جمعیت امام علی
  • خانه
  • درباره ما
    • تاریخچه و فعالیت‌ها
    • منشور اخلاقی
    • ماموریت و اهداف
    • اساسنامه
    • ساختار سازمانی
    • شارمین میمندی‌نژاد مؤسس جمعیت امام علی
    • زهرا رحیمی مدیر عامل جمعیت امام علی
    • کمیته‌های جمعیت امام علی
    • سوالات متداول
  • خانه‌های ایرانی
    • خانه‌های علم
    • خانه‌های اشتغال
    • خانه هنر
    • باشگاه هواداران
    • خانه درمان
    • آدرس خانه‌های ایرانی
  • طرح‌ها
    • آیین کوچه گردان عاشق
    • آیین هفت‌ سین برکت
    • آیین کعبه کریمان
    • آیین طفلان مسلم
    • آیین صفای سعی
    • آیین شام عیاران
    • آیین یلدا در کوچه‌‌های فقر
    • باشگاه ورزشی پرشین
    • طرح از مهر بگو
    • جشنواره بوی عیدی
  • سمینارها
    • همایش سیل
    • سمینار تخصصی اعتیاد کودکان و نوجوانان
    • سمینار تخصصی کودکان کار
    • سمینار ازدواج کودک
    • سمینار کودک آزاری
  • رسانه
    • اخبار
    • یادداشت‌ها
    • نشریات
  • حمایت مالی
    • حمایت مالی
    • گزارش حسابرسی
    • حامیان
  • فرم عضویت داوطلبان
  • تماس با ما
  • EN
  • Menu
  • معرفی خانه ایرانی شهرری
  • معضلات شهرری
  • معرفی تیم های خانه ایرانی شهرری
  • تماس با خانه ایرانی شهرری

خانه ایرانی شهرری

در سال 1389 خانه ایرانی شهرری به عنوان جنوبی‌ترین خانه ایرانی جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی (ع) در شهر تهران فعالیت خود را آغاز نمود. با توجه به نیاز منطقه و همچنین شناسایی تعداد زیادی از کودکان کار و محروم از تحصیل تصمیم بر آن شد که از ابتدای سال 1393 خانه ایرانی شهر ری اولویت کار خود را برای کودکان محروم از تحصیل و کودکان کار و خیابان بگذارد.

گستره جغرافیایی فعالیت

به دلیل متمرکز نبودن معضلات اجتماعی شهر ری در یک محله، اعضای داوطلب خانه ایرانی شهر ری با توجه به لزوم شناخت جنس معضلات، اولویت فعالیت خود را بر روی مناطق 13 آبان، قلعه گبری، امین آباد، قوچ حصار و نفر آباد گذاشته‌اند.

اصلی‌ترین معضلات موجود در محله‌های مذکور

  • مهاجرت غیر قانونی توام با محرومیت
  • اعتیاد
  • کارکودک (کار خیابانی، کار کارگاهی و …)
  • اعتیاد کودکان
  • نداشتن اوراق هویتی
  • محرومیت از تحصیل
  • کودک آزاری
  • حاشیه نشینی

برای عضویت در خانه ایرانی شهر ری، کلیک کنید.

تیم‌های مختلف خانه ایرانی شهر ری

1- تیم آموزش

100 کودک و نوجوان در خانه ایرانی شهرری درس می‌خوانند. 70 نفر از این کودکان، کودکان محروم از تحصیل در مدارس رسمی هستند که از کلاسهای اول دبستان تا هفتم برای این کودکان کلاسهای آموزش درسی برپا شده است. برخی از این کودکان که از سن خود عقب تر هستند، با روش‌های نهضت سوادآموزی در خانه ایرانی شهرری تحصیل می‌کنند. 30 نفر از این کودکان، کودکانی هستند که با حمایت خانه ایرانی شهرری در مدرسه ثبت نام شده‌اند و اکنون در خانه ایرانی شهرری پشتیبانی آموزشی آن‌ها صورت می‌گیرد. روپوش مدرسه، کیف، کفش، لوازم التحریر و تجهیزات کمک آموزشی توسط خیرین مردمی برای کودکان و نوجوانان خانه ایرانی شهرری تامین می‌گردد.

2- تیم بهداشت و درمان

در تیم بهداشت و درمان مواردی همچون پیگیری‌های بهداشت فردی کودکان، برگزاری کارگاه‌های آموزش بهداشت فردی (همچون آموزش مسواک زدن، اهمیت حمام رفتن و …)، غربالگری سلامت و پیگیری‌های موارد درمانی (پزشک عمومی در محل، مراجعه به پزشک متخصص و مراجعه به آزمایشگاه)، تکمیل واکسن‌های کودکان، تشکیل پرونده بهداشتی و پزشکی، غربالگری دندانپزشکی، مراجعه به دندانپزشک و برنامه‌ریزی تغذیه صورت می‌گیرد.

تیم درمان شهر ری تیم درمان شهر ری تیم درمان شهر ری

3- تیم روابط عمومی

فعالیت‌های این تیم در راستای اطلاع‌رسانی فعالیت‌ها و دستاوردهای خانه ایرانی شهرری، جذب عضو و تامین مشارکت‌های مالی مردمی می‌باشد.

4- تیم شناسایی

تیم شناسایی برای شناخت بهتر منطقه فعالیت خود و جمع آوری اطلاعات دقیقتر در ارتباط با معضلات و آسیب‌های منطقه فعالیت می‌نماید.

5- تیم مادرانه

با توجه به نقش محوری مادران و زنان در شکل‌‌گیری بنیان خانواده و رشد و تربیت فرزندان، تیم مادرانه خانه ایرانی شهر ری با هدف بررسی معضلات زنان و مادران شهرری و در ادامه تلاش هرچه بیشتر برای ایجاد تسهیلات و رفع معضلات، توسعه و ارتقای سطح بهداشت فردی و خانوادگی و ایجاد بسترهای مناسب کسب و کار برای زنان تشکیل گردیده است. به طور کلی 75 زن تحت حمایت خانه ایرانی شهرری هستند. از جمله خدمات این تیم اهدای شیرخشک به نوزادان، برگزاری کلاس‌های نهضت سوادآموزی برای مادران، پشتیبانی و پیگیری مادران برای انجام معاینات پزشکی و ارائه‌ی خدمات مشاوره‌ای می‌باشد.

6- تیم مالی

تيم مالي به منظور كنترل و بهينه ­سازي هزينه­ ها و درآمدهاي خانه ایرانی و ارائه گزارشات مربوطه شكل گرفته است. درآمد خانه ايراني شهر ري از طريق كمك­هاي نقدي و غير نقدی بوده است که توسط دانشجویان و اعضای فعال این خانه و همچنین خیرین جذب می‌گردد.

كمك هاي نقدي به سه شيوه انجام مي­شود. خير محترم، مبلغ دلخواه را خود از طريق حساب بانكي  جمعيت امام علي (ع) به شماره:577468/94  بانک ملت حساب جام، شعبه هجرت و یا شماره کارت 6104337770031308 به نام جمعیت امام علی واريز مي­كنند و شماره پيگيري آن را به تيم مالي تحويل مي­دهد (شماره تلفن: 09193707783). روش دیگر آن است كه خير مبلغ نقدی را به مسئول تيم مالي تحويل مي­دهد و در قبال آن فيش پرداخت نقدي دریافت می‌کند. روش دیگر پرداخت از طریق درگاه آنلاین با انتخاب محل هزینه خانه‌ ایرانی شهرری است.

در مورد كمک ­هاي غير نقدي، خيرین با توجه به نياز خانه ايراني و يا خانواده­ ها كمك غيرنقدي خود را به مسئول خانه ايراني تحويل مي­دهند. در كمك­هاي نقدي و غيرنقدي اگر خير منظور خاص (آموزش، غذا، پوشاک، درمان و …) را در نظر گرفته باشد آن مبلغ يا كمك غيرنقدي در همان راستا هزينه و يا استفاده مي­گردد.

7- تیم هنری  

گروه هنری خانه ایرانی شهرری در زمینه‌های مختلفی از قبیل عکاسی، معرق‌کاری، نقاشی، موسیقی، تئاتر، داستان‌خوانی، نمایشنامه‌خوانی و داستان‌نویسی فعالیت می‌نماید. ( با هنرمندان بلوچ بیشتر آشنا شوید و از آثار آن ها دیدن کنید.)

در تیم هنری کارگاه‌هایی در زمینه‌های مختلف برگزار می‌شود تا کودکان هر یک در رشته‌های مورد علاقه خود را بشناسند و براساس استعداد و توانایی‌های خود به هنرآموزی در کلاس‌های مربوطه بپردازند تا در نهایت بتوان شاهد شکوفایی و رشد آنها در رشته های هنری مورد علاقه‌شان بود.

تیم هنر شهر ری

8- تیم ورزش

تیم ورزش خانه ایرانی شهرری از سال 94 آغاز به کار کرده است. این تیم‌ها در قالب تیم‌های پرشین در رده‌های نونهالان تا جوانان فعالیت می‌نماید. تیم‌های ورزشی فعال خانه ایرانی شهرری شامل تیم‌های فوتبال پسران، تیم والیبال دختران و تیم‌های کریکت پسران می‌باشد. همچنین رشته‌های آمادگی جسمانی و دو و میدانی از رشته‌های فعال خانه ایرانی شهرری است.

9- کارآفرینی

با هدف توانمندسازی زنان، خانه اشتغال نورا راه اندازی گردید. محصولات نورا ترکیبی از هنر سوزن دوزی سنتی و طراحی‌های مدرن می‌باشد که توسط زنان سرپرست خانوار و دختران و پسران نوجوان بلوچ ساکن در شهر ری تهران و همچنین دختران و زنان ساکن در روستاهای سیستان و بلوچستان تهیه و تولید می‌گردد. محصولات نورا شامل زیورآلات، کیف، کفش و انواع لباس‌ها در طرح‌های متنوع می‌باشد.

تیم کار آفرینی شهر ری
برای حمایت مالی از خانه ایرانی شهر ری کلیک کنید.

گالری عکس نوبین

پس از برگزاری کلاس عکاسی برای نوجوانان خانه ایرانی شهرری، بر آن شدیم تا با برگزاری نمایشگاه عکس نوبین، تعدادی از آثار منتخب هنرآموزان این کلاس را به نمایش عموم بگذاریم. از همین رو در تاریخ 15 الی 21 مهر 97 نمایشگاه عکاسی نوبین در محل خانه هنر جمعیت امام علی (ع) برگزار گردید که خوشبختانه مورد توجه علاقه مندان، دانشجویان و اساتید محترم این رشته قرار گرفت.

گالری نقاشی

به منظور نمایش آثار منتخب از هنر نقاشی کودکان خانه ایرانی شهرری با همکاری گالری 26 فرمانیه نمایشگاهی از تاریخ 28 الی 31 خرداد در محل گالری مذکور برگزار گردید که ضمن معرفی و بازدید علاقه‌مندان از این نمایشگاه تعدادی از آثار کودکان هنرمند فروخته شده و عواید به ایشان تعلق گرفت.

گالری نقاشی شهرری

گالری عکس نوبین

پس از برگزاری کلاس عکاسی برای نوجوانان خانه ایرانی شهرری، بر آن شدیم تا با برگزاری نمایشگاه عکس نوبین، تعدادی از آثار منتخب هنرآموزان این کلاس را به نمایش عموم بگذاریم. از همین رو در تاریخ 15 الی 21 مهر 97 نمایشگاه عکاسی نوبین در محل خانه هنر جمعیت امام علی (ع) برگزار گردید که خوشبختانه مورد توجه علاقه مندان، دانشجویان و اساتید محترم این رشته قرار گرفت.

گالری نقاشی

به منظور نمایش آثار منتخب از هنر نقاشی کودکان خانه ایرانی شهرری با همکاری گالری 26 فرمانیه نمایشگاهی از تاریخ 28 الی 31 خرداد در محل گالری مذکور برگزار گردید که ضمن معرفی و بازدید علاقه‌مندان از این نمایشگاه تعدادی از آثار کودکان هنرمند فروخته شده و عواید به ایشان تعلق گرفت.

گالری نقاشی شهرری

برگزاری نشست کودک مردگی در سکونتگاه‌های غیررسمی

اسفند ۹۷ در حادثه‌ای تلخ، باران به جای بهار، آوار را به سقف خانه‌ای نشاند و دو کودک را به کام مرگ کشید. خانه‌ای که اگرهای بسیاری داشت. اگر می‌شد سقفش را محکم ساخت. اگر زمینش با او مهربانی می‌کرد. شاید امروز صدوری و رشید (دو تن از کودکان خانه ایرانی شهرری) از پنجره‌اش باران را تماشا می‌کردند.

گزارش مربوط به این نشست از این اینجا دنبال کنید.

برگزاری نشست حقوق مهاجرین در ایران با نگاه ویژه بر حقوق مهاجرین پاکستانی

این نشست در 25 اردیبهشت 97 در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی برگزار گردید.

گزارش مربوط به این نشست را از اینجا دنبال کنید.

گزارش سالانه فعالیت های خانه ایرانی شهر ری

  • فعالیت های خانه ایرانی شهرری در سال 1398

خانه ایرانی شهر ری را دنبال کنید

می‌توانید از طریق شبکه‌های اجتماعی زیر، خانه ایرانی شهرری را دنبال کنید.

اینستاگرام خانه ایرانی شهرری
تلگرام خانه ایرانی شهرری

از هم اکنون داوطلب خانه ایرانی شهرری شوید

شما هم تمایل دارید با خانه ایرانی شهرری همکاری نمایید؟

برای همکاری با خانه ایرانی شهرری می توانید هم اکنون فرم داوطلبی را پر کنید. همچنین در صورت تمایل می توانید با روابط عمومی خانه ایرانی شهرری به شماره 09193707783 تماس بگیرید.

آدرس خانه ایرانی نفر آباد: شهرری، نفرآباد، میدان سلمان فارسی، کنار پارک ستاره، خیابان ارم، بن بست دوم (روبروی شیرازی ها سمت راست)، پلاک ۱ (در سمت راست)، خانه ایرانی نفر آباد شهرری

آدرس خانه ایرانی قلعه گبری: شهررى، شهرک علائین، خیابان مصطفی خمینی، کوچه ولیعصر، کوچه هرمز، پلاک ۵، خانه ایرانی قلعه گبری شهرری

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

فرحزاد نوزاد

2017-05-14/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌, یادداشت‌های شارمین میمندی‌ نژاد /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

هشتمین نوشته از سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، مؤسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

رستورانی در فرحزاد. در دلنواز باغی زیبا، بر تختی نشسته‌ای. کنار جوی آب، خیره بر گوشتی شده‌ای که بر آتش ذغال، روغنش را فرو می‌چکد و با دوستانت درباره وعده‌های اشتغال‌زایی کاندیداها صحبت می‌کنی. دنده به دندان میکشی.
با من بیا به سال ۱۳۸۲. بالاخره تو هم از داوطلبانِ جمعیت امام علی(ع) هستی. در دره فرحزاد پایین میروی. هر چه باشد جوان هستی و باید به ترس از تاریکی شب فائق آیی. به تو گفته‌اند مادرانی در این دره هستند که فرزندانشان را رها میکنند. به تو گفته‌اند ممکن است کلامت منجی کودکی باشد که مادر، رهایش نکند. قدم به تاریکی میگذاری. صدای زوزه آزاردهنده سگانِ پوزه‌کش بر تعفن پسماندها. نباید بترسی. باید به سمت کورسوی نوری که از پشت پنجره‌های مشمایی آلونکهایِ زباله‌ای بیرون میزند، بروی. هر قدر هم که این فضا چُنان کابوسی دهشتناک به نظر آید، باید این شب را در نجاتِ آن نوزاد تمام کنی. کم کم که پایین میشوی، در میانه زباله‌سوزی‌ها، انبوهِ مردان و زنانی را میبینی که به انتهای سوختن خود رسیده‌اند و در آن گود، نحیف و چُرده، بالاپوش چرکینی را بر سر کشیده و تکه مرگی را بر سر سوزن زده‌اند و میکشند. آن روزگار کرک در پاتوقها، در امنیتِ جرم نبودن، بیداد میکرد. وقتی وارد دوزخ میشوی، همه چیز به شماره کُندی می‌افتد. زنان و مردان سراپاسوخته، با دهانهای به عفونت افتاده از کرک، به نشئگی میخندند. آنی متوجه میشوی لب و لثه و دندانها و زبانشان به کِرم نشسته است. تخریب کرک ابتدا بر روی بافتهای نرم بدن آغاز میشود. مُردگیِ بافت و در نهایت، به کِرم نشستنش. پایت در منجلاب و زباله ها فرو میرود و سرت در مهی از دود، گیج میزند. اما با این همه باید بروی. از خود میپرسی آیا میشود در اینجا به زندگی امید داشت که ناگاه بوی کبابی، در آن تعفن، ولعِ مشامت را میگیرد. حتم گوشتی بر آتش افتاده. تو به آن فضای کابوس وار عادت کرده‌ای و ترست ریخته و فضای کابوس وار نیز پذیرای تو شده. مردان و زنان سفره‌های فروش موادشان را به تو تعارف میزنند. هیچکس اینجا بیکار نیست. در خلا، کرک به عمل می‌آورند. فحشا و کودک فروشی و مواد. اشتغال اینجا بیداد می‌کند. مادران نحیف معتاد در این دشتِ درد، هیچ علامتی از بارداری یک نوزاد ندارند. تمام علائم زنانگی و بارداری در سایه کرک از بین میرود. هیچکس منتظر نوزاد ناخوانده نیست.

بالاخره خودت را به آلونک آن مادر میرسانی. کلمات نپخته‌ات به امید معجزه بر آن تن سوخته، یاسین میشود. زن نیمه برهنه، در حالی که سیگاری دود میکند، پلک نرمی میزند، پارینه لحاف روغن گرفته‌ای را کنار میکشد و نوزاد چندروزه‌ای را به تو نشان میدهد و میگوید: این بچه بشو نیست! مشتری هم نداره. می‌خوای ببرش! با مهری به بالای سر کودک میروی. خدای من حال با همه وجود، ترس شده‌ای! ترسی که تمام شفقت و مهر را در تو خاموش میکند. از دنده چپ نوزاد نیم برهنه تا انگشتان پایش، انبوهی از کِرمها در حال ولوله و تناولند. صدای زن وزوزه ذهنِ به انتها رسیده‌ات میشود که میگوید: اینجور بچه‌هارو تو این دره می‌سوزونن. لرزه زندگی آنی به انگشت اشاره نوزاد می‌آید و همزمان اشکهایت نیز بی امان فرو می‌ریزد. از خواب خاکستر بخیز قبل از آنکه نیم معصومیت مانده‌ات را بسوزانند.

به نور سوختن کدام نوزاد از بی‌راه به راه این سو شده‌ای؟ بوی کبابِ کدام کودک به ولعِ بینیِ خرفتت افتاده بود؟! باید بترسی! سراپا بترسی و بدانی در آتش این نوزادان، ابراهیمش می‌سوزد… وای به حال نمرودیان!

سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/photo_2019-04-19_17-28-30-1.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-05-14 13:09:452020-07-03 23:38:11فرحزاد نوزاد
سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

ماه‌رو

2017-05-07/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌, یادداشت‌های شارمین میمندی‌ نژاد /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

هفتمین نوشته از سلسله یادداشت های هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، مؤسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

ممکن است هر چیزی خواب تو را بپراند. بختکِ کابوسی یا که تشنگی یا حتی صدایی ناخوشایند. انگار که در معصومیت و آرامش خواب، نیست می‌شوی از هرچه درد و رنج بیدار بودن و هرچیز که منجر به پریدن تو از خواب شود، بسیار ناخوشایند است. خِرخِرِ نفسِ گونیِ پر از زباله بازیافت شده، صدای این کوچه‌های خواب‌زده است که کودکی، گونی را بختک‌وار پشت سر خود می‌کشد و شیشه و پلاستیک و مقوا را از میانه زباله‌ها برمیدارد و به گونی خود می‌گذارد و می‌گذرد. ممکن است این صدای زیر پنجره، خوابت را بیاشوبد.

ظل آفتاب داغِ تابستان سال ١٣٨٠. رودی جاری از کودکان مناطق محروم، به سنگ وجود من با لبخند مهری ایستادند تا مرا با خُنکای طراوت حضورشان که سرچشمه از همه سختی‌ها داشت، تازه‌کنند. آن سالها در فرهنگسرای انقلاب، معلم الفبای کودکانمان شده بودیم. عکس کودکی‌ها در ماه افتاده ‌بود. همه آن چهره‌های زیبا پر از زخم‌های درشت و کندگی های بی‌رحم بود. درست مثل سطح ناهمگونِ ماه. وقتی سوال ذهنت بیشتر می‌شد که چشمت به پاهای کوچکشان می‌افتاد که بندی از انگشتانشان را از دست داده بودند. پیش خود می‌گفتم بیماری سالَک و آبله و جذام به زحمتِ پدران ما از این سرزمین رخت بربسته، پس منشاء این زخم‌ها و چاله‌ها چیست؟

شبانه برای پیگیری وضعیت بیماری یکی از آن کودکان، راهی پاسگاه نعمت آباد شدیم. به گاراژی رسیدیم، با کاربری تغییرکرده بازیافت زباله، با اتاقکهای کوچکی برای قرار گرفتن یک ماشین بر روی چاله تعمیر. چاله‌های تعمیر، پرشده و با زیراندازی ساده پوشانده شده بود و در هر اتاقک، خانواده‌ای پرجمعیت سکنی گزیده بود. مردان و زنان و کودکان فقیر، زباله‌هایی را که جمع می‌کردند، به حیاط گاراژ می‌آوردند و کوهی از آشغال می‌ساختند و شبانه تا نزدیکی صبح در دامنه این کوهِ متعفن، مشغول تفکیک شیشه و مقوا و پلاستیک از هم می‎شدند.

به محض ورود به این گاراژ، احساس انسان‌دوستی به اهالی آن خانه، جای خود را به وحشت از موشهای بی‌شمار درشتی می‌داد که زیرزباله‌ها می‌جنبیدند؛ موشهایی که تحت هیچ شرایطی از تو نمی‌ترسیدند و اگر محکم پا بر زمین می‌کوبیدی، مختصر تکانی می‌خوردند و به جویدن آنچه که زیردندان داشتند، ادامه می‌دادند. در شدت تاریکیِ کابوس‌وارِ آن خانه، پتوی مقابل درِ بیغوله‌ای را کنار زدم. زهرا رحیمی، مدیرعاملِ امروز جمعیت امام علی(ع)، دختربچه‌ای تب‌دار را به آغوشِ نگرانی‌اش گرفته بود. او پیش‌تر از ما خود را به بالین آن طفلک رسانده بود. ناگهان در آن ظلمتِ مرگ‌آور، چشمم به چشم وقاحتِ حضور موشهایی بزرگ افتاد که زیردندان چیزی را می‌جویدند. آنها پیش‌تر از همه در آن خانه بودند.

کمی که با اهالی خانه صمیمی شدیم، به ظنِّ احتمال کودک‌آزاری والدین، به زخم‌های بدن فرزندانشان اشاره کردیم. مادر با خنده بی‌تفاوتی، دستهای خود و زخم‌های روی آن را نشان داد و گفت: «کار موشهاست». شبها بیهوش از خستگی کار، بر زمین سماجتِ موشهای گرسنه می‌افتادند؛ عادتشان شده بود تحمل دندانهایی که صورت زیبای بیداری‌شان را می‌تراشید یا که بندی از انگشتشان را می‌خورد، تا این که بخواهند از خوابِ دوشین بیدار شوند و بخواهند موشهایی را که تحت هیچ شرایطی از خانه نمی‌روند را برانند. انگار که در معصومیت و آرامش خواب، نیست می‌شدند از درد و رنجِ زباله‌گردیِ بیداری‌شان؛ حتی اگر موشی به تراشیدنِ خوابِ کودکانشان آمده باشد. آنی در خیالم آمد این چه بازی‌ای است؟ دستِ خوابِ کودکی، موشی را از معصومیت چهره‌اش کنار می‌زند و اصرار موشی دیگر، عاجزش می‌کند و از خستگیِ “نمی‌توانم بیدار شوم، نمی‌خواهم بیدار شوم”، تسلیم می‌شود. پیرِ اشک‌هایم درمی‌آید از تصورِ درد کودکی مظلوم که در شب این شهر، زیردندان‌های موش‌ها، ماه‌رو می‌شود، زمانی که ما نمی‌توانیم بیدار شویم یا ‌نمی‌خواهیم بیدار شویم.

سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/photo_2019-04-19_17-28-30.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-05-07 12:54:482020-07-03 23:37:25ماه‌رو
سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

تمام رُخِ نیم‌رُخ شده

2017-04-23/0 دیدگاه /در یادداشت‌‌‌‌‌‌‌, یادداشت‌های شارمین میمندی‌ نژاد /توسط امیرعلی

سلسله یادداشت های شارمین میمندی نژاد

ششمین نوشته از سلسله یادداشت های هفتگی شارمین میمندی‌نژاد، مؤسس جمعیت امام علی، در روزنامه شرق

 

سکوت شب‌زده بیمارستان، تقسیمی است بین دردی که امید به درمانش می‌رود و مرگی که بی‌درمان است. سال ١٣٨۶. ساعت ٢ نیمه‌شب در خاموشیِ طبقه منفیِ یک، خودم را به راهرویِ منتهی به آزمایشگاه و رادیولوژی می‌رسانم. زمزمه‌ای زیرلب داشتم: «خدایا ! عاجزانه از تو کمک می‌خواهم. انتهای این راهرو، مرگ مظلومی دیگر نباشد». صدای خرخرِ چرخِ تخت، از خرناسه خواب زندگی بیدارم می‌کند. می‌یابمشان، هر دو تن را. آن مادر که بر تخت خوابیده و یکی از دختران عضو جمعیت امام علی(ع) در آن روزگار که تخت را به سمت اتاق رادیولوژی هُل می‌داد. آن دختر ٢١ ساله در عنفوان جوانی، به کوچه‌های خطرخیزِ اعتیادِ شهر زده بود و از تاریک ترین نقطه افیون، مادری را در عذاب یافته بود و بر درد او همه صبر و توکل و محبتی بالا شده بود؛ به حدی که احساس می‌کردم تخت مادر بر اهورایِ عشقِ آن دختر روان شده و کلماتِ مهر و امیدش، برای آن زن، به حد لالایی گوش‌نوازی نجوا شده بود.

به آن تپشِ زیبای وصل نزدیک شدم. چیزی در انتهای آن راهرو،”هست”شده بود که با تشخیص سرطانی که برای آن زن داده بودند، به زودی نیست می‌شد و ترسم درماندنِ عاشقی جوان در هجر و فصلِ مادری رنجدیده بود. خدا را صدا می‌زدم که نگذار دوباره شاهد شکستن امید و عشق باشم. دم مسیحایی کجایی تا نفس بگیری در جان یکی زن مظلوم سرزمینم تا رستاخیزی کند از بستر مرگ، پیش چشمان تشنه منتظرانی که سهم عدالت این زن را می‌خواهند. بالاخره در این کائنات، جایی باید باشد که معجزه‌ای اتفاق افتد. جرأتی یافتم که چهره مادر را بنگرم. تمام رُخَش، نیم‌رخ شده بود. چشم چپش را تخلیه کرده و گونه و فکش را تا پایین تراشیده بودند. تنها لبش به لبخندی در آن سویِ بی‌صورتِ صورتش، آواره و چروکیده بود. بچه‌سال مادری که در نوجوانی، به عقدِ مردی از افغانستان درآمده بود؛ مردی از شانه‌های زخمیِ پامیر که در پاورچینِ مرددِ مرغ مرگ بر زمین سوخته، آنجا که دیگر هیچ دانه مهری برای برچیدن نیست، هجرت کرده بود. سهمش از فرار از جنگ پنجشیر در این سو، شیره و تریاک و هروئین و خماری شد. نمی‌خواست کسی زندگی‌اش را تاراج کند، اما آن مرد، امروز غارتگر زندگی زن و فرزندش شده بود و در جنونِ مواد، همان کاری را با اهل خانه‌اش می‌کرد که متجاوزین با میهنش کرده بودند.

مادر جوان سرش را بالا آورد و مرا ملتمسانه نگریست. ناگهان آهویِ میشیِ نگاهش بر جانم دوید و از خودم پرسیدم اگر این مادر بمیرد سرنوشت فرزندانش چه خواهد شد؟ آینده آن دو کودک که از سوءتغذیه شدید، در سن ٨ سالگی و ۴ سالگی به هیبت کودکی یک ساله مانده بودند، چه می‌شود؟ رنجِ شدید دو کودک را در تفاوت مهیب سن واقعی و سن زیستی‌شان وقتی به سخن در می‌آمدند، می فهمیدی. فهمِ ٨ سالگی در تنِ درمانده یک ساله! آن ایام، جمعیت امام علی(ع) آن قدر کوچک و نحیف بود که در برابر بی‌توجهی‌ها و بی‌عدالتی‌ها، به راحتی جوانه نهالش خم می‌شد و می‌شکست. آن زن در بضاعتِ دانشجوییِ آن سالهایِ ما در مقابل افیون و جنگ، بدرقه شد و آرزوی تغییر احوال زندگی آن دو کودکش به صبح پس از مرگِ مادر و نیست شدن ناگهانی‌ خانواده‌اش، به یأس تبدیل شد. ده سال از شبِ مرگ آن مادر گذشته؛ اگرچه توان و یارانمان افزون شده‌، همچنان جنگ، همسایه ویرانی ماست و افیون، همدم خانه‌هایمان، مادران چشم و چهره می‌بازند و فرزندانشان، بار هشت سالگی را در قامت یک ساله بر دوش می کشند و هنوز سکوتِ شب زده این روزگار، تقسیمی است بین دردی که امید به درمانش می‌رود و مرگی که بی‌درمان است.

سلسله یادداشت‌های هفتگی شارمین میمندی‌ نژاد، مؤسس جمعیت امام علی در روزنامه شرق

https://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/photo_2019-04-19_17-08-04.jpg 1280 1280 امیرعلی http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2019/04/LOGO-01-01-300x81.png امیرعلی2017-04-23 12:52:412020-07-03 23:36:07تمام رُخِ نیم‌رُخ شده
صفحه ۳۲۰ از ۳۲۴«‹۳۱۸۳۱۹۳۲۰۳۲۱۳۲۲›»

اطلاعات تماس

آدرس:  تهران، میدان فردوسی، خیابان شهید سپهبد قرنی، جنب بیمارستان آپادانا، پلاک ۱۳۵، طبقه ۲، واحد ۴
شماره تلفن: ۸۸۸۳۴۵۶۷-۰۲۱
زمان پاسخگویی: شنبه تا چهارشنبه، ساعت ۱۰ الی ۱۶

حمایت مالی

شماره حساب:
شماره کارت:
شبا:

درگاه پرداخت آنلاین

نماد اعتماد الکترونیکی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت برای جمعیت امام علی محفوظ است 2021 © -
  • Twitter
  • Instagram
  • Facebook
  • Behance
  • Youtube
  • درباره ما
  • طرح‌ها
  • خانه‌های ایرانی
  • تماس
  • EN
رفتن به بالا