جمعیت امام علی
  • خانه
  • درباره ما
    • تاریخچه و فعالیت‌ها
    • منشور اخلاقی
    • ماموریت و اهداف
    • اساسنامه
    • ساختار سازمانی
    • شارمین میمندی‌نژاد مؤسس جمعیت امام علی
    • زهرا رحیمی مدیر عامل جمعیت امام علی
    • کمیته‌های جمعیت امام علی
    • سوالات متداول
  • خانه‌های ایرانی
    • خانه‌های علم
    • خانه‌های اشتغال
    • خانه هنر
    • باشگاه هواداران
    • خانه درمان
    • آدرس خانه‌های ایرانی
  • طرح‌ها
    • آیین کوچه گردان عاشق
    • آیین هفت‌ سین برکت
    • آیین کعبه کریمان
    • آیین طفلان مسلم
    • آیین صفای سعی
    • آیین شام عیاران
    • آیین یلدا در کوچه‌‌های فقر
    • باشگاه ورزشی پرشین
    • طرح از مهر بگو
    • جشنواره بوی عیدی
  • سمینارها
    • همایش سیل
    • سمینار تخصصی اعتیاد کودکان و نوجوانان
    • سمینار تخصصی کودکان کار
    • سمینار ازدواج کودک
    • سمینار کودک آزاری
  • رسانه
    • اخبار
    • یادداشت‌ها
    • نشریات
  • حمایت مالی
    • حمایت مالی
    • گزارش حسابرسی
    • حامیان
  • فرم عضویت داوطلبان
  • تماس با ما
  • EN
  • Menu
  • معرفی خانه ایرانی شهرری
  • معضلات شهرری
  • معرفی تیم های خانه ایرانی شهرری
  • تماس با خانه ایرانی شهرری

خانه ایرانی شهرری

در سال 1389 خانه ایرانی شهرری به عنوان جنوبی‌ترین خانه ایرانی جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی (ع) در شهر تهران فعالیت خود را آغاز نمود. با توجه به نیاز منطقه و همچنین شناسایی تعداد زیادی از کودکان کار و محروم از تحصیل تصمیم بر آن شد که از ابتدای سال 1393 خانه ایرانی شهر ری اولویت کار خود را برای کودکان محروم از تحصیل و کودکان کار و خیابان بگذارد.

گستره جغرافیایی فعالیت

به دلیل متمرکز نبودن معضلات اجتماعی شهر ری در یک محله، اعضای داوطلب خانه ایرانی شهر ری با توجه به لزوم شناخت جنس معضلات، اولویت فعالیت خود را بر روی مناطق 13 آبان، قلعه گبری، امین آباد، قوچ حصار و نفر آباد گذاشته‌اند.

اصلی‌ترین معضلات موجود در محله‌های مذکور

  • مهاجرت غیر قانونی توام با محرومیت
  • اعتیاد
  • کارکودک (کار خیابانی، کار کارگاهی و …)
  • اعتیاد کودکان
  • نداشتن اوراق هویتی
  • محرومیت از تحصیل
  • کودک آزاری
  • حاشیه نشینی

برای عضویت در خانه ایرانی شهر ری، کلیک کنید.

تیم‌های مختلف خانه ایرانی شهر ری

1- تیم آموزش

100 کودک و نوجوان در خانه ایرانی شهرری درس می‌خوانند. 70 نفر از این کودکان، کودکان محروم از تحصیل در مدارس رسمی هستند که از کلاسهای اول دبستان تا هفتم برای این کودکان کلاسهای آموزش درسی برپا شده است. برخی از این کودکان که از سن خود عقب تر هستند، با روش‌های نهضت سوادآموزی در خانه ایرانی شهرری تحصیل می‌کنند. 30 نفر از این کودکان، کودکانی هستند که با حمایت خانه ایرانی شهرری در مدرسه ثبت نام شده‌اند و اکنون در خانه ایرانی شهرری پشتیبانی آموزشی آن‌ها صورت می‌گیرد. روپوش مدرسه، کیف، کفش، لوازم التحریر و تجهیزات کمک آموزشی توسط خیرین مردمی برای کودکان و نوجوانان خانه ایرانی شهرری تامین می‌گردد.

2- تیم بهداشت و درمان

در تیم بهداشت و درمان مواردی همچون پیگیری‌های بهداشت فردی کودکان، برگزاری کارگاه‌های آموزش بهداشت فردی (همچون آموزش مسواک زدن، اهمیت حمام رفتن و …)، غربالگری سلامت و پیگیری‌های موارد درمانی (پزشک عمومی در محل، مراجعه به پزشک متخصص و مراجعه به آزمایشگاه)، تکمیل واکسن‌های کودکان، تشکیل پرونده بهداشتی و پزشکی، غربالگری دندانپزشکی، مراجعه به دندانپزشک و برنامه‌ریزی تغذیه صورت می‌گیرد.

تیم درمان شهر ری تیم درمان شهر ری تیم درمان شهر ری

3- تیم روابط عمومی

فعالیت‌های این تیم در راستای اطلاع‌رسانی فعالیت‌ها و دستاوردهای خانه ایرانی شهرری، جذب عضو و تامین مشارکت‌های مالی مردمی می‌باشد.

4- تیم شناسایی

تیم شناسایی برای شناخت بهتر منطقه فعالیت خود و جمع آوری اطلاعات دقیقتر در ارتباط با معضلات و آسیب‌های منطقه فعالیت می‌نماید.

5- تیم مادرانه

با توجه به نقش محوری مادران و زنان در شکل‌‌گیری بنیان خانواده و رشد و تربیت فرزندان، تیم مادرانه خانه ایرانی شهر ری با هدف بررسی معضلات زنان و مادران شهرری و در ادامه تلاش هرچه بیشتر برای ایجاد تسهیلات و رفع معضلات، توسعه و ارتقای سطح بهداشت فردی و خانوادگی و ایجاد بسترهای مناسب کسب و کار برای زنان تشکیل گردیده است. به طور کلی 75 زن تحت حمایت خانه ایرانی شهرری هستند. از جمله خدمات این تیم اهدای شیرخشک به نوزادان، برگزاری کلاس‌های نهضت سوادآموزی برای مادران، پشتیبانی و پیگیری مادران برای انجام معاینات پزشکی و ارائه‌ی خدمات مشاوره‌ای می‌باشد.

6- تیم مالی

تيم مالي به منظور كنترل و بهينه ­سازي هزينه­ ها و درآمدهاي خانه ایرانی و ارائه گزارشات مربوطه شكل گرفته است. درآمد خانه ايراني شهر ري از طريق كمك­هاي نقدي و غير نقدی بوده است که توسط دانشجویان و اعضای فعال این خانه و همچنین خیرین جذب می‌گردد.

كمك هاي نقدي به سه شيوه انجام مي­شود. خير محترم، مبلغ دلخواه را خود از طريق حساب بانكي  جمعيت امام علي (ع) به شماره:577468/94  بانک ملت حساب جام، شعبه هجرت و یا شماره کارت 6104337770031308 به نام جمعیت امام علی واريز مي­كنند و شماره پيگيري آن را به تيم مالي تحويل مي­دهد (شماره تلفن: 09193707783). روش دیگر آن است كه خير مبلغ نقدی را به مسئول تيم مالي تحويل مي­دهد و در قبال آن فيش پرداخت نقدي دریافت می‌کند. روش دیگر پرداخت از طریق درگاه آنلاین با انتخاب محل هزینه خانه‌ ایرانی شهرری است.

در مورد كمک ­هاي غير نقدي، خيرین با توجه به نياز خانه ايراني و يا خانواده­ ها كمك غيرنقدي خود را به مسئول خانه ايراني تحويل مي­دهند. در كمك­هاي نقدي و غيرنقدي اگر خير منظور خاص (آموزش، غذا، پوشاک، درمان و …) را در نظر گرفته باشد آن مبلغ يا كمك غيرنقدي در همان راستا هزينه و يا استفاده مي­گردد.

7- تیم هنری  

گروه هنری خانه ایرانی شهرری در زمینه‌های مختلفی از قبیل عکاسی، معرق‌کاری، نقاشی، موسیقی، تئاتر، داستان‌خوانی، نمایشنامه‌خوانی و داستان‌نویسی فعالیت می‌نماید. ( با هنرمندان بلوچ بیشتر آشنا شوید و از آثار آن ها دیدن کنید.)

در تیم هنری کارگاه‌هایی در زمینه‌های مختلف برگزار می‌شود تا کودکان هر یک در رشته‌های مورد علاقه خود را بشناسند و براساس استعداد و توانایی‌های خود به هنرآموزی در کلاس‌های مربوطه بپردازند تا در نهایت بتوان شاهد شکوفایی و رشد آنها در رشته های هنری مورد علاقه‌شان بود.

تیم هنر شهر ری

8- تیم ورزش

تیم ورزش خانه ایرانی شهرری از سال 94 آغاز به کار کرده است. این تیم‌ها در قالب تیم‌های پرشین در رده‌های نونهالان تا جوانان فعالیت می‌نماید. تیم‌های ورزشی فعال خانه ایرانی شهرری شامل تیم‌های فوتبال پسران، تیم والیبال دختران و تیم‌های کریکت پسران می‌باشد. همچنین رشته‌های آمادگی جسمانی و دو و میدانی از رشته‌های فعال خانه ایرانی شهرری است.

9- کارآفرینی

با هدف توانمندسازی زنان، خانه اشتغال نورا راه اندازی گردید. محصولات نورا ترکیبی از هنر سوزن دوزی سنتی و طراحی‌های مدرن می‌باشد که توسط زنان سرپرست خانوار و دختران و پسران نوجوان بلوچ ساکن در شهر ری تهران و همچنین دختران و زنان ساکن در روستاهای سیستان و بلوچستان تهیه و تولید می‌گردد. محصولات نورا شامل زیورآلات، کیف، کفش و انواع لباس‌ها در طرح‌های متنوع می‌باشد.

تیم کار آفرینی شهر ری
برای حمایت مالی از خانه ایرانی شهر ری کلیک کنید.

گالری عکس نوبین

پس از برگزاری کلاس عکاسی برای نوجوانان خانه ایرانی شهرری، بر آن شدیم تا با برگزاری نمایشگاه عکس نوبین، تعدادی از آثار منتخب هنرآموزان این کلاس را به نمایش عموم بگذاریم. از همین رو در تاریخ 15 الی 21 مهر 97 نمایشگاه عکاسی نوبین در محل خانه هنر جمعیت امام علی (ع) برگزار گردید که خوشبختانه مورد توجه علاقه مندان، دانشجویان و اساتید محترم این رشته قرار گرفت.

گالری نقاشی

به منظور نمایش آثار منتخب از هنر نقاشی کودکان خانه ایرانی شهرری با همکاری گالری 26 فرمانیه نمایشگاهی از تاریخ 28 الی 31 خرداد در محل گالری مذکور برگزار گردید که ضمن معرفی و بازدید علاقه‌مندان از این نمایشگاه تعدادی از آثار کودکان هنرمند فروخته شده و عواید به ایشان تعلق گرفت.

گالری نقاشی شهرری

گالری عکس نوبین

پس از برگزاری کلاس عکاسی برای نوجوانان خانه ایرانی شهرری، بر آن شدیم تا با برگزاری نمایشگاه عکس نوبین، تعدادی از آثار منتخب هنرآموزان این کلاس را به نمایش عموم بگذاریم. از همین رو در تاریخ 15 الی 21 مهر 97 نمایشگاه عکاسی نوبین در محل خانه هنر جمعیت امام علی (ع) برگزار گردید که خوشبختانه مورد توجه علاقه مندان، دانشجویان و اساتید محترم این رشته قرار گرفت.

گالری نقاشی

به منظور نمایش آثار منتخب از هنر نقاشی کودکان خانه ایرانی شهرری با همکاری گالری 26 فرمانیه نمایشگاهی از تاریخ 28 الی 31 خرداد در محل گالری مذکور برگزار گردید که ضمن معرفی و بازدید علاقه‌مندان از این نمایشگاه تعدادی از آثار کودکان هنرمند فروخته شده و عواید به ایشان تعلق گرفت.

گالری نقاشی شهرری

برگزاری نشست کودک مردگی در سکونتگاه‌های غیررسمی

اسفند ۹۷ در حادثه‌ای تلخ، باران به جای بهار، آوار را به سقف خانه‌ای نشاند و دو کودک را به کام مرگ کشید. خانه‌ای که اگرهای بسیاری داشت. اگر می‌شد سقفش را محکم ساخت. اگر زمینش با او مهربانی می‌کرد. شاید امروز صدوری و رشید (دو تن از کودکان خانه ایرانی شهرری) از پنجره‌اش باران را تماشا می‌کردند.

گزارش مربوط به این نشست از این اینجا دنبال کنید.

برگزاری نشست حقوق مهاجرین در ایران با نگاه ویژه بر حقوق مهاجرین پاکستانی

این نشست در 25 اردیبهشت 97 در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی برگزار گردید.

گزارش مربوط به این نشست را از اینجا دنبال کنید.

گزارش سالانه فعالیت های خانه ایرانی شهر ری

  • فعالیت های خانه ایرانی شهرری در سال 1398

خانه ایرانی شهر ری را دنبال کنید

می‌توانید از طریق شبکه‌های اجتماعی زیر، خانه ایرانی شهرری را دنبال کنید.

اینستاگرام خانه ایرانی شهرری
تلگرام خانه ایرانی شهرری

از هم اکنون داوطلب خانه ایرانی شهرری شوید

شما هم تمایل دارید با خانه ایرانی شهرری همکاری نمایید؟

برای همکاری با خانه ایرانی شهرری می توانید هم اکنون فرم داوطلبی را پر کنید. همچنین در صورت تمایل می توانید با روابط عمومی خانه ایرانی شهرری به شماره 09193707783 تماس بگیرید.

آدرس خانه ایرانی نفر آباد: شهرری، نفرآباد، میدان سلمان فارسی، کنار پارک ستاره، خیابان ارم، بن بست دوم (روبروی شیرازی ها سمت راست)، پلاک ۱ (در سمت راست)، خانه ایرانی نفر آباد شهرری

آدرس خانه ایرانی قلعه گبری: شهررى، شهرک علائین، خیابان مصطفی خمینی، کوچه ولیعصر، کوچه هرمز، پلاک ۵، خانه ایرانی قلعه گبری شهرری

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

این توپ به زمینت خواهد افتاد! / اَوینار (بخش دوم)

2017-09-03/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌, یادداشت‌های شارمین میمندی‌ نژاد /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

بیست و یکمین نوشته از سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، مؤسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

بالاخره پیدایش کردیم. نه در دفتر بالاشهرش. توپ چهل تکه سیاه و سفیدی را پا به پا می‌کند. دیدن آن آقازاده رسمی‌پوش در شورت و پیراهن ورزشی کمی مضحک می‌آید. پاسخ او نیز چون دیگر ارگانهای ذیربط در مقابل تقاضایمان جهت اختصاص زمین برای لیگ فوتبال کودکان مناطق فقیرنشین، منفی است.

از این روز داغ تابستانی، به زمستان سرد 1381 می‌آیم. تو هیچ نگفتی اَوینار کوچک. تنها زخم عمیق و کهنه دستت را پوشاندی. خیره بودی به بازی برادر کوچکت که در میان پسران محله “پادرختِ” دروازه‌غار، به دنبال یک توپ پلاستیکی می‌دوید. تو هیچ نگفتی که پدر و مادر معتادی که دار و ندار خانواده را به چوب حراج زده‌اند، چگونه تو را در سن ده سالگی برای تکدی آواره خیابان کردند. نگفتی وقتی که عابران بی‌تفاوت از کنار تو می‌گذرند، چگونه دل کوچکت ریش می‌شود. نگفتی که چقدر از کوچه‌های این شهر می‌ترسی. تو هیچ نگفتی که پول گدایی‌ات در خانه خرجِ دود می‌شود؛ اما القارعه ماالقارعه؛ کوبیدی و کوبیده شدم آن روز که فهمیدم مواد مخدرِ والدینت را نیز تو از تهِ کوچه غربت خریداری می‌کنی. از تو پرسیدم و تو تنها زخمهای تنت را از مقابل دیدگانم جمع کردی.

ذهنم از کنار اَوینار و کوچه‌ای که برادرانش با توپِ پلاستیکی بازی می‌کردند، به امروز می‌آید. جایی که بالاخره با همه کارشکنی‌ها، افتتاحیه لیگ فوتبال جمعیت امام علی(ع) برگزار می‌شود. هزار کودک و نوجوان پا به توپ در این لیگ می‌دوند و تو چه دانی که این کودکان چگونه به این زمینِ سبزِ صلح آمده‌اند؟ همه چیز در ذهنم کند و دردناک شده. در این کش‌آمدگیِ زمان و حرکتهای اسلوموشن شده فرزندانم، من تنها توپ و کفشها را می‌بینم که با چه سختی و مرارت و رنجی، از مسیرِ نداری، به این زمینِ همت آمده‌اند. از پشت پرده اشک که نمی‌دانم اشک شوق است یا غم، از این تب و تاب و توپ، به آن توپ پلاستیکی‌ای که نوارهای قرمز دورش، چون ریش‌ریشِ خونینِ دلِ خواهری است که در خانه خمودگی و خرفتی، سرپناه برادران کوچکش بود، می‌رسم و یاد همان روز غریب در کوچه پادرخت می‌افتم که بر سر لهیده شدن توپ زیر پای یکی از بچه‌ها، چه غوغایی به راه افتاد. ناگهان برادر کوچک اَوینار، با دردِ تمام، فریاد شد: “توپم رو لِه کردی” و با خشونت، همه را پَس می‌زد تا توپش را از زیرپای کودکان بیرون کشد. حال می‌دیدم کودکان دیگر پابرهنه یا با دمپایی‌های پاره که مناسبِ آن زمستان نبود، به جان آن توپِ هزار ریشِ خونبار افتاده‌اند و توپ و پیکر برادرِ اَوینار را لگدکوب کردند. اَوینار اندکی بدنش را کِش آورد، انگار درد می‌کشید. تا به خود آمدم تا آن کودکان را از این لگدمال کردنِ هم جدا کنم، توپ پاره‌پاره شده‌بود و برادر کوچک گریه می‌کرد و فریاد می‌زد: “این توپ رو خواهرم خریده”. نعش و لاشه توپ را به آغوش معصومیت پرگریه‌اش گرفت و سوی خواهر آمد. اَوینار با جانی شکسته، دستی به سر برادر کشید. هیچ نمی‌گفت. همه دخلِ دردها را در خود جمع می‌کرد، اما من در ذهنم همه خرج آن خانه را از این دخلِ مختصر تفریق کردم و هر بار در این معادله به عجز رسیدم که اگر خرج نان و افیون و اجاره خانه را اَوینار به جان کندن دربیاورد، چه جایی برای خرید یک توپ ناچیز می‌ماند. دست مهرِ بالا آمده اَوینار بر صورت برادر و پارگی پیراهنش و پهلوی کبود شده و زخمی‌اش، معادله این خرج و دخل را در ذهنم حل کرد تا با همه جان و وجودمان برای کودکانمان کفش و توپ و زمینی شویم.

تو ای آقازاده! در این معادله توپِ سیاه و سفیدت، بدو!
بالاخره روزی توپِ ریش‌ریشِ قرمزِ خواهران خونین‌دل، به زمینت خواهد افتاد.

سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/photo_2019-04-16_22-23-15-11.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-09-03 15:46:462020-07-03 23:48:43این توپ به زمینت خواهد افتاد! / اَوینار (بخش دوم)
سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

اوینار (بخش اول)

2017-08-27/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌ /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

بیستمین نوشته از سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، مؤسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

چگونه می‌شود در مضیقه کلمات و ستونی در روزنامه، از ستون‌ریختگیِ جامعه‌ای گفت که در روزمرگی هر روزه‌اش، ستم بر کودکان کوخ‌نشین، عادت شده است؟ زبانم قفل شده. ذهنم زنگ زده و منگ و خنگ می‌آید در گفتن خاطره‌ای تلخ از اَوینارِ کوچک، دختر ده ساله دروازه غار که در زمستان بی‌برف سال ۱۳۸۱، بر سر آن کوچه تنگ، برایم گفت چه بر سر کودکان خانواده‌های اعتیاد می‌آید و همه بودنم را تلخکام و زهرآگین کرد. خورشید وجود اَوینار به همراه خانواده‌اش در این سرزمین، به آرامی کسوف کرده بود و در این خورشیدگرفتگی، بدون آن که ما بفهمیم، بدون آن که ما ببینیم، خانواده‌ای در عمق فقر و فلاکت، به آرامیِ تمام فرو شده بودند و در تاریکی مطلق و نا امیدی از دست‌گیری و کمک کسی، فروریختنِ شن ریزه‌های ساعت شنیِ مخدروبنگ بردوشهای زندگی‌شان نیز شروع شده بود.

پدر اَوینار، مردی با غیرت، که پس از تصادفی کمرشکن، مجبور به پرداخت دیه، همه هستی‌اش را به چوب حراجی زده بود و زار و زندگی‌اش را جمع کرده و به محله زنگ زده دروازه غار آمده بود تا بدون آنکه بداند فقر خود را به همسایگی فساد آورد و پنبه یأسش را به آتش بازیِ ناگهانِ اعتیاد زند. تصور می‌کرد برای رهایی از فکرِ دردِ نداری، یک آن بر بساط می‌نشیند و بلند می‌شود بدون آن که بداند، هر که بر این بساط نشست، تمام‌دردی می‌شود آن گونه که دردِ نداری‌اش گُم می‌گردد. مادر خانه در آن فقر و فلاکت تلاشش این بود که شوهرش را بازیابد. شوهر برای این که سرش به بنگ و بساطش گرم باشد، دستِ همسرش را نیز می گیرد و بر تختِ رختِ نشئگی اش می‌نشاند. اَوینارِ به عنوان خواهر بزرگ، به همراه دو برادر کوچکش حال شاهد مادر و پدرشان هستند که در آتش افیون می‌سوزند و اَوینار ناگزیر است برای گرسنگی خود و برادران خردسالش، ابتدا بین این دو کوهِ سراب زده سوخته مه‌گرفته، در وهمِ آب و غذا بَدَوَد و هر بار در چُرت پارگیِ پدر و مادر، سیلی نصیب بگیرد، تا بفهمد برای غذا در خانه دیگر هیچ نیست و باید به خیابان گدایی‌ها و ترحم زند و دست بالا بگیرد در مقابل عابران در گذر و با اشکهایش یا تکه پاره کاغذ فالی، یا پاک کردن شیشه ماشینی، لقمه نانی برای دو برادر کوچکش بیاورد.

هر بار که به خانه برمی‌گردد، اگر تکه نان و پنیری برای دو برادر کوچکش آورده است، اگر تلاش کرده تا مشام زندگی را در خانه به ولع آورد، اگر به عنوان یک بچه ده ساله خواسته که غیرت و عشقش را نشان دهد، تنها با یک چیز مواجه شده: تنبیه، توهین و تلخیِ پدر و مادری که هروئین و مواد مخدر، تمام راه نفسشان را بسته، دیدگانشان را گرفته و نمی‌توانند تپش زندگی را در اَوینار و دو فرزند کوچکترشان ببینند. پدر در زدوخورد با اَوینار، متوجه پس اندازِ پول‌خردهایی در تهِ جیب این دختر کوچکش می‌شود. شمارش پول خردهایِ اَوینا در حرص پدر، برای برطرف کردنِ یک بار خماری و تجدید خیال نشئگی، مناسب می‌آید. حال با دردی تمام از دخترش می‌خواهد به محله غربت رود، به پاتوق موادفروشان، به میان هرزگی ساقی‌ها و مردانی که همه وجودشان نفرت است و زخم برود و دوای درد پدر را بیاورد و او را “بسازد”؛ که پدر با این خماری سخت و استخوان‌درد، توان آن را ندارد که حتی از زیر رختِ گوشه گیری‌اش بیرون بیاید.

و آن روز بود که اَوینار با دلسوزی تمام برای پدرش، با پول خُردی اندک به ته کوچه غربت شد بدون آن که بداند پولهای خُردش کفافِ حتی یک بار “ساخته شدن” پدر را نیز نمی دهد. پدر باید آینده ات را می ساخت. سرمایه چه داری اَوینار کوچک، در این کوچه غربت برای ساختنِ پدرت؟!

ادامه دارد …

سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/photo_2019-04-16_22-23-15-10.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-08-27 15:36:432022-05-11 16:44:37اوینار (بخش اول)
سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

دست‌باخته

2017-08-20/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌, یادداشت‌های شارمین میمندی‌ نژاد /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

نوزدهمین نوشته از سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، مؤسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

ناگهان دستت زیر پرسِ دستگاه، قطع می‌شود. فریادت با فواره خون، بالا می‌گیرد. دو سه نفر کارگر بزرگسالِ کارگاه، می‌دوند و دستگاه را خاموش می‌کنند و بدن نحیف و به ضعف‌افتاده‌ات را در مقابل چشمانِ وحشتزده دیگر کودکان، از زیر تیغ بیرون می‌کشند. با سرک کشیدنِ صاحب‌کارِ پیر، جزع و فزعَت، بیشتر می‌شود. انگار که بخواهی تقصیر را از گردن خود باز کنی و به گردن دستگاه بیندازی. صاحب‌کار هشدار داده بود که اگر مراقب نباشید و دستتان را ببازید، اخراج می‌شوید.

اسماعیل ده ساله! تو به این سیصد هزار تومان ماهیانه این کارگاه زیرزمینی نیاز داری تا علاوه بر خرجِ بنگ و بستِ پدر منگ و افیونی‌ات، خرج مادر و خواهران بی‌پناهت را هم فراهم کنی. خانه اجاره‌ایِ تو در ویرانه‌های فسادزده محله لب‌خط است.

ای مرد کوچک خوش‌مرام! چندسالی است که نظر ما را گرفته‌ای؛ با دو چشم خیره درشتِ مشکی رنگت به دوردستها و لبان همیشه دوخته‌ات در پاسخ به سوالاتی در موردِ زندگی‌ات، محزون و مغموم می‌آیی و حسرتی سنگین و همیشگی، معصومیتت را بیشتر می‌کند. تو هیچوقت نیستی. از ساعت 7 صبح تا 9 شب، به سر کار نامعلومی می‌روی. وقتی برای درس خواندن نداری. زمان و اوقاتی که در ساحتِ بازیِ کودکی‌ها زیبا می‌شود، برای تو همیشه در مضیقه است.

امروز دست باختی، اگر اندکی از انگشتانت مانده بود، در حد دو بند انگشتان دست محمد 12 ساله یا ادریس 16 ساله، یا حتی اگر یکی از انگشتانت سالم مانده بود، همچون دستِ رضای 9 ساله، می‌توانستی به کارت ادامه دهی و نان بخور و نمیر را به سفره خالی‌ات ببری.

رد خونت را شستند از روی بی‌رحمیِ تیغ فولادی سنگین و صفحه زمخت و سردِ دستگاه. دست باختی و با پاره‌کَنَفِ کثیفی، زخمت را بستند و عذرت را خواستند و تو را به سکوت واداشتند تا نگویی بر سر دستان کودکان این محله چه آمده‌است. بعد تو را به درمانگاه محقری بردند که بی سروصدا عادت به جمع و جور کردنِ زخمهای خونبارِ امثال تو دارند. با تحقیر و تشر به خانه رفتی. پدر برخاست از نشئگیِ همیشگی‌اش تا تو را به سیلی و شلاقِ تربیت و تأدیب بگیرد و زیر بغضِ مادر و اشک خواهرانت، از پدر بودنش، خمار شود.

شب که شد بر بستر درد، سر گذاشتی و دوختی بر سقفِ بالای سرت این سوال را که چه گناه و اشتباهی کردی که این چنین شد؟ چه شد که به صدم ثانیه‌ای دستت مردد در زیر دستگاه ماند تا آن تیغه فولادی، بی هیچ تردیدی، جدایش کند؟ بدون آن که بدانی تو هیچ تقصیری نداری که قانون احتمالات هم در مقابل حرص در این کارگاه‌ها، قطع شدن دستِ کودکانه توست.

صدها کارگاه که بدون هیچ نظارتی، با حضور کودکان، به تولید اسباب بنجل با قیمتی پایین می‌پردازند تا با چین و ماچینش رقابت کنند. کارگاه‌های بازیافتِ زباله، ذوب پلاستیک، شیشه و بلورسازی، دوختِ سنگین، گونی‌سازی، آجرپزی، کودِ دامی و… تا مردمان و مسئولان فکر کنند کودک کار، تنها بر سر چهارراه‌ها و خیابانها، کاغذ فال به دست، ایستاده است. تو دست باختی به خاطر تولید دسته قوری فلزی که معلوم نیست چای صبحگاه چه کسانی را در این سرزمین دم خواهد کرد.

ای ذبیحِ اسماعیل! سرنوشت تو به خاطر آن است که دستانی بی‌هیچ تردیدی و یا ترسی از احتمال قطع شدن، نان از سفره مردم برمی‌دارند تا در خوابِ من و ما، عاقبتشان را بر بی‌عاقبتیِ کودکان این سرزمین بنا کنند.

پس ای اسماعیلهای کوچک!
برای کسب نانی بخور و نمیر دست به زیر تیغ فولاد و صفحه آهن ببرید! احتمال قطع دستان شما بالاست.

سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/photo_2019-04-16_22-23-15-9.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-08-20 15:28:332020-07-03 23:47:28دست‌باخته
صفحه ۳۱۶ از ۳۲۵«‹۳۱۴۳۱۵۳۱۶۳۱۷۳۱۸›»

اطلاعات تماس

آدرس:  تهران، میدان فردوسی، خیابان شهید سپهبد قرنی، جنب بیمارستان آپادانا، پلاک ۱۳۵، طبقه ۲، واحد ۴
شماره تلفن: ۸۸۸۳۴۵۶۷-۰۲۱
زمان پاسخگویی: شنبه تا چهارشنبه، ساعت ۱۰ الی ۱۶

حمایت مالی

شماره حساب:
شماره کارت:
شبا:

درگاه پرداخت آنلاین

نماد اعتماد الکترونیکی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت برای جمعیت امام علی محفوظ است 2021 © -
  • Twitter
  • Instagram
  • Facebook
  • Behance
  • Youtube
  • درباره ما
  • طرح‌ها
  • خانه‌های ایرانی
  • تماس
  • EN
رفتن به بالا