یادداشتی به بهانه اخبار منتشر شده از مدرسه روستایی اهر
به بهانه اخبار منتشر شده از مدرسه روستایی اهر:
لزوم توجه به سلامت روان در سیستم آموزشی کشور
مدرسه محلی است برای رشد و تعالی کودکان؛ اما باید توجه داشت که این محیط به عنوان بزرگترین محل تجمع کودکان میتواند کانونی بالقوه برای آسیب دیدن و آزار کودکان نیز باشد.
آزاری که گاه از جانب همسالان یا کودکان بزرگتر اتفاق میافتد، گاه به صورت نظاممند و در قالب محرومیت دانشآموز از امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی یا سیاستها و برنامههای نادرست کارگزاران ظاهر میشود و گاهی هم از جانب اولیاء مدرسه و معلمان صورت میپذیرد. نوع سوم آزار که در مواردی میتوان آنرا در دسته کودکآزاریهای جنسی قرار داد، اخیرا با طرح اتهام آزار جنسی کودکان در یک مدرسه روستایی باز به صدر اخبار آمده است.
مهمترین مشخصه این نوع از آزار، ارتکاب آن از جانب شخصی است که انتظار میرود در نبود والدین پاسدار حقوق و منافع کودکان باشد و از این رو، مقابله با این نوع از کودکآزاری نیازمند توجه ویژه و تغییر اساسی در برنامههای حمایتی از جمله نظارت بر عملکرد و وضعیت سلامت روان آموزگاران از جانب ناظر مستقل و آموزش خودمراقبتی جنسی به کودکان متناسب با سن آنها و فرهنگ و عرف جامعه ما است.
موارد مشابه اتفاقی که در این مدرسه روستایی رخ داده است، در سالهای اخیر به کرات مشاهده شده است. از جمله وقوع کودکآزاری در دبستان دخترانهای در زنجان که با معرفی وکیل از سوی جمعیت امام علی معلم کودک آزار مورد پیگرد قانونی قرار گرفت، اما متاسفانه حتی موجب انفصال از خدمت وی نشد و همچنین اتفاقی که در دبیرستانی در غرب تهران افتاد و منجر به ورود عالیترین مقامات کشور به پرونده و مطالبه رسیدگی ویژه به آن جنایت شد و توجه اذهان عمومی را به خود جلب کرد.
با وجود تمام این موارد اما هنوز جدیتی در اصلاح ساختارها و از بین بردن زمینه وقوع این اتفاقات که آسیبهای جدی روحی و روانی برای کودکان در پی دارد، مشاهده نمیشود. در حالی که تکرار این موارد و مشابهتهای موجود در آنها لزوم بازنگری جدی در ساختارهای آموزشی و تاکید و توجه به سلامت روان معلمان را بیش از گذشته تبدیل به ضرورتی اجتناب ناپذیر میکند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!