این یک بیانیه نیست
🔹این روزها خیلیها بیانیه نوشتهاند.
بیانیههایی که علیرغم محتواهای متعددشان اعم از درخواست آب برای خوزستان، محکوم کردن سرکوب، درخواست برای حفظ حقوق غیرنظامیان و عدم برخورد مسلحانه با آنها در کل یک هدف را دنبال میکند، ابراز همدلی با بخشی از مردم کشورمان که در شرایط سختی به سر میبرند و عدم شریک جرم بودن در وقایع.
🔹 آنقدر تشکلها را تحت فشار گذاشتهاند و برایشان آینه عبرت ساختهاند که در دادن یا ندادن همین بیانیههای نصفه نیمه هم تردید میکنیم و فکر میکنیم با انتشار آن وظیفه میهنی و انسانیمان را به انجام رساندیم.
🔹مردمی ناراحتاند، بیانیه میدهند، در شبکههای اجتماعی واکنش نشان میدهند و مردمی در رنجاند و رنجها و بیتوجهیهای مستمر، آنها را به سطح خیابان کشانده اما یک بن بست وجود دارد، به همان دلیل که مطالبات نمیتواند به صورت مدنی و با واسطهگری و کنشگری تشکلهای فعال در حوزههای مربوطه طرح شود، صحبتهای کف خیابان نیز شنیده نمیشود و این سوال در ذهن میماند که آیا موضع گیریها و حرکتهایی که صرفا از روی احساسِ ناچاری و همدردی صورت میگیرد دردی را دوا خواهد کرد؟
🔹 قطعا اگر قرار باشد چرخ بر همین منوال بچرخد جواب منفی است. آنچه کارشناسان و جامعه شناسان مدت مدیدی از آن سخن میگویند همین انسداد اجتماعی است که گفته میشود زمینه ساز فروپاشی اجتماعی میشود.
🔹 در حالی که مطالبات ساکنان خوزستان و سایر استانها صرفا معیشتی و صنفی است؛ بهترین راهکار، تشکلمند ساختن مطالبات و پیگیری شفاف آنها بدون تهدیدهای امنیتی و با نظارت نهادهای مردمی تا حصول به مطالبات مردمی است که در کوتاه مدت حل مشکلات حاد آنها و در دراز مدت توسعه منطقهای و رفاه را به ارمغان بیاورد.
🔹 اما با رویکرد کنونی که بگیر و ببند تشکلهای اجتماعی و جایگزین سازی آنان با تشکلهای شبه مردمی با كاركرد سرپوش گذاری صرفا خیریهای و انجام وظایف دولت در اشل خُرد در اولويت قرار گرفته، بدون شک مسير كنشگرى مدنی با موانع و تنگناهای بسیاری مواجه است.
🔹 قطعا شنیدن صدای مردم و خواستههای به حق آنها و اعتبار بخشی به صنوف و تشکلهای مدافع مردم و همينطور اعتماد به مردم به جای رفتارهای شکاکانه و سرکوبگر، اگر هر چه زودتر رخ دهد راه را بر هزینههای بیشتر که بر کل کشور تحمیل میشود میبندد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!