنند. برای بستر سازی اجرای طرحهای سطحی جمعآوری کودکان کار که هر بار با واکنش نهادهای مدنی مواجه میشود، باید یک سری آمار و اطلاعات ناصحیح ارائه شود، تا بر اساس آن در سطح جامعه تصوری شکل گیرد که در مقابل طرحهای ضربتی و سطحی مقاومت و اعتراضی وجود نداشته باشد.» دانش پرور معتقد است وقتی مسئولان این کودکان را که نمود بخشی از معضلات موجود در جامعه هستند حذف میکنند، خبر از عمق این مشکلات ندارند: «پاکسازی ظاهری چهره شهر از معضلات دغدغه بزرگ همه مسئولان ما در این سالها بوده، ظاهر شهرهای ما با شعارهایی که در رابطه با عدالت و نبود معضلات داده شده، مطابقت ندارد. اما ظاهر شهر مثل قله یک کوه یخ است. نمود بسیار کوچکی از معضلاتی که عمق آن بسیار وسیعتر از آن چیزی است که در حال حاضر در خیابانها باعث نگرانی مسئولان شده است.»
دانشپرور به تعبیری که مسئولان برای حضور این کودکان استفاده میکنند اشاره کرده و میگوید: «چهره شهر ما از معتادان و کودکان کار «نا زیبا» شده است. اما اگر عمق مسئله را ببینیم متوجه خواهیم شد که این نازیبایی به شکلی بسیار عمیقتر و وسیعتر وجود دارد. آن زمان متوجه خواهیم شد که طرحهایی که به ریشه مسائل نپردازد، به علل و عوامل اینکه چرا یک کودک مجبور میشود از فضای تحصیل و بازی و دنیای کودکانه خود خارج شود و به خیابان برود، پرداخته نشود و برای برطرف کردن آن تلاشی صورت نگیرد، هرگونه طرحی محکوم به شکست است. لازم است که مسئولان در گفتارهای خود در تریبونهای رسمی بازنگری کنند. این دغدغه مسئولان که باعث شده که به یاد کودکان کار بیفتند، از اساس دغدغه اشتباهی است. این چهره «نا زیبا» نمودی از درونِ ویران شده شهر ماست. اگر بخواهید چهره را روتوش کنیم هرگز نخواهیم توانست معضلی را حل کنیم. این معضلات در جایی انباشته میشود و آسیبهای مخرب سیلابی فوقالعاده بدتری برای ما به بار میآورد»
*پا به میدان معضلات اجتماعی بگذارید*
معضلات اجتماعی موضوعی نیست که مسئولی بخواهد از پشت میز آنرا بررسی و برای رفع و حل آن اظهار نظر کند و تصمیم گیرد، برای اقدام و تصمیم کلان در این زمینه مسئولان و متولیان یا نیاز به حضور در میدان معضلات اجتماعی دارند یا نیاز به اعتماد به نهادهای مدنی که دلسوزانه برای رفع این معضلات در تلاشند. اما انکار معضلات و یا تلاش برای دیگرگونه جلوه دادن آن برای حذف غیر مستقیم برخی پدیدهها، راهکاری نیست که برای جامعهای با مختصات جامعه ما، و وسعتی که معضلات اجتماعی در آن دارد و به دلایل متعدد از جمله مشکلات معیشتی در حال گسترش است، راهکار معقولی به نظر نمیرسد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!