آب به قیمت جان!
سارا جان داد.
بسمه جان داد
بلوچستان آب ندارد.
این جملهها شاید به شکل دیگری نوشته میشدند؛ اگر و تنها اگر چشم بینا و گوش شنوایی وجود داشت.
غرق شدن در هوتگ (چالههایی که آب در آن جمع میشود.) و آسیب دیدن یا حتی کشته شدن توسط گاندوها، تنها مشکلات مربوط به نداشتن شبکهی آب در سیستان و بلوچستان نیستند. در اقصینقاط این استان میتوان دختران و زنانی را دید که گاه برای پر کردن دبهای آب، نصف روز را در صحرای بیآب و علف گز میکنند تا به آب گلآلودی برسند. این کار «هر روز» توسط مردم این مناطق انجام میشود و دیگر برای اهالی عادی گردیده.
اما این بار همزمان با هفتهی ملی کودک، در روزهایی که باید شرایطی مهیا شود که کودکان از این ایام نهایت لذت را از دنیای کودکانهی خود ببرند، دو کودک مسئولیت سیراب کردن تشنهلبان را بر دوشهای کوچک و نحیفشان میکشند. آن گاه یکی به دلیل لیز خوردن، در هوتگ میافتد و دیگری برای نجات وی به آب میزند و خواهرش را در این راهِ بیبازگشت تنها نمیگذارد. هفتهی ملی کودک است و بر اساس تمامی سنجهها و پیمایشهای اجتماعی توسعهمحور، شاخص دسترسی به آب آشامیدنی سالم، حق ابتدایی یک کودک و از شاخصهای توسعه است.
در حالی که ارگانهای متولی، در هفتهی کودک، شعارهای زیبا و دهانپُرکنی دادند برای چندمین بار کودکانی در سیستان و بلوچستان در راه دسترسی به اندکی آب، جانشان را از دست دادند. حکایت غمبار کودک و آب، این روزهای پاییزی را غمین و دلمرده کرده و جملهی «بابا آب داد» جای خود را به جملهی «کودک (برای آب) جان داد.» میدهد؛ وقتی سایهی سنگین مرگ و جان دادن برای جرعهای آب، بر سر دخترکان بلوچ همچنان سنگینی میکند!
باید از متولیان امر پرسید چند کودک دیگر در بلوچستان باید قربانی جرعهای آب شوند؟ و چه کسی فریاد العطش کودکان بلوچ را خواهد شنید و به یاریشان خواهد شتافت؟؟؟
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!