وقتی همهجا تاریک است، میشود در تاریکی همه چیز را انکار کرد! چراغی بر این تاریکی برافروزیم.
خبری به گوش ما رسید مبنی بر اینکه یکی از مسئولین در مصاحبهای فرمودهاند:
“کودکآزاری یک آسیب اجتماعی است اما در استان کرمانشاه با بحران کودکآزاری مواجه نیستیم.”
پیش از آنکه پاسخی بر این مطلب بنگارم، یکبار در ذهنم مروری میکنم بر کوچهپسکوچههای زورآباد و جعفرآباد و سایر محلههای حاشیهای کرمانشاه.
همین امروز در محلهی آقاجان با چهار کودک برخورد داشتم. اولی کودک خردسالی که توسط پدر موادفروشش مجبور به دزدی میشود. دومی در سن چهارده سالگی در درگیری با مردی، که هرچه بوده دیگر در این دنیا نیست، او را به قتل میرساند؛ در حالی که پدرش به جرم مواد مخدر حکم شش سال زندان دارد و در حالی که در همسایگی چپ و راست خانه و شمال و جنوبش، مواد مخدر آسانتر از بستنی و آبنبات به فروش میرسد؛ و سومی، دروازهبان قهرمان تیم پرشین (تیم کودکان کار جمعیت امام علی) که بسیاری از شبها را تا صبح بیدار میماند که مبادا در پاتوق محل زندگیشان به او تجاوز شود. مقابل یخچال خانه چهارمی که رفتم دیدم درش با چندتکه آجر به بدنه تکیه داده شده. به بهانهی تست سالم بودن موتور، در یخچال را باز کردم و باورم شد کودکان این خانه جز برای تنها ظرف داخلش که قابلمهای پر از آب سرد بود، هرگز به سوی یخچال نخواهند رفت!
مدیران محترم در رسانهها بد نیست پاسخ دهند که بحران چه معنایی دارد و اصولا تعریف کودک آزاری از دید آنها چیست؟ در حالیکه سارینا آنقدر توسط مادرش کتک خورده بود که به کما رفت؛ درحالیکه کرمانشاه حتی توان نگهداری مناسب این کودک را نداشت؛ و در حالیکه طی مدت بستری بودن این کودک در بیمارستان، داروهای تقویتی و پوشک او توسط جمعیت امام علی تامین میشد. کلمهی بحران در ذهن ما ترجمه میشود. بحران یعنی وجود حتی یک مورد کودکآزاری؛ در حالیکه هیچ چشم ناظری نیست که این صحنهها را ببیند. بحران یعنی برای دفاع از کودکانِ در معرض آسیب، در دفتر خود منتظر زنگ تلفن ۱۲۳ نشستن؛ در حالیکه کودکآزاری در کوچهپسکوچههایی اتفاق میافتد که از هر چند خانه، یکی پاتوق مصرف و فروش مواد مخدر است و تلفن زدن از این کوچهها برای گزارش کودکآزاری، خیالی بیش نیست. بحران یعنی کرمانشاه را با این حجم از آزاری که کودکانش تجربه میکنند فاقد بحران کودک آزاری ببینیم. بحران یعنی مسئولین ما هنوز به این باور نرسیدهاند که تا وقتی پایگاههای انگشتشمارشان را به عمق کوچهپسکوچههای فقر و حاشیه نبرند، نمیتوانند حجم کودکآزاری را حتی رصد و تحلیل کنند؛ و اینگونه است که تصور میکنند ما با بحران کودکآزاری مواجه نیستیم.
کودک آزاری حتی یک موردش هم بحران است. تا این مسئله را نپذیریم، قطعا شبها آرام میخوابیم؛ در حالیکه تصور میکنیم با گوش به زنگ بودن ماموران زحمتکش اورژانس اجتماعی توانستهایم مشکلات کودکان حاشیهنشین را حل کنیم. آیا سازمانهای مرتبط حقیقتا ظرفیت و آمادگی لازم را برای دریافت و پیگیری گزارش روزانه وضعیت کودکان حاشیهنشین با تعاریف حقیقی از کودکآزاری دارند؟
جمعیت امام علی (ع) کرمانشاه
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!