پاکسازی حافظه‌ی مدنی؛ روایت تخریب مستندات جمعیت امام علی(ع)

بخش دوم

در بخش نخست، به پدیدارشناسی و متدولوژی حذف و نابودی مسیر جامعه‌ی مدنی توسط ساختارهای قدرت در نظام‌های توتالیتر پرداخته شد؛ اینکه چگونه با محوسازی اندیشه‌ها، روش‌ها و گفتمان‌های مدنی، میدان برای تاخت‌وتاز ارکان استبداد هموار می‌شود.

در این بخش، تمرکز بر چگونگی پیاده‌سازی عملی این حربه‌ها در روند نابودسازی مستندات، محتواها و آثار جمعیت امام علی(ع) است؛ روندی که به شکلی تدریجی، هدفمند و چندلایه توسط ساختارهای امنیتی دنبال شد.

جمعیت امام علی، به‌عنوان نهادی برخاسته از متن جامعه و متکی بر حضور داوطلبانه‌ی هزاران جوان و فعال اجتماعی، در بیش از یک‌چهارم قرن فعالیت، به الگویی بی‌بدیل از امدادرسانی، حمایتگری، توانمندسازی، فرهنگ‌سازی و مطالبه‌گری اجتماعی بدل شد. حاصل این مسیر، گنجینه‌ای غنی از مستندات سمعی و بصری از عمق آسیب‌های اجتماعی در حاشیه‌های کشور بود؛ تصاویری از کودکان کار و خیابان، زنان درگیر فقر و اعتیاد، و نیز از تلاش‌های داوطلبان برای ساختن بدیلی انسانی و مدنی در دل رنج.

این مجموعه، خود حافظه‌ی زنده‌ی جامعه‌ی مدنی ایران بود؛ حافظه‌ای که نه‌تنها بازتابی از رنج‌ها، بلکه سندی از پایداری، تفکر و اثربخشی کنش جمعی در شرایط دشوار سیاسی و اجتماعی محسوب می‌شد.

اما همان‌گونه که در بخش نخست توضیح داده شد، در ساختارهای توتالیتر، حافظه‌ی مدنی بزرگ‌ترین تهدید برای تمامیت‌خواهان است. از همین رو، جمعیت امام علی نیز از تیرهای زهرآگین این جریان‌ها در امان نماند و حافظه‌اش هدف یکی از سازمان‌یافته‌ترین پروژه‌های حذف نهادی قرار گرفت؛ پروژه‌ای که به دست نفوذ عوامل ساختار‌های امنیتی و گاه با همکاری اجباری یا فریب‌خورده‌ی ناآگاهانه برخی از درون جمعیت، در سکوت و تدریج رقم خورد.

در ادامه، به مهم‌ترین ابعاد این روند اشاره می‌شود:

 ۱.طبقه‌بندی و تقطیع هدفمند آرشیوهای فکری

بخشی از عملیات تخریب بنظر می‌رسد با نفوذ عوامل امنیتی طبق روش‌های ذکر شده در بخش نخست و دسترسی آنان به تیم سمعی‌ـ‌بصری جمعیت آغاز شد. این افراد، اقدام به کلاسه‌بندی و تقطیع گزینشی فایل‌های ویدئویی از کلاس‌ها، همایش‌ها و نشست‌های مختلف جمعیت نمودند.
سپس، بخش‌هایی از این فایل‌ها در روند پرونده‌سازی‌‌ها و محکومیت‌‌ها و در نبود هیچ شبهه و اتهام مالی در جهت انحلال جمعیت مورد استفاده قرار گرفت
بخش اعظم دیگر، حذف یا مخدوش شد تا امکان انتشار عمومی و ارائه‌ی کامل آن در دفاعیات قضایی از میان برود.

۲. پاک‌سازی حافظه‌ی نخستین سال‌های شکل‌گیری جمعیت

در راستای مغشوش‌سازی منشأ این حرکت مدنی، مستندات مربوط به نخستین فعالیت‌های جمعیت نیز هدف قرار گرفت؛ از جمله تصاویر فعالیت‌های داوطلبان در بیمارستان‌ها در کنار کودکان مبتلا به سرطان، مراسم «آیین کوچه‌گردان»، و فعالیت‌های انسان‌دوستانه‌ای که در هفت سال نخست آغاز جمعیت شکل گرفته بود.

 ۳. تحریف و تخریب مستندات تصویری از حضور میدانی و هنری

در ادامه، برای تحریف واقعیت و وارونه‌سازی حقیقت، اقداماتی هدفمند جهت تخریب و پاک‌سازی صوتی و تصویری فیلم‌های حضور دلسوزانه اعضای روی گردان از ارکان‌های قدرت استبدازده در فعالیت‌های امدادی انجام شد. همچنین بخش اعظم تصاویر گرفته شده  از اجراهای تئاتر با مضامین اجتماعی  فرزندان جمعیت نیز، مورد تخریب و دست‌کاری قرار گرفت تا هرگونه نشانه‌ای از رویکرد انسان‌گرایانه‌ی جمعیت محو شود.

۴. نابودی داده‌های میدانی و مستندات آسیب‌شناسی اجتماعی

بخش عظیمی از آرشیو مربوط به شناسایی آسیب‌های اجتماعی در محلات حاشیه‌ای نیز نابود شد؛ از جمله تصاویر و گزارش‌های مربوط به کودکان زباله‌گرد، کارگاه‌های بازیافت، اعتیاد کودکان، فقر شدید و مسائل مرتبط با زنان. این داده‌ها حاصل سال‌ها حضور میدانی داوطلبان بود و حذف آن‌ها به معنای حذف اسناد بی‌بدیل از واقعیت زیسته‌ی فرودستان در ایران است.

۵. تخریب دستاوردهای فرهنگی، هنری و آموزشی

در نهایت، بخش اعظم محتواهای تولیدی مرتبط با برنامه‌های فرهنگی، هنری و آموزشی جمعیت که بازتابی از فرآیند توانمندسازی کودکان و زنان تحت حمایت بود، معدوم گردید. این بخش از آرشیو، شواهد مهمی از تأثیر اجتماعی و خلاقیت‌های جمعی داوطلبان در طول دو دهه فعالیت محسوب می‌شد.

🔻 آنچه از خلال این تخریب‌ها مشهود است تلاش برای پاک کردن امکان یادآوری و استمرار تجربه‌ی مدنی یک نسل است؛ نسلی که باور داشت می‌توان با مهر، دانش، و کنش جمعی، ساختارهای ناعادلانه را به چالش کشید. و در ادامه این پاک کردن سعی بر تخریب این نهاد مدنی با روایت‌سازی‌های مشوش همچنان به قوت خویش باقیست در حالی که مستنداتی برای دفاع در اختیار این جمعیت نیست.

 ۶. حذف چهره‌ها و خاموش‌سازی نسل امید

در کنار نابودی آرشیوها و اسناد، بخشی دیگر از این روند معطوف به حذف غیرمستقیم میراث انسانی جمعیت بود. بسیاری از مستندات تصویری مربوط به گروهی از فرزندان بااستعداد جمعیت، که در حوزه‌های علمی، هنری و فرهنگی خوش درخشیده بودند، عمداً مخدوش یا از میان برده شد. هم‌زمان، در مسیر تحصیلی و شغلی آنان نیز موانع نامعقول و مشکوکی  ایجاد گردید.
اما در این میان بیش از همه جانگدازتر و دردناکتر آنکه، چند تن از درخشان‌ترین فرزندان جمعیت با فاصله زمانی اندک جان باختند و بر پیشانی مرگ دلخراش همه آنان مُهر خودکشی نشانده شد که رمزگشایی این شکل از به مَسلَخ بردن در قتل بیشمار جوان با عنوان خودکشی در جنبش مهسا امینی بر جامعه عیان شد. فقدان‌‌هایی که پیکره‌ی جامعه‌ی داوطلبان را در بهت و اندوهی عمیق فرو برد. این رخدادها، چهره‌ی عریان‌تر همان سیاست حذف حافظه را نمایان ساخت، سیاستی که حتی از خاموش‌کردن صدا و تصویرِ نسل امید نیز ابایی ندارد.

ادامه دارد….

۰ پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *