اقبال مسیح؛ کودکی که علیه شرایط کار کودکان، مبارزه‌ی جهانی کرد

اقبال مسیح

او جوان‌ترین فعال کارگری جهان بود که در ۱۲ سالگی تبدیل به یک قهرمان شد. جمله معروف او این است: «من دیگر از ارباب نمی‌ترسم. حالا او باید از من بترسد.»

اقبال مسیح (۹۵-۱۹۸۳) متولد روستایی در حاشیه‌ی شهر لاهور پاکستان است. کودکی که در سن چهار سالگی توسط خانواده‌اش به‌ قیمت ۱۶ دلار، به یک تاجر صاحب کارگاه‌های قالیبافی در پاکستان فروخته شد؛ و به دایره‌ی بردگی میلیون‌ها کودک بی‌نام‌ و نشانی پیوست که کارهای سخت، پر از تعدی و تجاوز و مرگ‌های تدریجی یا ناگهانی، اولین ویژگی دنیای پررنج آنهاست. او می‌دانست که باید از صبح پشت داربست قالی چمباتمه بزند و کار کند.

پس از شش سال زندگی مشقت‌بار در کارگاه در ۱۰ سالگی دست به فرار زد ولی پلیس او را باز گرداند. در یکی از فرارها خود را به جلسه‌ی کارگری «جبهه مبارزه با کار بدون مزد» رساند و زندگی‌اش را تشریح کرد.

در سال ۱۹۹۳ به کمک نیروهایی که علیه کار اجباری کودکان مبارزه می‌کردند به سوئد و آمریکا سفر کرد و به مبارزه با بهره‌کشی از کودکان پرداخت.

شنیدن داستان زندگی اقبال، موجی قوی را علیه استثمار کودکان برانگیخت. او در هر سخنرانی از زندگی اجباری و شرایط سخت کار و مشکلات و رنج کودکان اسیر صحبت کرد. حرفهای اقبال مسیح از شعارهای ثابت گروههای مدافع کودکان کار در جهان شده است:

– با خون کودکان معامله نکنید.

– باید قلم در دست کودکان باشد، نه ابزار کار!

مبارزه‌ی اقبال اثربخش بود. دولت وقت پاکستان برخی از این‌ گونه کارگاه‌های بافندگی و قالیبافی را تعطیل کرد. اقبال به‌ نزد خانواده‌اش برگشت و ضمن کار، به‌ همکاری با سازمان‌های جهانی در مبارزه با استثمار کودکان کمک می‌کرد.

او بارها توسط کسانی‌ که منافعشان در ادامه بهره‌کشی از کودکان بود تهدید به مرگ شد. با وجود این که جدی‌ بودن تهدیدات را در عمر کوتاهش با گوشت و پوست لمس کرده بود، به‌ آن‌ها توجه نکرد و سرانجام در روز ۱۶ آوریل ۱۹۹۵، در ۳۵ کیلومتری شهر لاهور موقعی که با دوچرخه به طرف زمین کشاورزی یکی از بستگانش می‌رفت، با اصابت ۱۲۰ ساچمه تفنگ ساچمه‌ایی به‌ قتل رسید.

علت قتل اقبال مسیح روشن بود؛ اما قاتل شناسایی و دستگیر نشد. سرانجامِ این برده شورشی عصر ما هم، مثل پایان کار اسپارتاکوس، مرگ شد تا از نظر اربابان قدرت، عبرتی برای سایرین بشود.

هر چند که پنج سال بعد از مرگش در روز هفتم آوریل سال ۲۰۰۰ جایزه‌ی بین‌المللی کودکان را به او دادند، و در کشورهای مختلف، مدارسی برای کودکان بی‌سرپرست به‌ اسم او گشوده شد؛ اما نام اقبال مسیح، یادآور چیزی جز شرم برای انسان معاصر نیست. شرم همراه با حسی عمیق و انسانی برای تعهد به مبارزه با هرگونه بهره‌کشی انسان از انسان!

شش کودک تاریخ‌ساز:

۱- سامانتا اسمیت دختری اهل آمریکا
۲- هکتور پیترسون اهل آفریقای جنوبی
۳- اقبال مسیح اهل لاهور پاکستان
۴- نکوسی جانسون اهل آفریقای جنوبی
۵- اوم پرکاش گورجار اهل هند
۶- تاندایو چاما دختر اهل زامبیا



 

۰ پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *