بیانیه شبکه یاری بر علیه طرح جمع آوری کودکان
طرحهای جمعآوری کودکان را جمع کنید:
جمع آوری کودکان برای سی و اندی بار با وعده های جدید در بیست و دوم خرداد، همزمان با روز مقابله با کار کودک، بار دیگر رونما گردید. طی این طرح که با اسامی مختلفی چون “ساماندهی”، “جمع آوری”، “جذب” اجرا می شود، کودکان طی فرآیندهایی اضطرابآور و تنشزا دستگیر میشوند و به مراکز قرنطینه منتقل میشوند و ایام تلخی را (طبق اظهار خود کودکان)در مکانهایی نه چندان مناسب سپری می کنند، گاه از حق تماس با والدین و خویشاوندانشان محروم و گاه همچون یک زندانی حق خروج از اتاق و هواخوری در حیاط را جز برای یکی دو ساعت ندارند در حالی که در این مراکز گاه بر شدت آلام جسمی و روحیشان افزوده میشود، دوباره به وضعیت قبل باز می گردند.
گرچه ادعای اصرارورزان بر اجرای این طرح ها معرفی داوطلبانه کودکان، تشکیل پرونده حمایتی برای ایشان و پیگیری وضعیت کودکان است، در عمل نه تنها تاکنون هیچ یک از این ادعاها اثبات نگردیده بلکه زمزمههایی مبنی بر رد مرز کودکان کار افغانستانی به گوش میرسد. رد مرز این کودکان مصداق بارز نقض اصل عدم بازگردانی پناهجویان و پناهندگان در عرف بینالمللی است.
از نتایج این طرح ها اعم از تعداد کودکان خارج شده از چرخه کار و خانواده های توانمند شده و مورد حمایت قرار گرفته تاکنون نه در امسال، حتی طی سالهای متمادی که این طرح اجرا گردیده است، خبر و آمار رسمی ارائه نشده است اما از گفته های کودکان دستگیر شده تحت پوشش انجمنهای فعال در این زمینه حکایت غیر داوطلبانه بودن حضور کودکان، شرایط نامساعد مراکز قرنطینه، تراشیدن موها و تحقیر کودکان، بازگشت مجدد اکثر کودکان به چرخه کار و… بوی بهبود از این اوضاع شنیده نمیشود.
گرچه تک تک این برخوردها و رفتارها با کودکان غیراخلاقی، غیرانسانی و مصداق نقض آشکار اصول بنیادین حقوق کودکان است، اما مسئله حتی فراتر است و نگرش حاکم بر کلیت این نوع سیاستگذاری که در آن اصل نه بر حل ریشهای مسئله، بلکه بر پنهان کردن مسئله، مافیا خواندن کودکان کار برای تاثیر بر افکار عمومی نسبت به معارض قانون بودن این کودکان و چشم بستن بر بزرگترین مافیاهای استثمار کودکان در زباله گردی و کارگاههای زیرزمینی، مجازات فقرا و خانواده آنها به جای حل مساله فقر و مقابله با کودک کار به جای کار کودک، توجه و دادن اصالت به مبلمان شهری و ظاهر شهر به جای حل مشکلات شهروندان، گشتن به دنبال روشی کوتاه مدت و شعبدهبازیگونه برای یک درد مزمن اجتماعی که ریشه در ساختارها و سیاستهای کلان اقتصادی و اجتماعی دارد و انداختن توپ در زمین بازی سازمانهای مردم نهاد (که بارها مطالبه خود را تصویب و اجرایی شدن آییننامه حمایت از کودکان کار و کودکان در معرض آسیب عنوان کرده اند) و خواستن راه حل جایگزین برای حل یک شبه مساله، ابعاد تلخ تری از این مساله را آشکار می سازد.
ما انجمن ها و موسسات فعال در زمینه مسائل اجتماعی و کودکان، فعالین جامعه مدنی، روشنفکران و اصحاب رسانه و چهره های علمی، هنری، ورزشی دارای دغدغه کودکان جامعه، ضمن ابراز تاسف و نگرانی از “جمع آوری کودکان کار” که طبق گفته های بالا در ابعاد مختلف غلط بوده و مغایر حقوق کودکان و مصالح عالیه آنان میباشد خواستار پایان اجرای این طرح، یک بار برای همیشه و اتخاذ سیاستهای بلند مدت و کوتاه مدت مناسب و مبتنی بر دانش و بینش برای کاهش آلام و آسیبهای این کودکان و حمایت از کودکان و خانوادههای ایشان در راستای کاهش فقر و آسیبهای ناشی از آن به عنوان مهمترین دلیل حضور کودکان در خیابان هستیم و در این زمینه میخواهیم که کلیه بخشهای حاکمیت به تعهدات خود در مقابل کودکان مطابق با قوانین جاری کشور عمل نمایند.
- سیاستگذاری اجتماعی با بولدوزر
- آیا کودکان کارِ در خیابان، باند هستند؟
- فقر، عامل خطر خیابانی شدن؛ نتایج یک تحقیق در جمعیت امام علی تبریز در مورد علل ورود کودکان به خیابانها برای کار
تا کنون اینچنین از این قضیه اطلاع نداشتم و الان دیدم باز شد.
لطفا سطر 4 از آخر: میتنی بر دانش و بینش به مبتنی بر دانش و بینش اصلاح شود (اشتباه تایپی دارد)
سپاس از دقت نظرتان
اصلاح شد