گزارش تصویری از مرحلهی شناسایی خانوادهها در بیستوسومین آیین کوچهگردان عاشق
اینجا کوچهگردان عاشق است؛ اینجا روایتهای ما فراتر از کیسهها خواهد بود.
- روایت تصویری از مرحلهی شناسایی بیستوسومین کوچهگردان عاشق در مناطق محروم جنوب کرمان(رمشک).
- منطقه مرتضی گرد تهران؛ کوچههایی که در آن کودکان به جای توپ و مدادرنگی در دستانشان، کیسههای زباله بر قامت کوچکشان سنگینی میکند. خانهی مادرانی که بار زندگی را تنها به دوش میکشند.
- گزارش تصویری از شناسایی طرح کوچه گردان عاشق در یکی از مناطق محروم اطراف گنبد کاووس
این منطقه با حدود بیست خانوارِ ساکن که همگی مهاجر هستند فاقد گاز رسانی، شبکه برق و آب لوله کشی است که در پی این محرومیت، عدم دسترسی به آب سالم و نبود سرویس بهداشتی کافی باعث غیر بهداشتی شدن محیط زندگی شده است.گفتنی است با وجود اینکه روستاهای اطراف از امکانات اولیه جهت زندگی برخوردار هستند اما این منطقه محروم واقع شده است.شما هم میتوانید در کنار ما بذر مهر و صلح بکارید.
- گزارش تصویری از شناسایی کوچهگردان عاشق در ساری
اینجا اعتیاد کوچهها را تاریکتر کرده استبیستوسه سال است پا به حاشیه گذاشتهایم، کوچهها را نگاه کردیم، درِ خانهها را زدیم.
آنچه در این سالها تکراریست؛ رخنهی فقر و اعتیاد در خانه، آیندهی نه چندان مطمئن کودکان و بغض در گلو خفتهی مادران است.
کوچهگردان عاشق و جمعیت امام علی(ع) تا برکناری تمام سیاهیها صدای کودکان و مادران خواهد ماند.
- گزارش تصویری از شناسایی ۲۳ امین آیین کوچه گردان عاشق در استان سیستان و بلوچستان
در مناطق گوهرکوه، قاسمآباد و چاهدراز
پیمانِ بودن در کنار مردمان سرزمین رسم همیشگی است و هر سال به خود یادآور میشویم کوچه گردیها آغاز قصههاست…
طرح کوچه گردان در استان سیستان و بلوچستان سرآغاز فعالیتهای مختلفی از جمله پروژه آبرسانی، ساخت مدرسه و طرح «مهربانی تحریم نیست» بودهاست.
- گزارشی از مرحلهی شناسایی کوچه گردان عاشق در ایلام.
خانهشان کنار یک درخت زیتون بود، خانهای کمتر از ۳۰ متر. مادری با قامت خسته از روزگارش میگفت. از همسر بیمار و زمینگیرش، از پسرانش که باید کار کنند و از وسایل زندگیای که در تنگنای فقر به حراج دادهاند.
اینجا در این کوچهها هیچ درخت زیتونی نماد صلح نیست. حاشیه نشان میدهد چقدر دنیایمان از صلح و برابری دور است.
این تنها یک قصه از هزاران قصهی بیستوسومین کوچه گردان عاشق است…
- گزارشی از مرحلهی شناسایی در بیستوسومین طرح کوچهگردان عاشق در محلات حاشیه احمدآباد مستوفیمحله به محله عاشقانه کوچهگردی کردیم.گوش شدیم برای دردهایشان
چشم شدیم برای غربتشان
صدای بیصدایشان شدیم تا تصویر هولناک جنگ و اثراتش در غبار تاریخ فراموش نشود. - گزارشی از مرحلهی شناسایی در بیستوسومین طرح کوچهگردان عاشق در اهوازهوای شهر غبارآلود است؛ غبار فقر کوچههای حاشیه را در بر گرفتهاست و در خانههایشان پرندهی عدالت راه را گم کردهاست.
کوچهگردان عاشق بهانهایست تا در پس این غبار، راهی بیابیم؛ چرا که هرچند دستان مادرانشان رنج زندگی دارد اما دلهایشان هنوز روشنایی امید را باور دارد.
- منزل یکی از خانوادههای شناسایی شده در آیین کوچه گردان عاشق در اصفهان
در که میزنیم مادر خانه به استقبالمان میآید. وارد راهروی باریکی میشویم که قرار است نقش حیاط را بازی کند و به اصرار به داخل خانه میرویم. از آن دهلیز با سهم اندکش از آسمان، میتوان با چند قدم به انتهای اتاق و انتهای خانه رسید.
به این فکر می کنم آیا کسی در این خانه میتواند لحظهای به داشتن یک گوشهی اختصاصی فکر کند؟ نه! هیچکس چنین فرصتی را نخواهد یافت. حتی پدر که با چرخ خیاطی کهنهاش در آلونک بالای ساختمان اقامت گزیده تا چرخ خانه را بچرخاند؛ از شر سردردهای همیشگیاش در این به ظاهر خلوت رها نخواهد شد.
زیرا که در اتاقکش زمستانها هر روز زمهریر است و تابستانها یک جهنم تمام عیار. خانه ۳۵ متر است و مرز تنها اتاق تاریک خانه با حیاط را فقط یک در مشخص میکند و زمستان که میشود اگر باران و برف ببارد باید دعا کنند که بند بیاید وگرنه اسباب اندک خانه را آب بر میدارد. اینجا از فرش خبری نیست همانطور که از خیلی وسایل عادی دیگر اما اگر همین اسباب کم، آسیبی ببینند توان جبرانش برای خانواده وجود ندارد.
تنها اتفاق خوشایند این خانه خندههای پاک دخترک خانه است. سن دخترک به حساب سال، از مرز ۴۰ سال گذشته، اما روح و خندههای کودکانه هنوز با اوست. همان چیزی که آدم بزرگها به آن میگویند: معلولیت ذهنی…
من هم مثل پدر و مادرش نگران او شدهام، فرداها که آنها نباشند او کجا به سر خواهد برد؟
هرچند او در دنیای خودش نه نگران این است؛ نه متوجه درماندگی مادر و شرمندگی پدر و به در و دیوار زدنهای برادر کوچکترش میشود.
او فقط میخندد و خندههایش در خانهی کوچکی که هیچ مرزی ندارد، میپیچد…
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!