خلاهای قانونی در حمایت از کودکان در مقابل کودک آزاری

پسر ۸ ساله از درد به خود می‌پیچید. سوختگی کف دست‌ها و کبودی روی گونه حکایت از ظلمی بزرگی داشت. ظلمی که پدر در حق او روا داشته بود. گزارش پزشکی قانونی موجود در پرونده، وجود آثار سوختگی، کبودی اکثر نقاط بدن، خراشیدگی و ساییدگی را تایید می‌کرد. دادگاه ابتدا پدر را به پرداخت دیه و ۳ ماه حبس محکوم کرد؛ اما در نهایت با توجه به فقدان سابقه‌ی متهم، مجازات حبس به ۸۰۰ هزارتومان جزای نقدی تبدیل شد.

بله! تنها ۸۰۰ هزارتومان!

بارها دیده‌ایم که والدین در اختلافات خانوادگی از آزار کودکان به عنوان وسیله‌ای برای دستیابی به اهداف خود استفاده می‌کنند. پدران و مادرانی را دیده‌ایم که ناراحتی خود را بر سر کودکان فرود می‌آورند یا ضرب و شتم کودک خود را ابزاری برای تحریک احساسات شریک زندگی یا انتقام‌جویی از او می‌بینند. شاید بی‌راه نباشد اگر بگوییم همه چیز برای تضییع حقوق کودکانِ در معرض خشونت خانگی فراهم است!

ماده‌ی ۴ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب ۱۳۸۱ است و آن زمان سنگین‌ترین جزای نقدی برای آزار و شکنجه‌ی کودکان، یک میلیون تومان بوده است. قانون جدید حمایت از کودکان ۱۰ سال است در انتظار قانون شدن است! قوانین موجود هم اقدامات والدین و سرپرستان صغار و مجانین را که به منظور تادیب و حفاظت آنها انجام شود مشروط بر این‌که اقدامات مذکور در حد متعارف و حدود شرعی تادیب و محافظت باشد را جرم محسوب نمی‌کنند و قابل مجازات نمی‌دانند.

خلا قانونی و کودک ازاری

عرف! چه واژه‌ی پر ابهامی! عرف در بالای شهر شاید یک اخم ساده را کودک‌آزاری روانی می‌داند؛ اما در حاشیه‌ی شهرها قصه متفاوت است: داغ کردن، با کمربند زدن و…

کودکی را برای تنبیه به زیرزمین می‌انداختند؛ هر روز، روزی چند ساعت؛ تا یاد بگیرد صدایش درنیاید! زیرزمینی که پر بود از سایه‌ی «از ما بهترون»! یکی‌شان با سایه‌‌ی شاخ‌دار و دیگری قدکوتاه با موهای بلند! تا جایی که دیگر کودک، آنها را می‌دید. با آنها صحبت می‌کرد و می‌خندید! عرف گفت «جن‌زده شده! ببرش پیش جن‌گیر!» خوب نشد. بعدها دکتر تایید کرد که کودک به اکسیزوفرنی مبتلا شده است. علت هم شرایط محیطی، ترس از زیرزمین و سایه‌ی شاخ‌داری که لوله‌ی آب‌گرم‌کن مخزنی بود و انعکاس سایه‌ی درختی روی زمین شده بود فر مو بلند قدکوتاه! اما خب عرف بود! در عرف آن منطقه، همه‌ی بچه‌هایشان را می‌انداختند زیرزمین و می‌گفتند «صدایت دربیاید اجنه می‌آیند!»

گاهی می‌پندارم که قانون‌گذار هم کودکان را مخاطب قرار می‌دهد و به او می‌گوید «اگر در خانواده های بالاشهر به دنیا آمدی تمام دردهایت را جرم می‌بینم اما اگر ساکن حاشیه‌ای، «بسوز و بساز» عرف تو است فرزندم!»

هدف از طرح این گفتار، طرفداری از مجازات‌های سخت اعدام و شلاق و… آزارگران نیست؛ بلکه مداخله‌ی نظام کیفری به عنوان یک چتر حمایتی در جهت پاس‌داشت کرامت انسانی کودکان و حمایت از وضعیت خاص آنها در برابر بزه‌دیدگی است.

۰ پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *