جمعیت امام علی
  • خانه
  • درباره ما
    • تاریخچه و فعالیت‌ها
    • منشور اخلاقی
    • ماموریت و اهداف
    • اساسنامه
    • ساختار سازمانی
    • شارمین میمندی‌نژاد مؤسس جمعیت امام علی
    • زهرا رحیمی مدیر عامل جمعیت امام علی
    • کمیته‌های جمعیت امام علی
    • سوالات متداول
  • خانه‌های ایرانی
    • خانه‌های علم
    • خانه‌های اشتغال
    • خانه هنر
    • باشگاه هواداران
    • خانه درمان
    • آدرس خانه‌های ایرانی
  • طرح‌ها
    • آیین کوچه گردان عاشق
    • آیین هفت‌ سین برکت
    • آیین کعبه کریمان
    • آیین طفلان مسلم
    • آیین صفای سعی
    • آیین شام عیاران
    • آیین یلدا در کوچه‌‌های فقر
    • باشگاه ورزشی پرشین
    • طرح از مهر بگو
    • جشنواره بوی عیدی
  • سمینارها
    • همایش سیل
    • سمینار تخصصی اعتیاد کودکان و نوجوانان
    • سمینار تخصصی کودکان کار
    • سمینار ازدواج کودک
    • سمینار کودک آزاری
  • رسانه
    • اخبار
    • یادداشت‌ها
    • نشریات
  • حمایت مالی
    • حمایت مالی
    • گزارش حسابرسی
    • حامیان
  • فرم عضویت داوطلبان
  • تماس با ما
  • EN
  • Menu
  • معرفی خانه ایرانی درمان
  • خدمات خانه ایرانی درمان
  • فعالیت های پژوهشی

بخش سلامت و درمان جمعیت امام علی

جمعیت دانشجویی-مردمی امام علی (ع) با توجه به نیازهای درمانی براورده نشده در جامعه، اقدام به فعالیت در بیمارستان های کودکان و تأسیس خانه ایرانی برای ارائه خدمات آموزشی درمانی به کودکان مناطق محروم و همچنین کودکان بیمارنمود. از جمله فعالیت های بخش درمان عبارت است از ویزیت و ارائه خدمات رایگان دندانپزشکی و پزشکی به کودکان و خانواده های تحت پوشش، گفتار درمانی،  برگزاری کلاس های آموزشی در حوزه بهداشت و سلامت برای کودکان و اعضای داوطلب، برگزاری کلاس های کمک های اولیه و امداد و نجات برای اعضای داوطلب، ، ارائه مشاوره و همکاری جهت شکل گیری پروژه های تحقیقی در زمینه بیماری ها و پیشگیری و درمان بیماری ها با دانشگاه های علوم پزشکی، فرهنگ سازی در خصوص گسترش سلامت و بهداشت در سطح جامعه است. تمامی اعضای بخش درمان (اعم از پزشکان، دندانپزشکان، پزشکان داروساز، اعضای بخش علوم توانبخشی، مددکاری، دانشجویان و تمامی اعضا از بخش های مختلف) داوطلب می باشند.

میخواهم پزشک داوطلب جمعیت امام علی باشم
میخواهم پزشک داوطلب جمعیت امام علی باشم

خدمات خانه ایرانی درمان

خدمات دندانپزشکی

بخش دندانپزشکی به صورت روزانه پذیرای  8-10 نفر از کودکان می باشد. دندانپزشکان به صورت داوطلبانه در اتاق دندانپزشکی مشغول به فعالیت هستند.  در حال حاضر خانه ایرانی درمان به خانه­ های ایرانی مولوی، دروازه غار، لب خط شوش، خاکسفید، فرحزاد، شهرری، احمدآباد مستوفی، سرآسیاب ملک آباد کرج، شهرری، پاکدشت، شهریار، و نیز کوره­ های محمودآباد و بومهن خدمات دندانپزشکی ارائه می دهد.

  • خانه درمان جمعیت امام علی
  • خانه درمان جمعیت امام علی(ع)

خدمات پزشکی

پزشکان داوطلب همکاری بسیار مناسبی را در بخش پزشکی با خانه ایرانی درمان آغاز کرده اند. برخی از معاینات و درمان ها در اتاق معاینات خانه درمان صورت می پذیرد. همچنین پزشکان برای معاینه و چکاب کودکان به خانه های ایرانی مراجعه می کنند. برخی از پزشکان نیز پذیرای کودکان و خانواده ها در مراکز درمانی خود هستند.

نابرابری درمانی

خدمات مددکاری برای کودکان و خانواده های بیمار

خانواده هایی که در روند درمان خود نیاز به کمک های مالی و روانی دارند پس از شناسایی در جلسات هفتگی مددکاری بررسی و با توجه به شرایط خانواده نوع ارائه خدمات به ایشان اولویت بندی و تعیین می گردد.

خدمات مددکاری شامل :

  • پیگیری روند درمان
  • مشاوره خانواده و کودک
  • حمایت از خانواده­ی کودکان بهبود یافته
  • حمایت روحی خانواده در صورت از دست دادن کودک
  • آگاهی دادن به خانواده ها در مورد روند بیماری
  • آگاهی رسانی به خانواده­ ها در مورد شیوه های تسهیل درمان و حمایت های روانی
  • ارائه کمک های مالی و …..
خانه درمان جمعیت امام علی

خدمات دارویی

با کمک داروخانه های همکار با پخش درمان داروهای مورد نیاز متداول اعم از داروهای درمانی و تقویتی در خانه درمان نگهداری و یا در اختیار خانواده ها در بیمارستان ها قرار می گیرد و با نظارت پزشکان عزیز به خانواده ها داده میشود.

خانه درمان جمعیت امام علی

خدمات آموزشی برای اعضای داوطلب

خدمات آموزشی برای اعضای داوطلب شامل برگزاری کارگاه های آشنایی با بیماری ها و لزوم خودمراقبتی، کارگاه های کمک های اولیه و امداد و نجات، آشنایی با انواع کودک آزاری جنسی و پیشگیری از آن، کارگروهی خلاقیت، و… است.

کارگاه های آموزشی برای اعضای داوطلب برای فعالیت در بیمارستان شامل ارتباط موثر، کار گروهی، آشنایی با بیماری های مزمن، خلاقیت، هنر درمانی، قصه خوانی، بازی خلاق، سوگ، نحوه ارتباط با خانواده های بیمار و روانشناسی رشد می باشد.

خانه درمان جمعیت امام علی

خدمات آموزشی برای کودکان

خدمات آموزشی، شامل آموزش بهداشت فردی، رعایت بهداشت و سلامت دهان و دندان ،کارگاه پیشگیری از کودک آزاری، کارگاه پیشگیری از ایدز، کارگاه آشنایی با  اعضای بدن، کارگاه نحوه تعیین گروه خونی، کارگاه آشنایی با وسایل پزشکی می باشد.

خانه درمان جمعیت امام علی

خدمات درمانی سیار

با بررسی  تیم شناسایی جمعیت امام علی، مناطقی که از لحاظ بهداشتی-درمانی وضعیت نامناسبی دارند تحت حمایت های بخش تیم سیار خانه درمان قرار می گیرند. با حضور پزشکان و متخصصان و  داروخانه سیار به بخشی از معضلات درمانی منطقه رسیدگی شده و گزارشی از شرایط منطقه تهیه شده و به ارگان های ذی ربط ارائه داده می شود.

از جمله فعالیت های مهم در بخش خدمات درمانی سیار، امدادرسانی پزشکی در بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله می باشد؛ بخش پزشکان داوطلب جمعیت امام علی در بلایای اخیر از جمله زلزله کرمانشاه در سال 96، و سیل سراسری سال 98 حضوری فعال، پررنگ و مستمر داشتند.

خانه درمان جمعیت امام علی

میخواهم داوطلب خانه ایرانی درمان باشم

فعالیت های پژوهشی

این گروه  به فعالیت و پژوهش در زمینه بیماری های مختلف، تهیه بروشور و کتابچه و نیز تهیه هفتگی اطلاعات مفید در مورد تغذیه مناسب برای کودکان و در اختیار قرار دادن این اطلاعات به مادران. برخی از سرفصل های فعالیت این گروه شامل:

  • تهیه دفترچه های مربوط به بیماری های خاص مانند CF  و….
  • تهیه بروشورهای مربوط به عوارض جانبی بیماری های مزمن
  • برگزاری پروژه های مشترک با دانشگاه های علوم پزشکی و دانشجویان علوم پزشکی مانند غربالگری بیماری ها و اختلال های مختلف، آموزش بهداشت و …
خانه درمان جمعیت امام علی

تصاویری از حضور تیم درمان جمعیت امام علی و تیم تارا در جشنواره محصولات کارآفرینی و بازارچه خیریه بوی عیدی

غرفه تیم بهداشت و درمان در بازارچه بوی عیدی غرفه تیم درمان جمعیت امام علی در نهمین بازارچه خیریه بوی عیدی نقاشی زهرا دختر مبتلا به آنمی آپلاستیک که نیاز به پیوند استخوان دارد در جشنواره #بوی_عیدی برای تامین هزینه درمان به فروش می رسد.

گزارش‌های خانه ایرانی درمان جمعیت امام علی در سال 98

  • گزارش کشوری بخش بهداشت و درمان بهار 98
  • گزارش کشوری بخش بهداشت و درمان تابستان 98
  • گزارش کشوری بخش بهداشت و درمان پاییز98

گزارش تابستان ۹۸ اتاق دندانپزشکی خانه درمان

در فصل تابستان ۹۸، در مجموع ۲۹۶ نفر در اتاق دندانپزشکی خانه درمان مورد درمان قرار گرفتند.

آمار مراجعان از خانه‌های ایرانی:

سرآسیاب: ۷ نفر ویزیت، ۱۹ نفر درمان، در کل ۲۶ نفر
لب خط: ۲ نفر ویزیت، ۱۰ نفر درمان، در کل ۱۲ نفر
شهریار: ۷ نفر ویزیت، ۲۱ نفر درمان، در کل ۲۸ نفر
مولوی: ۱۶ نفر ویزیت، ۱۲ نفر درمان، در کل ۲۸ نفر
خاک سفید: ۱ نفر ویزیت، ۲ نفر درمان، در کل ۳ نفر
دروازه غار: ۱۶ نفر ویزیت، ۲۰ نفر درمان، در کل ۳۶ نفر
خانه درمان: ۳ نفر ویزیت، ۸ نفر درمان، در کل ۱۱ نفر
محمود اباد: ۲ نفر ویزیت، ۸ نفر درمان، در کل ۱۰ نفر
احمد اباد: ۱نفر ویزیت، ۴نفر درمان، در کل ۵ نفر
فرحزاد: ۱۱ نفر ویزیت٬ ۵۸ نفر درمان، در کل ۶۹ نفر
شهرری: ۳نفر ویزیت، ۱۱ نفر درمان، در کل ۱۴نفر
بومهن: ۱ نفر ویزیت، ۱۸ نفر درمان، در کل ۱۹ نفر
فشافویه: ۱نفر درمان
پاکدشت: ۲ نفر ویزیت٬ ۶ نفر درمان، در کل ۸ نفر
رباط کریم: ۱نفر ویزیت
پرشین ملک اباد: ۲نفر درمان
پرشین دروازه غار: ۵ نفر درمان
پرشین: ۴ نفر ویزیت، ۱۳ نفر درمان، در کل ۱۷ نفر
از طرف دکتر فروزانی ۱نفر درمان

آمار درمان‌های انجام شده:

A.f ۵۳
C.f ۳۳
ext ۳۹
pulpo ۷
گلس اینومر ۱
بیلداپ ۱
وارنیش فلوراید ۴
فیشورسیلنت ۹
کشیدن بخیه ۱
اندو ۱۵
جرمگیری ۷

گزارش پاییز ۹۸ اتاق دندانپزشکی خانه درمان

اتاق دندانپزشکی در فصل پاییز در مجموع ۲۱۰ نفر مراجعه کننده داشت.

آمار مراجعان از خانه‌های ایرانی:

سرآسیاب: ۱ نفر ویزیت٬ ۵ نفر درمان، در کل ۶ نفر
لب خط: ۲ نفر ویزیت، ۲۱ نفر درمان، در کل ۲۳ نفر
شهریار: ۵ نفر ویزیت٬ ۲۵ نفر درمان٬ در کل ۳۰ نفر
مولوی: ۲ نفر ویزیت٬ ۲۵ نفر درمان، در کل ۲۷ نفر
خاک سفید: ۲ نفر ویزیت٬ ۲ نفر درمان، در کل ۴ نفر
دروازه غار: ۶ نفر ویزیت، ۱۴ نفر درمان، در کل ۲۰ نفر
خانه درمان: ۳ نفر درمان، در کل۳ نفر
محمود اباد: ۲ نفر درمان، در کل ۲ نفر
احمد اباد: ۱نفر ویزیت٬ ۱۲ نفر درمان، در کل ۱۳ نفر
فرحزاد: ۲۴ نفر درمان٬ در کل ۶۹ نفر
شهرری: ۶ نفر ویزیت٬۱۲ نفر درمان٬ در کل ۱۸ نفر
بومهن: ۵ نفر ویزیت٬ ۲۰ نفر درمان، در کل ۲۵ نفر
پاکدشت: ۸ نفر درمان، در کل ۸ نفر
ملک اباد: ۱ نفر درمان

آمار درمان‌های انجام شده:

A.f ۷۸
C.f ۴۴
ext ۶۴
pulpo ۱۹
pin ۲
s.s.c ۱

وارنیش فلوراید ۱۰
فیشورسیلنت ۳۹
عصب کشی ۲۲
جرمگیری ۱۴
ژینژو پلاستی ۱

گزارش تابستان ۹۹ اتاق دندان‌پزشکی خانه درمان

اتاق دندان‌پزشکی در فصل تابستان در مجموع ۸۱ نفر مراجعه کننده داشت.

آمار مراجعان از خانه‌های ایرانی:

احمدآباد مستوفی: ۲ نفر ویزیت، ۲ نفر درمان، در کل ۴ نفر
پاکدشت: ۱ نفر درمان، در کل ۱ نفر
خاک‌سفید: ۱ نفر درمان، در کل ۱ نفر
درمان: ۴ نفر درمان، در کل ۴ نفر
دروازه غار: ۵ نفر درمان، در کل ۵ نفر
سرآسیاب: ۱ نفر درمان، در کل ۱ نفر
شهرری: ۱۷ نفر درمان، در کل ۱۷ نفر
شهریار: ۸ نفر درمان، در کل ۸ نفر
فرحزاد: ۱۳ نفر درمان، در کل ۱۳ نفر
مولوی: ۲۷ نفر درمان، در کل ۲۷ نفر

آمار درمان‌های انجام شده:

A.F ۴۱
C.F ۱۶
EXT ۲۰
RCT ۱۶
Fissure Sealant ۳۷
Scailing and Polishing ۴

  • آدرس خانه درمان: خیابان طوس، بین خوش و قصرالدشت، کوچه تابران، بن بست شفیع پور، پلاک۲
  • شماره تماس روابط عمومی جمعیت امام علی: ۰۲۱۸۸۸۳۴۵۶۷
  • ﻛﺎﻧﺎﻝ تلگرام ﺳﻼﻣﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻣﺎﻡ ﻋلی
  • ارتباط با ادمین ﻛﺎﻧﺎﻝ تلگرام ﺳﻼﻣﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻣﺎﻡ ﻋلی
  • صفحه اینستاگرام ﺳﻼﻣﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻣﺎﻡ ﻋلی
سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

نهال کجاست؟

2017-03-05/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌, یادداشت‌های شارمین میمندی‌ نژاد /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

دومین نوشته از سلسله یادداشتهای هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، موسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

گیج و گنگ شده‌ام. من در چهارراه ولیعصر چه می‌کنم؟ هرچه به ذهنم فشار می‌آورم، چیزی به خاطرم نمی‌آید. شاید قلبم با هم‌نشین این‌ سال‌هایش، آریتمی قلبی، همراه شده و دوباره از بی‌نظمی ضربان، خون به مغزم نمی‌رسد و ذهنم را گنگ و منگ کرده است. اکنون سال‌هاست که حال من به این منوال است؛ درست بعد از قصاص شهریار؛ جوان هنرمندِ نقاشی که بر دار شد، به تاوان قتلی کودکانه… .

موبایلم می‌جُنبد. روی صفحه‌اش، نام کسی را که آن‌سوی خط است می‌خوانم، مسئول خانه شهرری. اندکی ذهنم می‌گیرد. انگار که دارد حالی‌ام می‌شود اینجا چه می‌کنم. شکسته می‌شوم و در شلوغی خیابان در آن بعدازظهر، زانویم را می‌گیرم و به رکوع می‌روم، زیر انگشت دستم عکس گوشی روی موبایل را جابه‌جا می‌کنم و بدون آنکه بفهمم و بدانم، به شکلی غیرارادی و پُر از درد کلمه‌ای از دهانم بیرون می‌آید: «نهال چی شد؟!».

با گفتن این کلمه آن‌سوی خط، مسئول خانه شهرری‌مان با اشک و زار توضیح می‌دهد که نهال کوچک ١٢ساله‌مان، هنوز پیدا نشده است. دیگر مطمئنم حالم با آریتمی قلبی به‌هم ریخته است. ردیفی از اسامی مراکزی را که در هنگام گم‌شدن یک دختربچه ١٢ساله به آن مراجعه می‌کنند می‌گویم. پارک، کلانتری محل، کسبه، اهالی، مسجد و… و پزشکی‌قانونی. پزشکی‌قانونی. به یادآوردنِ پدر معتادِ تکه‌تکه‌شده یکی از دخترانم در سرپناه «خانه ایرانی» مولوی‌مان بر تختِ پزشکی‌قانونی، بیشتر بی‌تابم می‌کند.
عَمَّ یتَسَاءَلُونَ ﴿۱﴾ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ ﴿۲﴾

آن دخترک کوچک زیبا که در ١٦ سالگی‌ام مرا بر سر این چهارراه متوقف کرد، پیش‌رویم مجدد شده است: «آقا! فال می‌خرید؟!». او که همیشه در این خیابان بود و اگر سینه این چهارراه، پُر و خالی می‌شد از هوای مردم، او زمستان و تابستان، صبح و شب، با لباس مندرس و پاره همیشگی‌اش و مظلومیت جانکاهش، همچنان ایستاده بود. همان دختری که مرا به این مسیر، عاشق کرد. نامش همچون چشمان آبی‌اش، فیروزه بود. انگار یادم می‌آید پیش‌پایش در همین چهارراه شکستم.

سجودِ جسمم که آرام‌آرام منجمد می‌شود، مرا دوبار به این زمان می‌آورد و تصویری در آن ‌سوی خیابان، نظرگیرم می‌شود. کاسب میوه‌فروش، آن‌سوی چهارراه ولیعصر، بنر شهرداری را در گرامیداشتِ یاد آتش‌نشانان پلاسکو، زیراندازِ بساطِ میوه‌های خود روی گاری‌اش کرده است. در زیر انبوه میوه‌ها، تصاویر، گُم شده و تنها جمله‌اش پیداست: «آتش‌نشانی شغل نیست، عشق است!» کاسبِ جوان میوه‌فروش فریاد می‌زند: «جدا کن! سوا کن!»‌.

در مسیری که او ایستاده است، به یادِ دوستِ فیروزه کوچک که او هم بر سر این چهارراه فال می‌فروخت، می‌افتم. برعکس فیروزه که نگاهش معصوم بود،: «جدا کن! سوا کن!».

ناگهان ذهنم آتش می‌گیرد. نهال کوچک من کجاست؟ به‌شدت می‌سوزم. موبایلم را بالا می‌آورم. می‌بینم آن‌سوی خط، مادرم است. گوشی را برمی‌دارم. مادرم می‌گوید: «کجایی هرچقدر زنگ می‌زنم گوشی را برنمی‌داری». حال به یاد می‌آورم برای چه در این چهارراه هستم به آنی در ذهنم می‌آید: اگر مادری به آتش‌نشان اسیر در شعله‌ها زنگ بزند و بپرسد تا حالا کجا بودی که جواب نمی‌دادی، او حتما خواهد گفت: «ببخشید مادر! داشتم می‌سوختم». مردم شهری که آتش‌نشانش در آن ساده می‌سوزد، چه سخت خواهند سوخت.

در ادامه، داستان نهالم را با شما خواهم گفت.

سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2017/03/photo_2019-04-16_21-18-10.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-03-05 14:40:332020-07-03 23:20:58نهال کجاست؟
سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

بازی باخت باخت

2017-02-26/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌ /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

اولین نوشته از سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، موسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

من این گوشه از صبح کسالت‌بارِ ٤٦سالگی بیدار شده‌ام و آن گوشه جوانی از صبح سادگی‌اش برخاسته، بی‌آنکه بداند ساعتی دیگر نصیبش پخته‌شدن در آتش خواهد بود.

همان سر صبح نان سنگکی گرفته و ناشتایی عجیب ما ایرانی‌ها را خورده. اندکی چربی به نام کره، با شیری ترش‌شده به نام پنیر در میان نان؛ همین لقمه برای آغاز یک روز کافی است. آینه‌ای که امروز صورت او را دید و شانه‌خوردنِ موهای جوانی‌اش را بدرقه کرد، آخرین تصویر را از او در آن خانه به یاد دارد. من این سو هستم و او آن سو. شاید دنیای ما را چیزی جز باخت باخت به هم وصل نکند.

به‌تازگی مجبور شدم به دادگاه بروم. شاکی‌ای داشتم که کلمه به کلمه یک نشست کوچک درون جمعمان را پیاده‌سازی کرده و با غرض‌ورزی تمام، سخنان مرا از صافی بینشی محدود گذر داده و عباراتی ناقص بر جای گذاشته بود البته شکواییه این شاکی درست سر صبح در یکی از همین روزهای زمستانی به دست همسرم سپرده شده بود و او نیز میان نان سنگک و پنیر و کره سر صبح، خبر از آتشی ساده می‌داد که به شکلی ساده از گوشه‌ای شروع می‌شود و دامن‌گیرِ کل ساختمان وجودت می‌شود. کسانی که در این روزگار هر روز بازی باخت-باخت را تجربه می‌کنند، به ٢٠ سال پیش برمی‌گردم و از آن روز تا امروز حتی ٢٠ دقیقه هم آسایش نداشته‌ام و چیزی جز درد جانکاه و سوختن مداوم، نصیبم نشده است.

من مؤسس جمعیت دانشجویی – مردمی امام علی(ع) هستم که با بیش از چهار‌ هزار کودکِ آسیب‌دیده کار و خیابان و نزدیک ٣٠ خانه خدمت‌رسان به این کودکان و‌ هزاران عضو دانشجویی و مردمی امروز چون سایه‌ای با مُهر سکوت به دادگاهی می‌روم تا به شاکی نداشته‌ام درباره مقدساتِ دل و وجود و اندیشه‌ام پاره‌ای توضیحات ارائه دهم.

تلنبارِ وسیله نقلیه‌ای در خیابان‌های این شهر می‌شوی. ذهنت همچون ترافیکِ این چهارراه‌ها قفل است. ماتم گرفته‌ای. دست خالی به راهی می‌روی که پایانش بی‌فرجامی است، باختِ توست و در این قفلِ ترافیک، برگشتی برای تو نیست.

من به ١٦سالگی خودم می‌روم. گام برمی‌دارم و همچون آتش‌نشان پیکرسوخته پلاسکو، دل‌سوختگی‌های خودم را بر سر چهارراه ولیعصر به یاد می‌آورم. شاید آن آتش‌نشان وقتی که از سیاره آتش‌نشانی‌اش پیش‌‌پای یک ساختمان دودگرفته و در آتش پیاده می‌شود، آن زمان که ماسک بر صورت می‌گذارد و کپسول اکسیژن را بر دوش می‌اندازد و وسایل بازکردنِ راه و بی‌راه را به دست می‌گیرد، به خود مطمئن باشد، اما من در ١٦سالگی که پیران تقواپیشه بی‌هیچ تعلیمی آن سن را بالفعلِ گناه می‌دانند، آتش گرفته و سوخته از جان سرکشِ جوانی‌ام در کوچه‌گردی‌های بی‌دلیل شب و روزم، به دختربچه‌ای نحیف و تُرد و شکننده و زیبا سر چهارراه ولیعصر رسیدم که زیر چادر سپیدش عمرش را به فروختن فال می‌فروخت و پیش دستان خالی من و دلِ سوخته‌ام، چون پلاسکو بی‌سرانجامی، روشن می‌سوخت.

خُردسالی آن کودک و اندک لباسی که در آن سرمای سوزان زمستان بر تن داشت و پاهای برهنه‌اش در پاپوش پاره یک دمپایی مندرس صورتی‌رنگ که هنوز خوب در خاطرم هست، با همه آن معصومیت جانکاهش، مقابل من ایستاد: «آقا! فال می‌خرید؟» و همین جمله ساده کودکانه، تفألی شد برای به‌آتش‌زدن و پخته‌شدن در جامعه‌ای که برای عاشقانش، سیاست‌بازان، بازی باخت-باخت چیده‌اند. با من باشید تا از این سوختن‌ها بیش از پیش برایتان حکایت کنم.

  • سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق
https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2017/02/photo_2019-04-19_16-46-30.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-02-26 16:35:372022-05-11 16:47:21بازی باخت باخت
احد و صمد

روایت جمعیت امام علی از وضعیت “احد” و “صمد” و بیانیه جمعیت پیرامون مرگ این دو کودک زباله گرد

2017-01-18/2 دیدگاه /در گزارش, بیانیه, خبر /توسط امیرعلی

احد و صمد

دو برادر ۷ و ۸ ساله که با کار اجباری سهم عمده‌ای در تامین مایحتاج خانواده بر عهده داشتند؛ اما دیگر در بین ما نیستند. آن ها در حریق گاراژ محل جمع آوری ضایعات که در آن کار می کردند زنده زنده سوختند و فریادشان را کسی توان یاری نبود.

“اعتیاد والدین و حضانت احد و صمد”

پدر تجربه پنج بار ترک ناموفق اعتیاد را در دو سال گذشته داشته است و مادر در زمان وقوع حادثه در کمپ ترک اعتیاد است. علی رغم مشخص شدن اعتیاد والدین و عدم صلاحیت آن ها در نگهداری از بچه ها، بهزیستی احد و صمد را به پدر تحویل می‌دهد. شاید امروز خود پدر هم فکر می‌کند که کاش حداقل تا زمانی که بتواند از اعتیادی که زندگی او را به این جا رسانده جدا شود، بچه ها را به او نمی‌دادند. حتما امروز خودش هم راضی نیست که بچه‌ها را به خاطر انگیزه‌ی درمان یا کمک خرج پیش خودش در وضعیت خطرناک نگه داشته است.

“نبود اوراق هویت و محرومیت از تحصیل”

هیچ یک از دو کودک شناسنامه، کارت اقامت یا گذرنامه نداشتند. به همین دلیل از تحصیل محروم می‌مانند. پدر و مادر نیز به دلیل اعتیاد و بسیاری مشکلات دیگر از گرفتن کارت آبی از اداره اتباع برای رفتن آن‌ها به مدرسه سر باز می‌زنند. رفتن کودکان به مدرسه، می‌توانست به آن‌ها فرصت دهد کودکی کنند، اما ظرفیت مدارس و زمان محدود ارائه‌ی کارت هویت و هزینه های تحصیل باعث شد این حق هم از این کودکان دریغ شود.

“به سوی قربانگاه”

احد و صمد در چهارراه های شهر کرج کار می‌کردند؛ اما با ورود بهزیستی به زندگی این دو برادر و تهدید آنها به رد مرز کردن، پدر که از این مساله واهمه داشت محل کار کودکان را تغییر می‌دهد و آن‌ها را به یک گاراژ جمع آوری ضایعات که خود نیز در آن جا کار می‌کند، می‌برد. به این طریق، کودکان زباله گرد می‌شوند و این بار در جایی ناامن و به دور از چشم مردم به کار خود ادامه می‌دهند.

“روایت حادثه”

ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه صبح روز حادثه یکی از اعضای جمعیت امام علی که به طور مستقل با بچه‌ها در ارتباط بوده است با نماینده جمعیت در کرج تماس می‌گیرد و اطلاعات اولیه راجع به ماجرا را به وی می‌دهد. ساعت ۱۱:۰۰ پس از تماس مجدد با ایشان، وی خبر می‌دهد بچه‌ها پس از یک نوبت کار صبح به اتاقی در گاراژ برمی‌گردند تا خود را گرم کنند و دوباره به سر کار بروند. کپسول آتش می‌گیرد، منفجر می‌شود و کودکان در اتاق حبس می‌شوند.

نجم الدین (پدر بچه‌ها) با دیدن صحنه به کمک پسرها می‌شتابد اما خود نیز دچار سوختگی شدید می‌شود و کاری از او ساخته نیست. تا زمان آمدن ماشین‌های آتش نشانی هر لحظه بر شدت آتش افزوده می‌شود و افراد حاضر در محل نمی‌توانند با دستان خالی به کودکان کمک برسانند. کار آتش نشانی به دلیل شرایط نامساعد محل ضایعاتی با مشکل مواجه می‌شود و به کندی پیش می‌رود. به همراه مادر بچه‌ها که از کمپ خارج شده است به تهران می‌رود تا به وضعیت بچه‌ها رسیدگی کند. اما کودکان در همان محل حادثه جان سپرده‌اند. احد و صمد به همراه پدر به بیمارستان یافت آباد منتقل می‌شوند اما کاری از دست کادر پزشکی بیمارستان هم برنمی آید.

“مشکلات دفن”

به دلیل نداشتن اوراق هویت کودکان، بیمارستان از تحویل پیکر کودکان امتناع می‌کند. پدر نیز هیچ گونه اوراق هویتی نداشته، ازدواج‌های او هیچ جا ثبت نشده است و با توجه به درصد بالای سوختگی توانایی تحویل گرفتن کودکان را نداشته. بنابراین یکی از اقوام احد و صمد پیگیر امور اداری تحویل اجساد می شود و پس ازچند روز اجازه دفن کودکان گرفته می شود. گفته می‌شود کودکان در امامزاده‌ای دفن شده‌اند، اما آن‌ها با کمال تاسف در بیابانی خارج از محدوده امامزاده و نزدیک به آن در خاک آرام گرفته‌اند.

احد و صمد رفتند. رفتند تا با رفتنشان ما را از خواب غفلت بیدار کنند. دیگر کار از کار گذشته؛ اما احدها و صمدها بسیارند؛ مانند جاوید، دوست این دو برادر که روز حادثه همراهشان بود اما جدا شدن او از بچه‌ها برای خرید خوراکی او را از این مهلکه نجات داد. هزاران جاوید و احد و صمد شب و روز در این دیار زباله گردی می‌کنند و انسانیت هم‌چنان رنگ می‌بازد.

#زباله_گردی_حق_کودکان_نیست



بیانیه جمعیت امام علی پیرامون مرگ احد و صمد، دو کودک زباله گرد

وقتی دو کودک ۷ و ۸ ساله، به جای کیف و مداد و دفتر و کتاب، با زباله‌ها و عفونت‌های شهر سر و کار دارند، انسانیت آن قدری زیر سوال می رود که دیگر اتفاق ناگوارتری برای رخ دادن باقی نمی‌ماند. سوختن این دو کودک، زنده زنده در آتش، انسان را با سوالی بزرگ مواجه می‌کند که عدالت کجاست و چه زمانی محقق خواهد شد؟!
می‌دانیم که راهی جز بودن در کنار کودکان و مطالبه و پایمردی برای استیفای حقوق حقه‌ی آن‌ها نیست. امروز مطالبه فراگیر حقوق اولیه و حیاتی تمام کودکان، تنها راه پیش روی جامعه‌ی ما برای نجات دادن آینده‌اش از تباهی است. امید و زندگی، زاییده یاس نخواهد بود. احد و صمد با سوختن جسم و جانشان در میان شعله های آتش، فریاد مظلومیت تمام کودکان کار زباله‌گرد شده‌اند. نباید اجازه دهیم فریادشان به هیچ ختم شود و حیات برباد رفته‌شان، در دستان دون‌ همتی و انفعال یک اجتماع، پوچ گردد و پایان پردردشان در آن روز تلخ زمستانی، آغاز هیچ حرکتی برای خاتمه دادن به زباله‌گردی کودکان نباشد.
دستان کودکان ما لایق اسباب بازی است؛ نه زباله.
بدن های یخ زده و کوچکشان، آغوش محبت خانواده می‌خواهد؛ نه سطل‌های بزرگ آهنین که تنشان را در خود ببلعد.
ذهن و دل لطیف و اندیشه پویایشان، دانش و مدرسه می‌خواهد؛ نه هم‌نشینی با زباله های فاسد و پسماندهای آلوده.

جمعیت امام علی(ع) بدین وسیله خواسته های خود را برای پایان بخشیدن به رنج بی اندازه ی کودکان زباله‌گرد، به شرح ذیل اعلام می‌کند و به هر طریق ممکن، تحقق این خواسته ها را پی‌گیری خواهد نمود:

۱ـ بازگرداندن حقوق اولیه کودکان نظیر حق برخورداری از هویت، حق تحصیل، حق برخورداری از خوراک، پوشاک، سرپناه، بهداشت و درمان مناسب برای همه کودکانی که در این سرزمین حیات دارند.

۲ـ اعلام برنامه های منطقی و اصولی در راستای کاهش کار کودکان؛ به ویژه مصادیق پر خطر کاهش کار کودک نظیر زباله‌گردی و اجرای برنامه‌ها به طور جدی و به دور از شعار زدگی و در کوتاه مدت و نیز حمایت‌های اجتماعی از کودکان کار:
احد و صمد توسط سازمان بهزیستی به رد مرز شدن به جرم کار در خیابان تهدید شده ‌بودند. تهدید به رد مرز کودکان کار بدون خانواده‌های آنها و برخوردهای قهری با کودکان در خیابان از جمله اجرای طرح موسوم به “جمع‌آوری کودکان متکدی” مساله‌ای است که باعث شده است آن‌ها به اشکال پرخطرتری از کار کودک مانند زباله‌گردی روی بیاورند. این سیاست‌گذاری بر خلاف تعهدات بین‌المللی هم‌چون “کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک” که دولت‌ها طی آن متعهد شده‌اند به محو اشکال پرخطر کار کودک اولویت بدهند.

۳ـ تعریف مکانیزم دقیق و مشخص جهت نظارت بر عملکرد وضعیت بازیافت و جمع‌آوری زباله در اقصی نقاط کشور:
ضروری است در اسرع وقت، ترتیبی اتخاذ گردد که تمامی کارگاه‌های تفکیک زباله مورد بازرسی و نظارت دقیق قرار گیرند و صاحب‌کاران متخلفی که کودکان را به امر زباله گردی و تفکیک می‌گمارند، شناسایی شده و برخورد قانونی با آنها صورت گیرد. لازم است این امر در کلیه‌ی قراردادها درج گردد و امکان نظارت برای سازمان‌های مردم نهاد فراهم گردد. تمامی پیمانکاران کلان شهرداری‌های کشور می‌باید به ازای حتی یک مورد تخلف، مشمول قطع کامل شده و مجازات شرکت پیمانکاری در دستور کار قرار گیرد. بدین منظور لازم است نهاد ناظری برای گزارش‌دهی درباره تخلفات تشکیل گردد. این “نهاد ناظر بر تخلف شرکت‌های پیمانکاری”، می بایست علاوه بر گزارش های خود، موظف و مجاز باشند، به مشاهدات و گزارش‌های مکتوبی که توسط شبکه سمن‌های فعال در هر استان ارائه می گردد، استناد کنند.

۴ــ با توجه به این که تفکیک زباله به این صورت به هیچ عنوان با اصول انسانی مطابق نبوده و از مصادیق کار پر خطر برای کودکان محسوب می‌شود و با توجه به وجود سیستم‌های مکانیزه و راهکارهای بدیهی در جهان امروز برای تفکیک زباله ها چه در مبدا و چه در مکان نهایی، برای جلوگیری از امکان سودجویی و بهره‌کشی از کودکان، تغییر این سیستم در کلان‌شهرها و سپس در کل کشور ضروری بوده و اعلام برنامه زمان‌بندی این امر از مطالبات ما در این حوزه می‌باشد.

۵ـ تصویب هر چه سریع‌تر لایحه حمایت از کودک و نوجوان در مجلس به صورت فوریتی جهت ایجاد امکان حمایت از کودکان بی‌پناه و در معرض آسیب.

ناگفته نماند که احد و صمد رویایی داشتند؛ رویایی که برایشان بزرگ و دست‌نیافتنی بود؛ رفتن به مدرسه و درس خواندن. رویایی که در آتش بی توجهی جامعه سوخت. ما نیز رویایی داریم. رویایی که نمی گذاریم در آتش بی توجهی‌ها و بی‌مسئولیتی‌ها بسوزد یا در زیر زباله‌های مادی و فکری این شهر مدفون شود. رویای ما این است که رفتن به مدرسه و درس خواندن، دیگر برای هیچ کودکی رویا نباشد.

 


بیانیه شبکه یاری کودکان کار: احد و صمد زنده زنده در آتش فقر سوختند

فعالان حوزه کودکان کار سال ها شاهد وضعیت وخیم کودکانی هستند که عمرشان و کودکی‌شان زنده زنده درآتش فقر و اعتیاد و آسیب‌های حاصل از آن سوخته و نابود شده است. اما آرزوهای زیبای احد و صمد را نه یک سوختن و گداختن تدریجی، که آتشی جانسوز به یک‌باره و برای همیشه خاکستر کرد…

متن کامل بیانیه


بازتاب خبری این حادثه دلخراش:

  • خبرگزاری مهر: پایان تلخ احد و صمد
  • خبرگزاری فرارو: داغ سنگین احد و صمد
  • مجله اینترنتی بهترینها: داغ سنگین احد و صمد
  • خبرگزاری تابناک: حکایت دردناک کودکانی که در آتش جان دادن و بی کفن دفن شدن
  • خبرگزاری ایانا: آتش گلستان نشد احد و صمد سوختند
  • خبرگزاری صراط نیوز: پایان تلخ احد و صمد

در سالگرد پرواز احد و صمد؛ ققنوس‌های کوچه‌های تنهایی

دی ماه ۱۳۹۶

از دی ماه این سال‌هایمان، هیچ سرمایی برنمی‌خیزد؛ گرما و هُرم آتش است که بر جانمان افتاده و یکی یکی ما را در خود می‌سوزاند. پارسال همین روزها بود که دو کودک زباله‌گرد، احد و صمد، در آتش انبار ضایعاتی گرفتار آمدند و جان شیرینشان و پاکی بی‌نهایتشان در آتش سوخت. روزهایی پس از آن آتش‌نشانان پلاسکو، گویی به خونخواهی این کودکان، بر ظلم آتش حمله‌ور شدند و این روزها که عزیزانمان در کشتی سانچی، در دل آب‌ها، گرفتار آتش گردیدند. دی ماه گویی جشنواره‌ی آتش به راه انداخته و در آتش بی‌تفاوتی‌ها که دو کودک بی‌پناه در آن سوختند، حالا حالاها باید جان بدهیم تا شعله‌های خشم کائنات فرو بنشیند.

احد و صمد اگرچه رفتند اما هر روز، در هر کوچه و خیابان این شهر، احد و صمدهایی را می‌بینیم که کیسه بر دوش، بار بی‌مهری جامعه را به دوش می‌کشند و آن را در گونی‌های خویش پنهان می‌کنند تا مبادا بوی تعفن نامهربانی‌ها ما را بیازارد. آنها در این طغیان درد، خود قربانی می‌شوند تا شاید مفرّی بر این جامعه‌ی ظلمت زده یافت شود. مباد بر ما که به جای قربانی کردن کبر و خودخواهی خویش و پایین آوردن این بارهای بی‌مهری از شانه‌های نحیف کودکان، کودکانمان اینگونه عیان در مقابل چشمانمان و در تنهایی و رنج، به پاک کردن این جامعه از شرّ زشتی‌ها قیام کنند و قربانی آتش‌های مهیب خودپرستی و تزویر و ریا گردند؛ و ما تنها به نظاره بنشینیم.

احد و صمد تصویری از محل دفن احد و صمد در بیابانی بین کرج و اشتهارد (به علت نداشتن اوراق شناسایی، حتی زمینی در قبرستان شهر برای دفن این دو برادر داده نشد.)


 

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/06/photo_2017-08-17_14-39-10.jpg 720 720 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-01-18 21:57:552020-10-30 20:50:14روایت جمعیت امام علی از وضعیت "احد" و "صمد" و بیانیه جمعیت پیرامون مرگ این دو کودک زباله گرد
صفحه ۳۲۲ از ۳۲۴«‹۳۲۰۳۲۱۳۲۲۳۲۳۳۲۴›»

اطلاعات تماس

آدرس:  تهران، میدان فردوسی، خیابان شهید سپهبد قرنی، جنب بیمارستان آپادانا، پلاک ۱۳۵، طبقه ۲، واحد ۴
شماره تلفن: ۸۸۸۳۴۵۶۷-۰۲۱
زمان پاسخگویی: شنبه تا چهارشنبه، ساعت ۱۰ الی ۱۶

حمایت مالی

شماره حساب:
شماره کارت:
شبا:

درگاه پرداخت آنلاین

نماد اعتماد الکترونیکی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت برای جمعیت امام علی محفوظ است 2021 © -
  • Twitter
  • Instagram
  • Facebook
  • Behance
  • Youtube
  • درباره ما
  • طرح‌ها
  • خانه‌های ایرانی
  • تماس
  • EN
رفتن به بالا