توازنی میان دانشآموزان پایین و بالای شهر نیست
یادداشت مدیرعامل جمعیت امام علی در انصافنیوز
زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امام علی (ع) به مناسب شروع سال تحصیلی در یادداشتی برای انصافنیوز به موضوع عدالت آموزشی و تاثیر فاصلهی طبقاتی بر تحصیل و حتی ترک تحصیل دانشآموزان پرداخت. متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
اول مهرماه برای بخشی از کودکان جامعه روز خیلی بدی نیست. والدین این کودکان این توانایی را دارند که کاستیهای نظام آموزشی را با دادن شهریههای کلان و افزودن چند برنامه مفرح به سیستم غیرجذاب و بیروح آموزشی کشور جبران میکنند و با افزودن چاشنی شیرین سعی میکنند داروی تلخ را برای کودکانشان دلپذیر سازند اما اول مهر برای کودکان فقر حکایت دیگری دارد.حکایت حسرت و به رخ کشیده شدن نداشتنها با سر زدن و قیمت کردن چند کالای ضروری از یک مغازهی لوازم التحریری میتوان پی برد که هزینهی رهسپار کردن یک کودک در یک شهر بزرگ تنها در حد اونیفورم، کفش، کتاب، دفتر، مداد و کیف، در کمترین مقدار آن چیزی در حدود سیصد هزار تومان خواهد بود. این را بگذارید در کنار وضعیت اقتصادی مردم در این روزهای سخت.
جمعیت امام علی با شهرها و روستاهای بزرگ و کوچک زیادی در ارتباط است و تعدادی از کودکان محروم از تحصیل را به چرخه تحصیل بازگردانده است . در این راستا موضوع محرومیت از تحصیل و بیعدالتی آموزشی را در دو بخش دیده است. اول دسترسی نداشتن به آموزش رایگان و زیرساختهای آموزشی برای بسیاری از کودکان محروم. این امر میتواند از دلایل زیر ناشی شود:
- نداشتن تمکن مالی والدین در تامین هزینههای تحصیل
- نیاز خانواده به درآمد ناشی از کار کودک
- فقر فرهنگی و دسترسی نداشتن به اوراق هویتی
- فقر اقتصادی و فرهنگی و بیتوجهی والدین به مقولهی تحصیل کودکان
- دسترسی نداشتن به زیرساختهای آموزشی کافی به طورکلی که به طور خاص در مقطع دبیرستان و به ویژه برای دختران تبدیل به بهانهای برای ترک تحصیل و متعاقب آن ازدواج زودهنگام دختران میشود.
- این روزها علاوه بر دلایل فوق القای اهمیت نداشتن تحصیل در میزان درآمد و بهبود آتیه کودکان بر بیانگیزگی آنان به تحصیل دامن میزند.
بیعدالتی دوم در بخش کیفیت آموزش است؛ کودکانی که به دلیل فقر و نداشتن توانایی تهیهی مقدمات تحصیل از چرخهی آموزش خارج میشوند، معمولا در محیطهایی به سر میبرند که اتفاقا آموزش یکی از حلقههای پر اهمیت برای ایشان در مصون ماندن از شر آسیبهای اجتماعی و دستیابی به آموزههایی مفید جهت توانمندسازی است که خانواده و اجتماع محلی، هرگز به کودک نخواهند آموخت، لذا بر خلاف کودکانی که در خانوادههای مرفه یا حتی متوسط به سر میبرند و خارج از مدرسه امکان دسترسی به هر گونه امکانات ورزشی، آموزشی، تفریحی و تغذیهای مناسب را با حمایت خانواده دارند، خانوادهی یک کودک فقیر امکان پوشش حتی یک قلم از این نیازهای کودک را ندارد. بنابراین در این مناطق نیاز به امکانات جانبی در کنار سیستم آموزشی بسیار پررنگتر است.
شاید ساعتهای حضور در مدرسه، تنها فرصت یک دختر فالفروش در خیابان برای ورزش در طول عمرش باشد. این در حالی است که مدارس این مناطق معمولا در بدترین شرایط زیرساختی، سختافزاری و نرم افزاری، با کمترین امکانات و بودجه فعالیت میکنند و نه تنها امکان اضافهای در اختیار این کودکان نمیگذارند بلکه برای همین امکانات صفر معمولا از کودک فقیر طلب شهریه میکنند.
نکتهی قابل توجه در موضوع عدالت در تحصیل این است که ثروتمندان اصولا میبایست بخشی از درآمد خود را صرف بهبود وضعیت آموزشی کل فرزندان جامعه کنند اما این پولها معمولا در مجموعههای خصوصی صرفا به جیب افراد خاص میرود و کل فرزندان جامعه را پوشش نمیدهد، پس این روند ادامه مییابد که غنی با کسب آموزش با کیفیت توانمندتر شده و فقیر در مواجهه با آموزش بیکیفیت که برایش گران هم تلقی میشود، دیر یا زود عطای مدرسه را به لقایش میبخشد و به لحاظ اجتماعی نیز بخشی از جامعه که نیاز بیشتری به آموزش دارد از آموزش و حداقل از آموزش با کیفیت روز به روز بیشتر فاصله میگیرد و خیلی راحت در غرقاب آسیبهای ناشی از تداوم فقر مانند خشونت، اعتیاد و …حل میشود.
این است سرنوشت کودکی که از بد حادثه در خانوادهای به دنیا آمده که پدرش به دلایل متعدد به ثروتهای کلان دسترسی ندارد. جامعهای که آموزش را کم کم دارد به کالای لوکس بدل میکند بی آن که به فردای فرزندانش بیندیشد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!