حاشیه نشینی و بزه

انگشت‌هایم باید لای فصل‌ نظریه‌‌‌ «سبک زندگی و فعالیت روزمره» کتاب‌های جرم‌شناسی گیر کرده باشد. نظریه‌پردازانش از بزه‌دید‌گانی می‌گویند که سبک زندگی و نوع فعالیت‌هایشان آنها را بیشتر در معرض بزه‌دیدگی قرار می‌دهد و تعبیرش حتما بچه‌های لب‌خط است که در هفت، هشت، نه‌سالگی باید روزی هشت، نه، ده ساعت در خیابان‌هایی کار کنند که فاصله‌ یک نانوایی تا خانه‌اش توانست ندا را به کام مرگ بکشد و لحظاتی فاصله گرفتن از پدر در آنها می‌تواند آتناها را قربانی خود کند.

تعبیرش حتما بچه‌های ما هستند که سر چهارراه باید تا ساعاتی بعد از تاریکی شب، آویزان دستگیره‌ خودروها شوند و اسفند دورشان بچرخانند، امیدوار که چشم‌زخم را دور کند و بلا را بگرداند… . حق دارم از شیطانی که قاتل ندا را وسوسه کرد بترسم، نه؟ شیطانی که مرد را وسوسه کرد تا دخترک را که از نانوایی به خانه برمی‌گردد بفریبد و به خانه بکشد، در لب‌خط ساعت‌ها وقت دارد و می‌داند که این برنامه هر روز تکرار می‌شود و این بچه‌ها هر روز سر این چهارراه می‌آیند. وقت دارد حتی رفتار و سکنات بچه‌ها را زیر نظر بگیرد، ببیند کدام بازیگوش‌تر است، کدام سر به هواتر، کدام ضعیف‌تر و کدام زیباتر…

۰ پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *