پیامهای تلگرامی مادری که فرزند ۱۶ سالهاش به جرم قتل راهی زندان شده؛ همراه با نگاهی به مجازات کیفری کودکان
«بچه من نمیفهمه چی کار کرده. به فکره ماشین بخره! هر روز میگه کی بیام خونه؟ باورش نمیشه طناب و دار و زیر تیغ بودنو. درک و فهمشو نداره. میگه نشستم حبسم تموم بشه بیام بیرون!» (پیامهای تلگرامی مادری که فرزند ۱۶ سالهاش، سال گذشته به جرم قتل راهی زندان شده و منتظر صدور رأی دادگاه است؛ پیامهایی خطاب به مددکار طرح «طفلان مسلم»)
ایران در سال ۱۳۷۳ به كنوانسیون بین المللی حقوق كودك پیوست. از آن زمان تا به امروز، هیچ کودکی در کشور ما قصاص نشده است؛ البته درستتر آن است که بگوییم هیچ کودکی «در کودکی» قصاص نشده است؛
بلکه در زندان:
قد کشیده و تغییر کرده،
حرمت فعلش را تدریجا فهمیده،
به معنای واقعی کلمه پشیمان شده و متوجه آسیبی که به قربانی و خانواده او وارد آورده شده،
به وضوح متوجه شده که در زمان وقوع جرم، طبق احساسات کودکانه و ساختارِ اجتماعی و روانی نابالغش رفتار کرده،
شاید سواد و مهارتی آموخته،
به بلوغ عقلی و درک اجتماعی رسیده و
در نهایت، پس از ۱۸ سالگی، یک روز نامش را صدا زدهاند، به قرنطینهاش بردهاند، و پس از شبی عذابآور، در یک سپیدهدمِ مهیب، به دار آویخته شده و به زیر خاک رفته است!
اگر کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفتهایم، به معنای آن است که مرزی میان کودکی و بزرگسالی میشناسیم و فرقی قائل هستیم میان مجازات کیفری بزرگسالان و کودکان! ربع قرن از پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق کودک میگذرد و اعدام افرادی که در کودکی مرتکب جرم شدهاند، با این کنوانسیون در تضاد است. به نظر میرسد تعویق اجرای حکم به بعد از سن ۱۸ سالگی، نه تنها مشکلی را حل نکرده، بلکه بر سختی و پیچیدگی موضوع افزوده است.
ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی نیز مطابق سلیقه و به اقتضای شرایط دستخوش موجهای سینوسی است. وقت آن رسیده که با تعمقی بیشتر برای فردای کودکان این سرزمین، چارهای اساسی بیندیشیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!