یادداشتی پیرامون مرگ دختر ۱۳ ساله هنگام زایمان در سراوان
⚫️ جانی که به لب رسید!
◾️ پیرامون مرگ دختر ۱۳ ساله هنگام زایمان در سراوان
نمیدانیم بر کدام مرثیه مویه کنیم و آتش دل را برای کدام داغ فرونشانیم.
◽️ در همان روزها که نقشههای وزارت بهداشت گفتند سیستان و بلوچستانمان در چنگال کشنده کرونا به رنگ قرمز درآمده و بحران زدهتر شده، خبر آمد که داغ دیگری بر دل مادری نشسته از مرگ کودکی، کودکی که در لحظه مادر شدن جان داد.
◽️تجربیات میدانی جمعیت امام علی (ع) در سکونتگاههای فقیرنشین و مشاهده ملموس عوامل ازدواج کودک (فقر، خرده فرهنگهای مرتبط با فقر و اعتیاد و…) و پیامدهای آن (محرومیت تحصیلی، بازتولید فقر، کار کودک، خطرات جسمانی ناشی از بارداری در سن پایین، کودک آزاری و…) داوطلبان را بر آن داشت تا با برگزاری سمیناری با عنوان ازدواج کودک در سکونتگاههای فقیرنشین به بررسی دقیق، علمی و موشکافانه این مسئله بپردازند.
◽️ پژوهشی در بیش از ۱۸ استان کشور در مناطق فقیرنشین صورت گرفت و از ارگانهای مسئول (نمایندگان مجلس، بهزیستی، وزارت رفاه، آموزش و پرورش و…) و اساتید و صاحبنظران پیرامون گفتگو به منظور طرح مسئله و مطالبهگری برای یافتن راهکارهایی برای کاهش آسیب کودکان دعوت به عمل آمد.
◽️سالهاست که فریاد میزنیم آن کودکانی که به هر نحو برای ازدواجشان مجوز صادر میکنید، جانشان در خطر است و پاسخمان این است که «سیاهنمایی نکنید»، حالا سیاهی چیره شده و خبر آمده در بیمارستانی در سراوان، دختر ۱۳ سالهای که یک سال قبل لباس سپید برتنش کردند در لحظه مادر شدن جان باخته است. این خبر، هرگز تکمیل نشد.
◽️ کسی نگفت حدیثه چرا در سن ۱۲ سالگی تن به ازدواج داد و سه ماه بعد باردار شد؟ کسی نگفت چرا هیچ گوشی برای شنیدن فریاد تمام کسانی که میگفتند تن نحیف این دختران تاب تحمل این بار را ندارد، نبود؟ هیچ کس نگفت هشدار نهادهای مدنی سیاهنمایی بود یا مرگ کودکی بر اثر زایمان؟
◽️حدیثه اهل سراوان بود. جایی حوالی مرز. جایی دور. دور از مرکز. دور از امکانات. دور از تمام دنیای رنگی امروز.
◽️کودکی که همسر و مادر شده بود. حدیثه خود، راوی داستان دخترکانی است که نه جامعه آنها را میبیند و نه قانون. تنها شاید لجاجتی سمج یا از سر ناآگاهی، آنها را به قربانگاه میبرد.
لجاجت با نهادهای مدنی، لجاجت با دانش روز دنیا، لجاجت با تجربیات جهانی که ازدواج کودکان در سن پایین را معضل بهداشتی برای تمام کشورها میداند. چرا که روند تکامل چه به لحاظ روحی، روانی، اجتماعی و یا جسمی باید با هم اتفاق بیفتد تا فردی آمادگی ازدواج پیدا کند.
◽️سالهاست در میان مطالباتمان از به خطر افتادن سلامت و جان کودکان محلات حاشیه در مسئله کودک همسری میگوییم. سالهاست برای تصویب قوانین در این زمینه تلاش میکنیم. سالهاست فریاد میزنیم چون دیدهایم در حاشیه شهرها چه میگذرد. دیدهایم که دختری متاع تامین افیون پدر میشود. چون دیدهایم کودکیِ دختری به تاراج میرود تا مبادا صاحبخانه سقف بالای سر خانوادهاش را از آنها بگیرد. کودکی و عمر او میشود سرمایه تمدید اجاره خانه. ما دیدهایم این معاملاتی که با کودکیهای این شهر و سرزمین میشود و فریاد زدهایم تا گوش قانون گذاران بشنود و قانونی به دادخواهی این کودکان بیاید.
◽️ که نیامد. که پیچ و خم اداری و قانونگذاری و هزاران اولویت دیگر در نهاد قانونگذار مانع تراشید و سنگ انداخت. مایوس نشدیم همچنان به حرمت جان حدیثه و هزاران دختر دیگر این سرزمین که در سکوت خبری، قربانی کودک همسری میشوند.
◽️تا روزی که قانونی محکم برای این امر و فرهنگسازی صحیح توسط نهادهای متولی چون آموزش و پرورش و ابزارهای رسمی رسانههای جمعی و… در کشور تصویب و اجرا شود میایستیم و مطالبه خود را در ممانعت از ازدواج کودکان که عموما برخاسته از فقر است با قدرت پی میگیریم، تا دیگر کودکی در اثر فقر، همسر و مادر نشود و جان خود در راه پذیرفتن اجباری این نقشها قربانی نکند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!