نسل Z در ایران: میان ساختار و کنش، یک فراخوان برای بازطراحی نهادها
نسل Z در شرایطِ «عدم قطعیتِ اقتصادی» و «شبکههای عمومیِ متصل» رشد کرده است. تجربهی زیستهی آنها نشان میدهد که کنشِ مدنی دیگر تنها محصول تعهد اخلاقی یا تعلق نهادی نیست؛ بلکه به «احساسِ اثربخشی»، «فرصتِ تجربه و یادگیری» و «ساختارهای مشارکتیِ شفاف» وابسته است. از منظر جامعهشناسی، ما با یک جابجایی مفهومی مواجهایم: از سیاستِ نمایندگی به سمت سیاستِ عملگرایانه؛ از سازمانهای سلسله مراتبی به سمت شبکههای افقی.
پیشنهاد برای کنشگران و سازمانها:
• به جای فراخوانِ کلی، پروژههای کوتاهمدتِ هدفمند و فیدبکمحور ارائه کنید.
• ظرفیتهای یادگیریِ میدانی و رشد مهارت فراهم کنید، مشارکت باید «فرصتِ رشد» باشد.
• شفافیتِ مالی و عملیاتی را بهصورت فعال نشان دهید تا اعتماد ساخته شود.
• رابطهی میاننسلی و گفتوگوی افقی را نهادینه کنید، نسل Z خواهان «صدا» است، نه صرفاً «نیروی اجرا».
توضیح نمونهگیری: در این پژوهش، نمونهگیری بهصورت در دسترس از میان جوانان نسل Z انجام شد. بهمنظور گسترش دامنه پاسخدهندگان، از روش گلولهبرفی نیز استفاده گردید؛ بدین معنا که شرکتکنندگان اولیه پرسشنامه را در میان دوستان و همسالان خود در همان بازه نسلی به اشتراک گذاشتند.
دعوت: این نتایج را بازبینی کنید، تجربههای محلیتان را با ما به اشتراک بگذارید و در گفتگو دربارهی نحوهی بازطراحی نهادهای مدنی همراه شویم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!