آره… همیشه دوست داشتم تو یه تیم درست و حسابی بازی کنم و واسهی خودم کسی بشم…
روایتی واقعی از زبان یکی از بازیکنان باشگاه پرشین
در پنجمین دورهی لیگ پرشین همراه این قهرمانان بزرگ، نانآوران کوچک باشیم:
۳۰ مرداد تا ۸ شهریور در زمین چمن دانشگاه شهید بهشتی
- قصهی من و کبوترهایم؛ روایتی واقعی از زبان یکی از بازیکنان باشگاه پرشین
- وقتی توی زمین فوتبال هستم حس میکنم دو تا بال درآوردم؛ روایتی واقعی از زبان یکی از بازیکنان باشگاه پرشین
- اما یک شب بارون سقف کاهگلی خونهی دوستام رو خراب کرد و…؛ روایتی واقعی از زبان یکی از بازیکنان باشگاه پرشین
- آرزوم اینه توی بلوچستان زمین چمن داشته باشیم؛ روایتی واقعی از زبان یکی از بازیکنان باشگاه پرشین
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!