سمینار تخصصی کودکان کار – روز اول
سمینار تخصصی کودکان کار روز شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۵ با حضور علاقه مندان و فعالان این حوزه رسما کار خود را آغاز کرد. عصر روز شنبه اولین روز سمینار تخصصی کودکان کار به همت جمعیت امداد دانشجویی – مردمی امام علی ( ع ) در سالن «جابربن حیان» دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.
محیا واحدی دبیر سمینار تخصصی «کودکان کار» به سخنرانی پیرامون جغرافیای کودکان کار در ایران پرداخت و گفت: طبق تعریف های رسمی، کار کودک هرگونه فعالیت اقتصادی است که به واسطه آن کودک مورد آسیب جسمی، روحی و روانی قرار گیرد و از آموزش باز بماند.
وی در بیان نتایج تحقیقاتی که از سوی جمعیت دانشجویی امام علی ( ع) در ارتباط با مسئله کودکان کار صورت پذیرفته است، اظهار کرد: در بررسی های به عمل آمده مشخص شد که سازمان های رسمی به طور دقیق آمار کودکان کار را اعلام نکرده و به بیان تخمینی حدود ۲ میلیون کودک کار اکتفا کرده اند؛ اما آمارهای غیر رسمی حکایت از ۷ میلیون کودک کار در کشور دارد که نیمی از این جمعیت مربوط به کودکان اتباع کشورهای همسایه هستند که در ایران مشغول به کارند.
واحدی با بیان اینکه در نتایج تحقیقات به عمل آمده درصد قابل توجهی از کار کودکان با فال فروشی، گل فروشی و تکدی گری در سنین پایین آغاز و در ادامه به فروش مواد مخدر و تن فروشی ختم می شود، ادامه داد: بیشترین بازه سنی کودکان کار ۱۰ تا ۱۵ سال است؛ البته کودک کمتر از ۵ سال و حتی نوازدی که در آغوش مادر و به اجبار وارد چرخه کار می شود نیز وجود دارد.
به گفته مسئول خانه ایرانی دروازه غار بیشتر کودکان کار دارای والدین بیکار یا کم درآمد هستند که تامین معاش اعضای خانواده و بعضا هزینه مواد مخدر والدین را برعهده دارند و علیرغم اینکه در رسانه ها به خصوص رسانه ملی تصویر ارائه شده از کودکان کار به صورت فعالیت باندی است، غالب این کودکان دارای خانواده و پدر و مادر بوده و نه در باند، بلکه در کنار خانواده های خود زندگی می کنند.
دبیر سمینار تخصصی کودکان کار به بیان ویژگی های خاص محل سکونت کودکان کار در تهران و برخی از استان های کشور پرداخت و گفت: خاستگاه و محل سکونت این کودکان در سراسر کشور از ویژگی های یکسانی برخوردار است. به طور مثال در منطقه شوش و دروازه غار تهران اعتیاد، فحشا و سایر معضلات به وضوح دیده می شود. غربتی ها در این منطقه بسیار زیاد هستند که کودکان آنها فاقد شناسنامه بوده و خانواده هایشان آنها را مجبور به کار می کنند. در منطقه فرحزاد در غرب تهران کودکان کار اکثرا افغانی هستند. در این منطقه کودکان علاوه بر کار اجباری، به مواد مخدر اعتیاد داشته و در فروش مواد مخدر فعال هستند. الگویی که از سوی خانواده و محل به کودکان ارائه می شود الگوی نامناسب و نامطلوب بوده و این کودکان انتخاب دیگری جز این الگو ندارند.
واحدی محل سکونت کودکان کار در مشهد را محله قلعه ساختمان و نژاد آنان را از قومیت بلوچ عنوان کرد و افزود: در استان سیستان و بلوچستان نیز اکثر کودکان کار از محلات شیرآباد و کریم آباد هستند. در این استان انواع مظاهر کار را می توان دید. در تمام مغازه ها کودکان به پادویی مشغول بوده و مابقی نیز در سطح خیابان به مشاغل کاذب و بعضا فروش مواد مشغول هستند. برخی از کودکان نیز در شهرهای مرزی برای حمل و جابجایی مواد مخدر مورد استفاده قرار می گیرند به این صورت که مواد مخدر را بلیعده و پس از عبور از مرز، آن را دفع می کنند که به خاطر این کار بسیاری از کودکان نیز جان خود را از دست داده اند.
این فعال حوزه حقوق کودک با تاکید بر اینکه در ایران کار کودک کاذب بوده و خارج از چرخه اقتصادی کشور است، اظهار کرد: اصولا افراد از روی ترحم و کمک به کودکان کار مبادرت به خرید کالا از قبیل فال یا گُل از آنان می کنند. بیشتر این کودکان به خاطر معضلات اجتماعی از قبیل فقر، اعتیاد و فحشا وارد کار شده و از تحصیل محروم شده اند.
به گفته واحدی رابطه مستقیمی میان وضعیت اقتصادی خانواده و هنجار بودن کار کودک وجود دارد و اگر بنیان خانواده دچار مشکل شود، شکل کار کودک نیز تغییر و بعضا الگوی بزه به خود می گیرد.
دبیر سیمنار تخصصی کودکان کار در پایان سخنان در بیان راهکار اعلام کرد که جمعیت امداد مردمی دانشجویی امام علی (ع) با حضور مستمر در مناطق معضل خیز و راه اندازی خانه های علم توانسته با کودکان کار و خانواده های آنان ارتباط برقرار کند و ضمن تامین نیازهای آموزشی و توانمند سازی آنان ، الگوی جدید فرهنگی به آنان معرفی کند.
در ادامه این نشست قرار بود نقد سریال «آوای باران» با حضور عوامل آن که به تازگی پخش این سریال از شبکه سوم سیما به اتمام رسیده است برگزار شود اما به دلیل عدم حضور عوامل آن، مرتضی کی منش عضو هیات مدیره جمعیت امداد مردمی دانشجویی امام علی (ع) و روژان کیانی از اعضای فعال این جمعیت به نقد این سریال پرداختند.
پیش از آغاز نقد این سریال، قسمت هایی از این مجموعه پخش شد که در آن اینگونه وانمود می شد که کودکان کار کودکانی نابهنجار و خلافکار بوده و همگی آنان سرنوشت تیره محتومی دارند. اما به دلیل اینکه «باران» نقش اول این سریال از خانواده طبقه مرفه بوده، سرنوشت او چیز دیگری است و مثل هیچ یک از این کودکان نیست. تأکید بر سیندرلا خطاب کردن باران توسط شخصیت های مختلف از جمله نشانه های تمایزی است که سازندگان این سریال میان وی و سایر کودکان کار قائلند.
مرتضی کی منش در ابتدای سخنان خود گفت: در کنار کودکان کار بودن و خدمت کردن به آنان، افتخار اعضای جمعیت دانشجویی امام علی (ع) است؛ چرا که نَفَسِ پاک این کودکان رنج دیده ما را از غرور و منیّت جدا و به درک عشق حقیقی قادر می سازد. در سریال «آوای باران» کودکان کار، بچه های لوسی هستند که با خنده و شوخی گوشی موبایل سرقت می کنند. اما کودکان کار واقعی، لوس نیستند و به خاطر سختی هایی که دیده اند، رفتارهای محکم و روحیه مستقلی دارند. البته نمی خواهم ادعا کنم که خلاف و بزه در میان کودکان کار نیست، اما بزهکاری آنان از روی بدطنیتی نیست و صرفا به خاطر شرایط بغرنجی است که هر روز درگیرش هستند.
این عضو هیات مدیره جمعیت با بیان اینکه در گذشته کار کودک جدی گرفته نمی شد، اما امروز آن را نشان می دهند، ادامه داد: صداو سیما به این امر واقف شده که کودک کار مورد توجه اجتماع قرار گرفته است. از این رو به دلیل احتیاجی که به مخاطب و جذب آن دارد، مجبور است که تمایلات جامعه را نشان دهد؛ هرچند با نگاهی کارشناسی نشده و گاه تمسخرآمیز.
این فعال حقوق کودک با بیان اینکه در این سریال اصل داستان سرنوشت باران بوده و از کودک کار استفاده ابزاری و به عنوان دکور صحنه استفاده شده است، اظهار کرد: اخیرا اهالی بختیاری به خاطر آنچه که توهین به قوم بختیاری در سریال «سرزمین کهن» می دانند، اعتراض کرده و پخش این سریال متوقف شد و موارد مشابه دیگری هم بوده که توسط اتحادیه اصناف و مشاغل به یک سریال اعتراض شده است. اما در سریال آوای باران کم نبوده اهانت هایی که به کودکان کار شده و این کودکان سخنگویی ندارند که اعتراض کنند. حالا ما می خواهیم صدای اعتراض این کودکان باشیم به سریال هایی که رنگ و بویی از درد این کودکان ندارند. محقق و نویسندگان این سریال حتی نمی دانند که برای نزدیک شدن به کودکان کار چگونه باید رفتار کنند و المان های کار کودک را نمی شناسند.
در ادامه روژان کیانی به تاثیرات این سریال در افکار عمومی پرداخت و گفت: تصویری که از کودکان کار به نمایش گذاشته شد اینگونه بود که این جماعت خلافکارند. پیش از پخش این سریال افکار عمومی پیش زمینه چندانی از وضعیت کودکان کار نداشت. اما با دیدن این سریال این تصور در میان آحاد جامعه به وجود آمد که تک تک کودکان کاری که در سطح خیابان هستند باند بوده و تبهکار هستند. در حالی که در دنیای واقعی درصد بسیار ناچیزی از کودکان کار در باند ها حضور دارند.
وی ادامه داد: بعد از پخش این سریال در برخوردهایی که در خانه های ایرانی(پایگاه های امدادی جمعیت در محلات معضل خیز) با کودکان کار داشتیم، آنها می گفتند همواره با این پرسش از سوی مردم مواجه هستیم که «آیا شما هم برای شکیب کار می کنید؟» و دیگر از آنها خرید نمی شود. این خرید نکردن از کودکان هرچند که می تواند به محو کار کودک در خیابان منتهی شود، اما این اتفاق خوبی نیست! چون در طول زمان باعث استثمار کودکان در کارگاه های پنهان خواهد شد که سوءاستفاده از آنان را بیشتر و حمایت از آنان را دشوارتر می سازد.
این عضو جمعیت امداد مردمی دانشجویی امام علی (ع) در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: در سریال «آوای باران» دیالوگی بود که بیان می کرد اگر نطفه کودک با پاکی و صداقت بسته شود هیچ گاه فرد دچار زشتی ها نمی گردد! قرینه این عبارت این خواهد بود: سایر نطفه ها به تولد کودکانی منجر می گردد که طینت بدی دارند. انگار کودک در نحوه به دنیا آمدن و نطفه اش حق انتخابی دارد! قضاوت ناشی از این دیدگاه، قضاوتی سنگدلانه نسبت به کودکان بی سرپرست و بدسرپرستی است که در خیابان ها به کار مشغولند و جامعه را نسبت به این کودکان بی تفاوت تر خواهد کرد.
خیلی جالب است که باران در این سریال از ۵ سالگی تا ۲۵ سالگی در یکی از مناطق معضل خیز و به همراه افراد خلافکار زندگی می کند. اما مانند هیچ یک از کودکان کار در این سریال نه تنها گدایی نکرده و هیچ یک از معضلات این محل را تجربه نکرده است، بلکه توانسته درس بخواند و عاقبت بخیر شود.
در ادامه مرتضی کی منش با بیان اثرات نامطلوب این فیلم بر کودکان کار اشاره کرد و گفت: بعد از پخش این سریال بسیاری از کودکان کار خود را باران مقایسه می کردند و تنها تفاوت خود را در پولدار بودن پدر باران دیدند. در این سریال نشان داده شد که هیچ یک از کودکان کار به خاطر اینکه پدر پولداری نداشتند یا خانواده آنها معلوم نبود عاقبت بخیر نشدند. حتی در قسمت آخر این سریال «زیور» به خاطر بلاهایی که بر سر باران آورده بود، متکدی و زن خیابانی می شود. حال آنکه بسیاری از زنان خیابانی همان کودکان معصومی هستند که در کودکی به فال فروشی و گلفروشی مشغول بوده و به دلیل عدم حمایت لازم از سوی نهادهای مسئول و سطوح مختلف جامعه به این سرنوشت دچار شده اند. این سریال واقعیت ها را تحریف کرد، تا به داستان ضربه وارد نشود.
وی پخش این سریال را توهین و دهن کجی به کودکان کار و فعالان این حوزه عنوان کرد و گفت: این سریال برای فعالان این حوزه به این شکل بود که به طور مثال تصور کنیم دو تیم پرسپولیس و استقلال با یکدیگر بازی دارند که پرسپولیس با لباس زرد و شورت قهو ه ای و استقلال با لباس سبز و شورت نارنجی وارد زمین شده و در تیم استقلال علی پروین در دروازه ایستاده و مرحوم حجازی هافبک وسط تیم پرسپولیس است. این سریال هم دقیقا به همین شکل نامتوازن و غیر واقعی بود و به هیچ وجه با دنیای واقعی همخوانی ندارد. منتها چون اکثر مردم ما فعالیت اجتماعی ندارند، شاید این تناقض ها و تحریف های آشکار واقعیت را متوجه نشوند.
عضو هیات مدیره جمعیت امداد مردمی دانشجویی امام علی (ع) از ویژگی های مثبت این سریال را نمایش بی توجهی ارگان هایی چون شهرداری، بهزیستی و سایر ارگان ها به وظایف خود در قبال کودکان کار، بدون شناسنامه بودن کودکان کار و اجاره دادن کودکان کار به باندهای سوءاستفاده از کودکان دانست.
کی منش در پایان گفت: نویسنده و محقق این سریال با نوشتن یک جمله در ابتدای این فیلم که داستان این مجموعه واقعی نیست و براساس تخیلات نویسنده است از خود سلب مسئولیت کرده است، حال آنکه با نوشتن این داستان به افکار عمومی شکل داده و موجب قضاوت جامعه نسبت به کودکان کار شده است.
پس از این بخش، زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت درباره اهداف برگزاری این سمینار پنج روزه سخنان کوتاهی ایراد کرد و پس از آن از مینا زمانیان – کودک کار دیروز ، و دانشجو و فعال اجتماعیِ امروز – دعوت کرد تا درباره وضعیت کودکان کار سخن بگوید. مینا زمانیان پایه گذار طرح «کودکان بی کتاب» است. طرحی که به آموزش کودکان محروم از تحصیل اختصاص دارد و منجر به ایجاد بیش از ده خانه در سراسر کشور برای ارائه خدمت داوطلبانه به کودکان کار شده است. مینا زمانیان در بخشی از سخنان خود گفت: «نجات حتی یک کودک کار و آسیب دیده و بازگرداندن حتی یک کودک محروم از تحصیل به مدرسه، برابر است با نجات یک نسل » .
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!