سبک زندگی کارتن خوابها و سبک زندگی بعضیها
یک انسان به چه مرحلهای میرسد که تن به کارتنخوابی میدهد؟ پاسخ به این سوال مستلزم مطالعه وضعیت آسیبها و همچنین سطح رفاه اجتماعی در یک کشور است. بدون شناخت از شرایط اجتماعی نمیتوان در مورد چرایی شکلگیری معضلات و پدیدههای اجتماعی نظیر کارتنخوابی نظر داد. البته این که هدف از تحلیل آسیبهای اجتماعی چه باشد، در نحوه تحلیل بسیار موثر است.
بارها از زبان برخی مسئولین شنیدهایم که «کودکان کار، تحت پوششِ یک باند مدیریت میشوند» اگر این سخن صحت داشته باشد، دیگر جایی برای نگرانی درباره فقر و ساختارهای تشدید کننده نابرابریهای اجتماعی، مهاجرت، بحرانهای محیط زیستی، اعتیاد و بسیاری از ریشهها و عوامل ایجاد کننده «کار کودکان» وجود نخواهد داشت.
بلکه به راحتی میتوان با فرافکنی صورت مسئله را پاک و هرگونه مسئولیتی را از خود سلب کرد. بررسیهای انجام شده نشان میدهد تنها پنج درصد کودکان کار و خیابان، با افرادی کار میکنند که میتوان آنها را «باند» دانست.
وقتی به مصدر صدور این جملات مراجعه میشود، میبینیم این جملات از زبان برخی متولیان و یا رسانههای وابسته به آنها و با هدف فرافکنی بحرانهای اجتماعی بیان شده است.
در مورد مشابه، اخیرا یکی از اعضای شورای شهر اظهار نظر عجیبی درباره کارتن خوابی داشته و آنرا «یک نوع سبک زندگی» دانستهاند.
از آنجا که برخی مددکاران جمعیت در برهههای مختلف با افراد کارتن خواب به ویژه زنان و علیالخصوص زنان کارتن خوابِ باردار از نزدیک در ارتباط بوده و امدادرسانیهایی در سطوح مختلف به آنها داشته و بخشی از زندگی خود را با این زنان سپری کردهاند. بر اساس تجربیات و مشاهدات میدانی این مددکاران با قطعیت اعلام میکنیم که اگر فرد کارتن خواب به انتخاب خود و به خاطر علاقه به این نوع «سبک زندگی» به کارتن خوابی روی آورده باشد -که البته ما با چنین موردی تا کنون برخورد نداشتیم- با وضعیت فعلی اجتماعی و اقتصادی کشور ما، اگر نگوییم چنین فردی وجود خارجی ندارد، میتوانیم بگوییم قطعا در اقلیت است.
غالب زنان کارتنخوابی که جمعیت امام علی با آنها برخورد داشته است، قربانی کودک آزاری، ازدواج اجباری، اعتیاد والدین و نبود حمایتهای اجتماعی مناسب بودهاند.
در مردان نیز مشاهدات ما حاکی از ارتباط نزدیک بین پدیده اعتیاد و کارتن خوابی است.
گویی باز هم سبک جدیدی از مسئول بودن رخ نموده و آن پاک کردن صورت مسئلهها و فرافکنی است.
اظهار نظرهای مسئولان روز به روز متنوعتر میشود و فعالان اجتماعی را از چنین اظهارنظرهایی -که ریشه در بیاطلاعی از ابتداییترین مشکلات و مسایل اجتماعی دارد- انگشت به دهان میسازد.
تجربههای مشابه پیشین در مورد این اظهار نظرهای عجیب و راههای اثباتشان در برخی رسانهها، این نگرانی را ایجاد میکند که به زودی برای اثبات این ادعا تعدادی کارتنخواب با مدارک فوق لیسانس و دکترا در رسانهها از علاقهشان برای خوابیدن در خیابان و زیر سقف آسمان و عدم تمایل به داشتن خانه و سامان صحبت کنند.
بهتر نیست به جای پاک کردن صورت مسائل، با استفاده از روشهای تحقیق علمی و به روز، برای حل آسیبهای اجتماعی، برنامهریزی کنیم؟
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!