جمعیت امام علی
  • خانه
  • درباره ما
    • تاریخچه و فعالیت‌ها
    • منشور اخلاقی
    • ماموریت و اهداف
    • اساسنامه
    • ساختار سازمانی
    • شارمین میمندی‌نژاد مؤسس جمعیت امام علی
    • زهرا رحیمی مدیر عامل جمعیت امام علی
    • کمیته‌های جمعیت امام علی
    • سوالات متداول
  • خانه‌های ایرانی
    • خانه‌های علم
    • خانه‌های اشتغال
    • خانه هنر
    • باشگاه هواداران
    • خانه درمان
    • آدرس خانه‌های ایرانی
  • طرح‌ها
    • آیین کوچه گردان عاشق
    • آیین هفت‌ سین برکت
    • آیین کعبه کریمان
    • آیین طفلان مسلم
    • آیین صفای سعی
    • آیین شام عیاران
    • آیین یلدا در کوچه‌‌های فقر
    • باشگاه ورزشی پرشین
    • طرح از مهر بگو
    • جشنواره بوی عیدی
  • سمینارها
    • همایش سیل
    • سمینار تخصصی اعتیاد کودکان و نوجوانان
    • سمینار تخصصی کودکان کار
    • سمینار ازدواج کودک
    • سمینار کودک آزاری
  • رسانه
    • اخبار
    • یادداشت‌ها
    • نشریات
  • حمایت مالی
    • حمایت مالی
    • گزارش حسابرسی
    • حامیان
  • فرم عضویت داوطلبان
  • تماس با ما
  • EN
  • Menu
  • معرفی خانه ایرانی درمان
  • خدمات خانه ایرانی درمان
  • فعالیت های پژوهشی

بخش سلامت و درمان جمعیت امام علی

جمعیت دانشجویی-مردمی امام علی (ع) با توجه به نیازهای درمانی براورده نشده در جامعه، اقدام به فعالیت در بیمارستان های کودکان و تأسیس خانه ایرانی برای ارائه خدمات آموزشی درمانی به کودکان مناطق محروم و همچنین کودکان بیمارنمود. از جمله فعالیت های بخش درمان عبارت است از ویزیت و ارائه خدمات رایگان دندانپزشکی و پزشکی به کودکان و خانواده های تحت پوشش، گفتار درمانی،  برگزاری کلاس های آموزشی در حوزه بهداشت و سلامت برای کودکان و اعضای داوطلب، برگزاری کلاس های کمک های اولیه و امداد و نجات برای اعضای داوطلب، ، ارائه مشاوره و همکاری جهت شکل گیری پروژه های تحقیقی در زمینه بیماری ها و پیشگیری و درمان بیماری ها با دانشگاه های علوم پزشکی، فرهنگ سازی در خصوص گسترش سلامت و بهداشت در سطح جامعه است. تمامی اعضای بخش درمان (اعم از پزشکان، دندانپزشکان، پزشکان داروساز، اعضای بخش علوم توانبخشی، مددکاری، دانشجویان و تمامی اعضا از بخش های مختلف) داوطلب می باشند.

میخواهم پزشک داوطلب جمعیت امام علی باشم
میخواهم پزشک داوطلب جمعیت امام علی باشم

خدمات خانه ایرانی درمان

خدمات دندانپزشکی

بخش دندانپزشکی به صورت روزانه پذیرای  8-10 نفر از کودکان می باشد. دندانپزشکان به صورت داوطلبانه در اتاق دندانپزشکی مشغول به فعالیت هستند.  در حال حاضر خانه ایرانی درمان به خانه­ های ایرانی مولوی، دروازه غار، لب خط شوش، خاکسفید، فرحزاد، شهرری، احمدآباد مستوفی، سرآسیاب ملک آباد کرج، شهرری، پاکدشت، شهریار، و نیز کوره­ های محمودآباد و بومهن خدمات دندانپزشکی ارائه می دهد.

  • خانه درمان جمعیت امام علی
  • خانه درمان جمعیت امام علی(ع)

خدمات پزشکی

پزشکان داوطلب همکاری بسیار مناسبی را در بخش پزشکی با خانه ایرانی درمان آغاز کرده اند. برخی از معاینات و درمان ها در اتاق معاینات خانه درمان صورت می پذیرد. همچنین پزشکان برای معاینه و چکاب کودکان به خانه های ایرانی مراجعه می کنند. برخی از پزشکان نیز پذیرای کودکان و خانواده ها در مراکز درمانی خود هستند.

نابرابری درمانی

خدمات مددکاری برای کودکان و خانواده های بیمار

خانواده هایی که در روند درمان خود نیاز به کمک های مالی و روانی دارند پس از شناسایی در جلسات هفتگی مددکاری بررسی و با توجه به شرایط خانواده نوع ارائه خدمات به ایشان اولویت بندی و تعیین می گردد.

خدمات مددکاری شامل :

  • پیگیری روند درمان
  • مشاوره خانواده و کودک
  • حمایت از خانواده­ی کودکان بهبود یافته
  • حمایت روحی خانواده در صورت از دست دادن کودک
  • آگاهی دادن به خانواده ها در مورد روند بیماری
  • آگاهی رسانی به خانواده­ ها در مورد شیوه های تسهیل درمان و حمایت های روانی
  • ارائه کمک های مالی و …..
خانه درمان جمعیت امام علی

خدمات دارویی

با کمک داروخانه های همکار با پخش درمان داروهای مورد نیاز متداول اعم از داروهای درمانی و تقویتی در خانه درمان نگهداری و یا در اختیار خانواده ها در بیمارستان ها قرار می گیرد و با نظارت پزشکان عزیز به خانواده ها داده میشود.

خانه درمان جمعیت امام علی

خدمات آموزشی برای اعضای داوطلب

خدمات آموزشی برای اعضای داوطلب شامل برگزاری کارگاه های آشنایی با بیماری ها و لزوم خودمراقبتی، کارگاه های کمک های اولیه و امداد و نجات، آشنایی با انواع کودک آزاری جنسی و پیشگیری از آن، کارگروهی خلاقیت، و… است.

کارگاه های آموزشی برای اعضای داوطلب برای فعالیت در بیمارستان شامل ارتباط موثر، کار گروهی، آشنایی با بیماری های مزمن، خلاقیت، هنر درمانی، قصه خوانی، بازی خلاق، سوگ، نحوه ارتباط با خانواده های بیمار و روانشناسی رشد می باشد.

خانه درمان جمعیت امام علی

خدمات آموزشی برای کودکان

خدمات آموزشی، شامل آموزش بهداشت فردی، رعایت بهداشت و سلامت دهان و دندان ،کارگاه پیشگیری از کودک آزاری، کارگاه پیشگیری از ایدز، کارگاه آشنایی با  اعضای بدن، کارگاه نحوه تعیین گروه خونی، کارگاه آشنایی با وسایل پزشکی می باشد.

خانه درمان جمعیت امام علی

خدمات درمانی سیار

با بررسی  تیم شناسایی جمعیت امام علی، مناطقی که از لحاظ بهداشتی-درمانی وضعیت نامناسبی دارند تحت حمایت های بخش تیم سیار خانه درمان قرار می گیرند. با حضور پزشکان و متخصصان و  داروخانه سیار به بخشی از معضلات درمانی منطقه رسیدگی شده و گزارشی از شرایط منطقه تهیه شده و به ارگان های ذی ربط ارائه داده می شود.

از جمله فعالیت های مهم در بخش خدمات درمانی سیار، امدادرسانی پزشکی در بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله می باشد؛ بخش پزشکان داوطلب جمعیت امام علی در بلایای اخیر از جمله زلزله کرمانشاه در سال 96، و سیل سراسری سال 98 حضوری فعال، پررنگ و مستمر داشتند.

خانه درمان جمعیت امام علی

میخواهم داوطلب خانه ایرانی درمان باشم

فعالیت های پژوهشی

این گروه  به فعالیت و پژوهش در زمینه بیماری های مختلف، تهیه بروشور و کتابچه و نیز تهیه هفتگی اطلاعات مفید در مورد تغذیه مناسب برای کودکان و در اختیار قرار دادن این اطلاعات به مادران. برخی از سرفصل های فعالیت این گروه شامل:

  • تهیه دفترچه های مربوط به بیماری های خاص مانند CF  و….
  • تهیه بروشورهای مربوط به عوارض جانبی بیماری های مزمن
  • برگزاری پروژه های مشترک با دانشگاه های علوم پزشکی و دانشجویان علوم پزشکی مانند غربالگری بیماری ها و اختلال های مختلف، آموزش بهداشت و …
خانه درمان جمعیت امام علی

تصاویری از حضور تیم درمان جمعیت امام علی و تیم تارا در جشنواره محصولات کارآفرینی و بازارچه خیریه بوی عیدی

غرفه تیم بهداشت و درمان در بازارچه بوی عیدی غرفه تیم درمان جمعیت امام علی در نهمین بازارچه خیریه بوی عیدی نقاشی زهرا دختر مبتلا به آنمی آپلاستیک که نیاز به پیوند استخوان دارد در جشنواره #بوی_عیدی برای تامین هزینه درمان به فروش می رسد.

گزارش‌های خانه ایرانی درمان جمعیت امام علی در سال 98

  • گزارش کشوری بخش بهداشت و درمان بهار 98
  • گزارش کشوری بخش بهداشت و درمان تابستان 98
  • گزارش کشوری بخش بهداشت و درمان پاییز98

گزارش تابستان ۹۸ اتاق دندانپزشکی خانه درمان

در فصل تابستان ۹۸، در مجموع ۲۹۶ نفر در اتاق دندانپزشکی خانه درمان مورد درمان قرار گرفتند.

آمار مراجعان از خانه‌های ایرانی:

سرآسیاب: ۷ نفر ویزیت، ۱۹ نفر درمان، در کل ۲۶ نفر
لب خط: ۲ نفر ویزیت، ۱۰ نفر درمان، در کل ۱۲ نفر
شهریار: ۷ نفر ویزیت، ۲۱ نفر درمان، در کل ۲۸ نفر
مولوی: ۱۶ نفر ویزیت، ۱۲ نفر درمان، در کل ۲۸ نفر
خاک سفید: ۱ نفر ویزیت، ۲ نفر درمان، در کل ۳ نفر
دروازه غار: ۱۶ نفر ویزیت، ۲۰ نفر درمان، در کل ۳۶ نفر
خانه درمان: ۳ نفر ویزیت، ۸ نفر درمان، در کل ۱۱ نفر
محمود اباد: ۲ نفر ویزیت، ۸ نفر درمان، در کل ۱۰ نفر
احمد اباد: ۱نفر ویزیت، ۴نفر درمان، در کل ۵ نفر
فرحزاد: ۱۱ نفر ویزیت٬ ۵۸ نفر درمان، در کل ۶۹ نفر
شهرری: ۳نفر ویزیت، ۱۱ نفر درمان، در کل ۱۴نفر
بومهن: ۱ نفر ویزیت، ۱۸ نفر درمان، در کل ۱۹ نفر
فشافویه: ۱نفر درمان
پاکدشت: ۲ نفر ویزیت٬ ۶ نفر درمان، در کل ۸ نفر
رباط کریم: ۱نفر ویزیت
پرشین ملک اباد: ۲نفر درمان
پرشین دروازه غار: ۵ نفر درمان
پرشین: ۴ نفر ویزیت، ۱۳ نفر درمان، در کل ۱۷ نفر
از طرف دکتر فروزانی ۱نفر درمان

آمار درمان‌های انجام شده:

A.f ۵۳
C.f ۳۳
ext ۳۹
pulpo ۷
گلس اینومر ۱
بیلداپ ۱
وارنیش فلوراید ۴
فیشورسیلنت ۹
کشیدن بخیه ۱
اندو ۱۵
جرمگیری ۷

گزارش پاییز ۹۸ اتاق دندانپزشکی خانه درمان

اتاق دندانپزشکی در فصل پاییز در مجموع ۲۱۰ نفر مراجعه کننده داشت.

آمار مراجعان از خانه‌های ایرانی:

سرآسیاب: ۱ نفر ویزیت٬ ۵ نفر درمان، در کل ۶ نفر
لب خط: ۲ نفر ویزیت، ۲۱ نفر درمان، در کل ۲۳ نفر
شهریار: ۵ نفر ویزیت٬ ۲۵ نفر درمان٬ در کل ۳۰ نفر
مولوی: ۲ نفر ویزیت٬ ۲۵ نفر درمان، در کل ۲۷ نفر
خاک سفید: ۲ نفر ویزیت٬ ۲ نفر درمان، در کل ۴ نفر
دروازه غار: ۶ نفر ویزیت، ۱۴ نفر درمان، در کل ۲۰ نفر
خانه درمان: ۳ نفر درمان، در کل۳ نفر
محمود اباد: ۲ نفر درمان، در کل ۲ نفر
احمد اباد: ۱نفر ویزیت٬ ۱۲ نفر درمان، در کل ۱۳ نفر
فرحزاد: ۲۴ نفر درمان٬ در کل ۶۹ نفر
شهرری: ۶ نفر ویزیت٬۱۲ نفر درمان٬ در کل ۱۸ نفر
بومهن: ۵ نفر ویزیت٬ ۲۰ نفر درمان، در کل ۲۵ نفر
پاکدشت: ۸ نفر درمان، در کل ۸ نفر
ملک اباد: ۱ نفر درمان

آمار درمان‌های انجام شده:

A.f ۷۸
C.f ۴۴
ext ۶۴
pulpo ۱۹
pin ۲
s.s.c ۱

وارنیش فلوراید ۱۰
فیشورسیلنت ۳۹
عصب کشی ۲۲
جرمگیری ۱۴
ژینژو پلاستی ۱

گزارش تابستان ۹۹ اتاق دندان‌پزشکی خانه درمان

اتاق دندان‌پزشکی در فصل تابستان در مجموع ۸۱ نفر مراجعه کننده داشت.

آمار مراجعان از خانه‌های ایرانی:

احمدآباد مستوفی: ۲ نفر ویزیت، ۲ نفر درمان، در کل ۴ نفر
پاکدشت: ۱ نفر درمان، در کل ۱ نفر
خاک‌سفید: ۱ نفر درمان، در کل ۱ نفر
درمان: ۴ نفر درمان، در کل ۴ نفر
دروازه غار: ۵ نفر درمان، در کل ۵ نفر
سرآسیاب: ۱ نفر درمان، در کل ۱ نفر
شهرری: ۱۷ نفر درمان، در کل ۱۷ نفر
شهریار: ۸ نفر درمان، در کل ۸ نفر
فرحزاد: ۱۳ نفر درمان، در کل ۱۳ نفر
مولوی: ۲۷ نفر درمان، در کل ۲۷ نفر

آمار درمان‌های انجام شده:

A.F ۴۱
C.F ۱۶
EXT ۲۰
RCT ۱۶
Fissure Sealant ۳۷
Scailing and Polishing ۴

  • آدرس خانه درمان: خیابان طوس، بین خوش و قصرالدشت، کوچه تابران، بن بست شفیع پور، پلاک۲
  • شماره تماس روابط عمومی جمعیت امام علی: ۰۲۱۸۸۸۳۴۵۶۷
  • ﻛﺎﻧﺎﻝ تلگرام ﺳﻼﻣﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻣﺎﻡ ﻋلی
  • ارتباط با ادمین ﻛﺎﻧﺎﻝ تلگرام ﺳﻼﻣﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻣﺎﻡ ﻋلی
  • صفحه اینستاگرام ﺳﻼﻣﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻣﺎﻡ ﻋلی
خاموشی چراغ کودکی با زوزه‌ تندباد محرومیت

خاموشی چراغ کودکی با زوزه‌ تندباد محرومیت

2017-11-11/0 دیدگاه /در خبر /توسط نیما مختاریان
خاموشی چراغ کودکی با زوزه‌ تندباد محرومیت

خاموشی چراغ کودکی با زوزه‌ تندباد محرومیت

گزارش روزنامه «ایران» از زمینه‌های اقتصادی ناهنجاری‌های اجتماعی در مناطق حاشیه پایتخت

گندم‌های طلایی در کنار جاده‌ای فرعی که سطح پر دست انداز آن چیزی میان آسفالت و خاکی است،  تکان تکان می‌خورند و بالای آن‌ها ابری تشکیل شده است. همه چیز در آن سوی گندم‌زار کوچک در هاله‌ای از غبار به چشم می‌آید. مردی سوار بر کمباین در میان گندم‌ها حرکت می‌کند و دروی محصول، ابر کوچکی را در نزدیکی شهری با زندگی‌های غبارآلود ایجاد کرده است. کمی جلوتر از آن، جاده به سمت خاکی شدن می‌پیچد و تا جایی پیش می‌رود که تا چشم کار می‌کند، خاک است و خاک و دخمه‌های آجری.  همین حوالی تهران، چند سال پیش مددکارها در کارگاهی را کوبیدند، مردی از کارگاه چوب‌بری بیرون آمد و گفت هیچ کس اینجا نیست، اما کمی بعد از آن
۴ دختربچه کمتر از ۱۰ سال با گریه و چهر‌ه‌هایی مستأصل به دو فرار کردند، بیرون آمدند و به مددکارها پناه بردند.  آن طرف‌تر هم باغی است که پای دنیا دخترکی ۷ ساله را به خاطر تجاوز سرایدار به او به دادگاه باز کرد و پرونده‌اش را به دیوان عالی کشور رساند. دختری که از ۴ تا ۶ سالگی به طور مستمر در همین باغ، به جسم نحیف و روح لطیفش تعرض می‌شده است. همین حوالی دختری زندگی می‌کند که پدرش افغان و مادر معتادش ایرانی است. ۱۰ ساله است اما شناسنامه ندارد. چند وقت پیش مادر او برای دریافت مواد تلاش می‌کرد تا کودکش را به مردی اجاره دهد، مردی که کارش همین و در محله‌های فقیرنشین معروف است. رویا هم حتی پیش از آنکه به سن بلوغ برسد به همین ترتیب، تجربه تجاوز را از سر می‌گذراند.

اینجــــا، فقر و اوضــــاع نابسامان اقتصادی، کارهای سخت انجام دادن و تجربه خشونت‌های جنسی و جسمی خاطره‌ای مشترک میان بچه‌هایی است که بعضی افغان هستند، بعضی ایرانی و بعضی‌ها نیز یکی از والدین‌شان ایرانی و دیگری افغان است. مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران به تازگی با اعلام نتایج یک پژوهش درباره ۴۰۰ کودک کار گفته است:«ثابت می‌کنیم که به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز می‌شود.»

 تجاوز میان زباله‌ها

بالاتر از این منطقه، شهرکی از توابع جنوب تهران، در کنار کوره‌های آجرپزی بیغوله‌هایی ساخته شده و چند خانوار آنجا کنار هم زندگی می‌کنند. دختربچه‌های لاغراندام با پیراهن‌هایی بلند در میان خاک‌ها روزگار می‌گذرانند و به صاحب کوره «ارباب» می‌گویند. هوای عصر پاییز در این بیابان سرد است و آتشی روشن کرده‌اند. خاطره، دخترک 7 ساله آجرهای کوچکی برمی دارد، روی منبع آتش پرت می‌کند تا آن را خاموش کند، با مهارت دست هایش را برای نشان دادن نحوه کارش تکان می‌دهد و می‌گوید:«ما هم آجر می‌زدیم. آجرها را برمی داشتیم اینجوری اینجوری، خانه به خانه کنار هم می‌چیدیم. سخت بود. سنگین بودند.» رکود ساختمانی دامن کودکان کار در کوره‌های آجرپزی را نیز گرفته است و کسب و کار دیگری در این جغرافیای بیابانی رونق گرفته است. یکی از اعضای جمعیت امام علی می‌گوید:«قبلاً بچه‌ها در کوره‌ها یا واحدهای صنعتی کار می‌کردند، اما مثل تمام بخش‌های اقتصاد، این کار هم به رکود خورد. الان بچه‌ها زباله‌گردی می‌کنند و پول در می‌آورند.» حالا کوره‌ها به گاراژی از ضایعات که حکم پول را برای کودکی بچه‌ها دارد، تبدیل شده‌اند. بچه‌ها زباله‌ها را به کوره‌های متروک می‌آورند، آن‌ها را دپو و تفکیک می‌کنند و به پیمان کارهای بازیافت شهرداری می‌فروشند.
الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران چند وقت پیش گفته بود:«سوءاستفاده جنسی بزرگ‌ترین آسیب برای بچه‌های زباله‌گرد است.»
اینجا، یکی از محله‌های حاشیه است که از دردِ فقر، همه نوع آسیبی در آن جریان دارد. هر بار که خبری از قتل، تجاوز، کودک آزاری و… منتشر می‌شود، موجی از درد را همراه خود می‌کشاند، چند وقت بعد فراموش می‌شود تا کار به حادثه بعدی برسد. اما در سکونتگاه‌های فقیرنشین درد روایت هر روزه آن هاست. بچه‌هایی که در میان خانواده‌هایی معتاد، کار می‌کنند و گاه نیز در کودکی بعد از تجربه‌های تجاوز کارشان به اعتیاد جنسی و تن‌فروشی می‌رسد.

کار میان اسید و سوزن صنعتی

رعنا، دختر 19 ساله‌ای است که از نخستین سال‌های نوجوانی خود کار کرده است. نه دستفروشی، نه گل‌فروشی و نه پاک کردن شیشه‌های ماشین‌ها سر چهارراه، او روزهای 11 تا 15 سالگی‌اش را در کارگاه قطعه‌سازی خودرو گذرانده است. حالا سیمای او نه دختر جوان 19 ساله، که زنی استخوان ترکانده با نگاهی رنج دیده است. او در این شهرک زندگی کرده، روستایی که تا چند وقت پیش حاشیه بوده و حالا بدون هیچ زیرساخت و تأسیساتی، به شهر تبدیل شده است. رعنا با حواس‌پرتی از روی زمان و سال‌ها می‌گذرد و کارش را چنین روایت می‌کند:«در یک کارخانه خیلی بزرگ کار می‌کردم. سوله 700 متری بود. طاقچه و باکس ماشین می‌زدیم. برای همه جور ماشین‌هایی هم بود، پرشیا، 206 و… خیلی سخت بود و خطر داشت. یکبار داشتم طاقچه‌ها را منگنه می‌زدم، دو تا انگشتم سوزن خورد و چسبید به‌هم.

دو ساعت فقط گریه می‌کردم. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. دست یکی از همکارهایمان هم قطع شد. از آنجا بیرونم کردند، پولم را درست ندادند.» او بعد از آن سرِ کاری رفته که اسمش را «آبکاری» می‌گذارد:«این چیزهای فلزی را که از آن لیوان و ظرف آویزان می‌کنند، آبکاری می‌کردیم.

در اسید می‌گذاشتیم که زنگ زدگی‌اش برود. خیلی وقت‌ها اسید می‌پاشید و صورتم را می‌سوزاند. خیلی سخت بود. شب‌ها هم که خانه می‌رفتم، نمی‌توانستم بخوابم.آدم است دیگر، می‌ترسد.» ترس او نه از زندگی فقیرانه در محله موادفروش‌ها، بلکه از پدرش بوده است. پدری معتاد که به دخترهایش دست درازی و تعرض می‌کرد.

 تن فروشی در 10 سالگی، برای 5 هزار تومان

رعنا حالا در خانه علم جمعیت امام علی زندگی می‌کند و کارهای ساختمان را انجام می‌دهد، او می‌گوید:«الان خواهرم مشکلی دارد که نمی‌توانم بگذارم خانه بماند، بزرگ‌ترین خواسته‌ام این است که او را پیش خودم بیاورم.» دو تا از خواهرهایش در بهزیستی زندگی می‌کنند اما خواهر 13 ساله دیگرش را از بهزیستی بیرون کرده‌اند. او ابا دارد از مشکل خواهرش بگوید، اما روایت مددکاران از فاطمه که در 8 سالگی تجربه تجاوز صاحبِ کارگاهی چوب‌بری را از سر گذرانده، روشن است.

مسعود، یکی از مددکاران این خانواده چنین روایت می‌کند:«پدر خانواده حتی قرص تقویتی می‌خورد که شب‌ها به بچه‌هایش تعرض کند. بچه‌ها از او می‌ترسیدند و به آدم‌های دیگر راحت اعتماد کردند. فاطمه در 8 سالگی برای مدتی هر روز به بهانه بستنی و… به کارگاه چوب بری کشیده می‌شد و آنجا مورد تجاوز قرار می‌گرفت. کار به جایی رسید که او به این وضعیت عادت کرد. 10 سالش بیشتر نبود اما حتی بلال فروش و کله‌پز محل نیز به او دست درازی کرده بودند و با دریافت‌های 2 هزار تومانی و 5 هزار تومانی، این کار هر روزش شده بود.» مسعود درباره وضعیتی که به آن اعتیاد جنسی می‌گویند، ادامه می‌دهد:«کار به جایی رسید که خودش آمد پیش ما و گفت از این وضعیت خسته شدم، از خودم بدم می‌آید. او را بهزیستی بردیم، اما آنجا هم به خاطر مشکلات روان شناختی زیادی که برایش پیش آمده بود، اذیت می‌کرد و بعد از دو ماه خودشان او را به خانه برگرداندند. یکی از وقت‌هایی که پدرشان می‌خواست بچه‌ها را اذیت کند، دخترها با آجر به سر او زدند. ما با پلیس تماس گرفتیم، گفتند ساعت 12 شب حکم ورود به منزل نداریم و مجبور شدیم با کمپ‌های ترک اعتیاد تماس بگیریم.» بعد از آن، دو ماه طول می‌کشد تا مددکارها بتوانند به کمک وکیل، با جرم پرداخت نکردن نفقه و کودک آزاری که خود پدر به آن اعتراف کرده بود، حدود دو سال مرد معتاد را به زندان بیندازند. مددکار این خانواده می‌گوید: «حالا نیز دوران حبسش تمام و آزاد شده است. اما در این مدت، مادر خانواده هم دیگر از همه چیز عبور کرد و آنقدر وضعیت شان با فقر همراه بود که خانه را به پاتوقی برای کارهای خودش تبدیل کرد.»

چهره فاطمه با وجود قامت کوتاهش، شباهتی به دخترکان نوجوان ندارد، کم حرف است و در نگاهش تشویش زنان رنج کشیده و میانسال می‌گذرد. زندگی در محله‌ای فقیرنشین، تنها کودکی و نوجوانی را از او دریغ نکرده است؛ درد روایت هر روز بچه‌هایی است که روزها و شب هایشان را با  فاصله نیم ساعتی از پایتخت در محله‌های فراموش شده می‌گذرانند و در هیاهوهای رسانه‌ای نیز جایی ندارند.

زندگی در اوضاع بد اقتصادی کار را به جایی رسانده است که معضلات اجتماعی به روندعادی زندگی بچه‌ها تبدیل شده است. پسربچه‌ای ۷ ساله می‌گوید:«اینجا پسر بزرگ‌ها با ما کاری می‌کنند که ما همان‌ کارها را با دخترهای کوچک‌تر می‌کنیم.»

ریحانه یاسینی

http://iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/207190

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2017/11/newspaperb_207190.jpg 1492 2368 نیما مختاریان http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png نیما مختاریان2017-11-11 06:16:262020-09-05 00:33:57خاموشی چراغ کودکی با زوزه‌ تندباد محرومیت
سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

خورشیدِ پشتِ شیشه

2017-11-05/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌ /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

بیست و نهمین نوشته از سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، مؤسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

این درد، امروز تمام خواهد شد و به همت همه یاران و اعضای جمعیت امام علی(ع) دو خانواده بعد از یازده سال، رنج و خشم و نفرت، به صلح خواهند رسید. اندکی انتظار پس از این همه سال، چیز زیادی نخواهد بود. پیش از تو کسی در نوبت ایستاده است. دو دختر. یکی حدود هفت ساله و دیگری حدود هفده هجده سال. باید بگذاری آنها به کارشان برسند. اما این دو دختر، در این اداره اجرای احکام چه می‌کنند؟ شاه‌رخِ زیبایِ صورت دختر هفت ساله، به کیشِ نورِ خورشیدی که از شیشه پنجره می‌تابد، مات شده و پای آمدنش بر ورودی اتاق مردد مانده. مسئول اجرای احکام، چند کلامی با دختر بزرگتر درباره پدرشان صحبت می‌کند که هر روز در زندان فریاد می‌زند تو را به خدا زودتر مرا اعدام کنید! چشم سبز دختر بزرگتر، به ناگهان، در ابر و مهِ اشک غرقه می‌شود و با صدایی که می‌لرزد، ناسزا و نفرینی حواله پدر می‌کند و می‌گوید قطعا او را خواهم کُشت!
این جمله، تمام طعم خوشِ رضایت و بخششی را که بعد از یازده سال گرفته‌ایم، به مذاقمان خشک و تلخ می‌سازد. این دختر چه می‌خواهد؟ چه می‌گوید؟ چرا رعایتِ آن کوچکترِ ماتم‌زده را در این اتاق نمی‌کند؟ یکسانیِ رویِ روح‌زده اهورایی‌شان، می‌رساند هر دو خواهرند و حال، خواهر بزرگتر چرا به پدرکشی به اینجا آمده؟ خسته هستم و شکسته از این پرونده سخت که به اتمام رسیده و می‌خواستم بر این صندلی، جشن بازنشستگیِ این پرونده را بگیرم که می‌فهمم، باز روحِ معذبی پیش پایِ مسئولیتم آمده تا مژده نشستن را بر من حرام کند و نهیب زند برخیز و قدمی پیش گذار و بپرس که چه شده تا ببینی چه می‌شود کرد تا شاید رنجی را در این یک دو زمانِ اندک عمر، فروبنشانی.
نیم‌خیز شده به دختر بزرگتر می‌گویم آیا درست است که در مقابلِ این کوچکتر، از اعدام پدرت صحبت کنی؟ دختر بزرگتر می گوید چیزی که خواهرم دیده از شنیدن اینها بدتر است و ناگهان تمام داستانِ زندگی‌اش را در چند جمله خلاصه، بر فهمم می‌ریزد. پدر عاشقِ مادر. مادر، شیفته پدر و جانِ ادبِ زندگی‌شان را به تمام قواره و قامت، در این دو دختر ناز پرورده می‌توانستی ببینی. تنها یک اشکالِ حقیر در این زندگی وجود داشت. پدر بخشی از وقت خود را با دوستانی می‌گذراند و وقتی به خانه بازمی‌گشت، مادر با زبان‌نوازیِ تذکر و ملامت، به پیشوازِ پدر می‌آمد.
اولین روز، اولین مصرف شیشه در جرأت‌سنجیِ پدر توسط دوستان نه چندان باب، و یا شاید به حتم نابابی که مادر، همیشه از وقت گذرانی پدر با آنها می ترسید.
آن روز مادر طبق معمول به زبان سرزنش، دوست بازی پدر را زیر سئوال می‌برد که با بی‌طاقتی مهیب پدر مواجه می‌شود. سدشکنِ قلبم به کلماتِ آن دختر و لرزه‌ای که به همه اندامم افتاده بود، از تعریفِ لحظه دریدنِ مادر به چاقویِ آشپزخانه، به توهمِ بی‌ظرفیتیِ پدرِ شیشه‌زده. خواهر بزرگتر می‌گفت خواهر کوچکترم دید که چگونه پدر، مادرم را به ضربات مکرر به خون کشید و به خاک انداخت.
خواهر کوچکتر همچنان مات بود در کیشِ خورشیدِ پشتِ شیشه. به خواهرِ بزرگتر گفتم خواهر کوچکت مادرش را از دست داده اگر پدرش را نیز از او بگیری، هر دو یتیم خواهید شد. دختر گفت ما هر دو همان روز، یتیم شدیم. گفتم اگر مادرت اینجا بود از تو چه می‌خواست؟ گفت او همیشه عاشقِ پدرمان بود و او را می‌بخشید. اما یک بار، یک نفر، باید او را نبخشد و من او را نمی‌بخشم.
نیم‌خیز شده‌ام بر روی صندلی، نیم‌بسمل شد و افتاد. حال همه در ماتم بودیم و مأمور اجرای احکام، کلمه به کلمه نحوه اعدام فردا را بلند بلند و کشدار می‌خواند و می‌نوشت به گونه‌ای که نفس همه اشیاء اتاق به دارِ این درد کشیده شده بود و کش می‌آمد و ذهنت را به ماتمی گنگ در مردابِ دوردست ها فرو می‌برد. چه می‌توانستی بگویی. هیچ. و هیچ سکوتت، مرگ و یتیمی بود. دختر بزرگتر نیز در شمرده کلمات مامور اجرای احکام گنگ خیره به بیرون پنجره شده بود. تا اینکه نوشتن مامور تمام شد و دختر با عزمی جزم درخواستنامه مرگ پدرش را امضا کرد و رفت.
پرونده یازده ساله تمام شد. اما این پرونده مادرکشی، با هر التماس و تلاشی که کردیم، در سه روز به قصاص تبدیل شد. دختری پدرش را که مادرش را کُشته بود، کُشت تا یتیمِ خون به دست شُسته شود.
رفیقان نابابِ سرزمینمان!
تعارفِ شورِ شیشه‌ای‌تان بر پدرانمان، خون بر دستِ دخترانمان، قصاصِ قصه هر روزه‌مان… اما روزی توهم این شیشه خواهد شکست و شمایان رخ‌به‌رخِ چشمِ کودکی، مادر و پدرمُرده خواهید شد و قطع بدانید آن لحظه، لحظه ماتِ شما خواهد بود.

سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/photo_2019-04-16_22-23-15-18.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-11-05 09:12:052022-05-11 16:42:21خورشیدِ پشتِ شیشه

حسین، کارکرد اجتماعی دین و روزگار ما

2017-11-05/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌ /توسط نیما مختاریان

به مناسبت اربعین حسینی

پس از مرگ معاویه و به خلافت نشستن یزید که نخستین پیمان شکنی آل امیه پس از معاویه می باشد (زیرا طبق قرارداد صلح امام حسن، معاویه نباید به جای خود جانشین تعیین می کرد.) یزید از والی مدینه می خواهد که از امام حسین بیعت بگیرد. حسین از این کار سر باز می زند؛ زیرا بیعت با یزید، بیعت با ناراستی ها و کژی هاست و خود قرار گرفتن یزید در راس حکومت در امتداد ناراستیِ پیمان شکنی است.

حسین با این عدم بیعت دیگر در هیچ جا امنیت جانی ندارد. از مدینه به مکه و سپس به کوفه، که محل امنی می نمود، می رود اما در آخر او را در صحرای کربلا محاصره می کنند. او تن به ذلت بیعت به ناراستی نمی دهد و خود و یارانش به شهادت می رسند؛ اگرچه از ابتدا قصدش عدم سازش با زشتی است و نه قیام مسلحانه بر علیه آن؛ که اگر قصدش قیام بود زن و فرزندش را به همراه خود نمی آورد. او پیشتر از آنکه یک انقلابی باشد یک مصلح بسیار ثابت قدم است در برابر خیل زشتی هایی که در برابرش قرار گرفته اند.

اگر بخواهیم از واقعه ی عاشورا تحفه ای برای روزگار خود برداریم باید به کارکرد اجتماعی دین در روزگار خویش اشاره کنیم. هر روز اخبارهایی از تجاوز، کودک آزاری، خشونت علیه زنان، مساله دردآور کار کودکان و … به گوش می رسد. اگر مانند کبک سرمان را در برف بی اعتنایی فرو بریم همچون آن است که دست بیعت به این زشتی ها داده ایم و در سکوت خود به آنها مجوز تاختن بر جسم و جان اقشار محروم جامعه را صادر کرده ایم؛ اما اگر نیک بنگریم می توان همچون حسین از این کژی ها و ناراستی ها خروج کرد و در برابرشان ایستاد تا رنگی اجتماعی تر به دین خود بزنیم. خروج از این زشتی ها نه به معنای قیام با سروصدای فراوان و تهی از عمل، که خروجی توام با قصد اصلاح این کژی هاست. خروجی که عقلانیت عملکرد در جای جای آن به چشم آید.

چه آنکه حسین حتی در زمان محاصره شدن در کربلا نیز سخن از قیام مسلحانه بر زبان نیاورد؛ حال آنکه برای عدم پذیرش بیعت با سختی های فراوان از مدینه به مکه رفت و از آنجا راهی کوفه شد. او هرگز از مدار عقلانیت خارج نشد. آنچه حسین کرد به خوبی می تواند کارکرد اجتماعی دین را به عنوان ابزاری برای عدم پذیرش زشتی های جاری در جامعه و حرکت تا آخرین لحظه برای اصلاح امور نشان دهد. باشد که ما نیز هیچ گاه دست بیعت به زشتی های کودک آزاری، تجاوز و اعتیاد ندهیم و دین را در شکل اصلاحگر آن هر چه بیشتر به بطن اجتماع بیاوریم.

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2017/11/zFBGRK.jpeg 1276 1280 نیما مختاریان http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png نیما مختاریان2017-11-05 06:28:122020-09-05 00:35:20حسین، کارکرد اجتماعی دین و روزگار ما
صفحه ۳۰۹ از ۳۲۵«‹۳۰۷۳۰۸۳۰۹۳۱۰۳۱۱›»

اطلاعات تماس

آدرس:  تهران، میدان فردوسی، خیابان شهید سپهبد قرنی، جنب بیمارستان آپادانا، پلاک ۱۳۵، طبقه ۲، واحد ۴
شماره تلفن: ۸۸۸۳۴۵۶۷-۰۲۱
زمان پاسخگویی: شنبه تا چهارشنبه، ساعت ۱۰ الی ۱۶

حمایت مالی

شماره حساب:
شماره کارت:
شبا:

درگاه پرداخت آنلاین

نماد اعتماد الکترونیکی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت برای جمعیت امام علی محفوظ است 2021 © -
  • Twitter
  • Instagram
  • Facebook
  • Behance
  • Youtube
  • درباره ما
  • طرح‌ها
  • خانه‌های ایرانی
  • تماس
  • EN
رفتن به بالا