اعتیاد کودکان
متاسفانه در جامعه امروزی شاهد کودکانه شدن اعتیاد به ویژه در سکونتگاه های فقیرنشین هستیم. این جمله به این معنی است که توزیع و مصرف مواد مخدر و محرک به ویژه در سکونتگاه های فقیرنشین از نابود کردن زنان و مردان این سرزمین عبور کرده و حالا قربانیان کوچکتری دارد.
در این میان فعالان اجتماعی و مدنی حوزه کودکان در راهشان شاید ده ها نفر از کودکانی را ببینند که در شرف مصرف موادهای گوناگون هستند و یا مصرف کرده و جانشان در خطر است و یا نوزادانی که از بدو تولد مبتلا به اعتیاد هستند. بسیاری از مددکاران اجتماعی دچار سردرگمیِ نحوهی ورود به موارد اعتیاد کودکان میشوند. زیرا که تقریبا ساختار مشخصی برای پیشگیری، درمان و فضای بعد از درمان ِکودکان مبتلا به اعتیاد به ویژه در مناطق حاشیه و فقیرنشین وجود ندارد.
اولین قدم برای کاهش این آسیب اجتماعی بغرنج این است که هر کدام از ما بدانیم که اعتیاد کودک چیست و چگونه اتفاق میافتد و جامعهی عمومی در قبال این رنج دهشتناک چه مسئولیتی دارد و بعد یقینا مهمترین قدم مطالبهگری از سازمانهای مسئول است، مطالباتی بر سه محور ایجاد فضاهای پیشگیری و ایجاد فضاهای مناسب درمانی و ساخت فضاهای مناسب کودکانی که بعد از درمان نیاز به مراقبت دارند.
امیدواریم روزی برسد که هیچ کودکی بیرویا نماند. و هیچ کودکی چون «رویا» نوزاد شش ماهه ای که در خرداد سال ۹۵ بر اثر سوتغذیهی شدید و اعتیاد اوردوز کرد و جان باخت؛ شاهد سوختن و مرگ کودکیِ خویش نگردد.
تعاریف:
الف) اعتیاد: واژه اعتیاد به معنای عادت کردن یا خوی گرفتن است. در واقع به شرایطی گفته میشود که فرد در آن به یک ماده و یا فعالیت خاص عادت کرده و آن را تکرار مینماید.
ب) کودک: بر اساس پیمان نامه حقوق کودک به تمامی انسانهای زیر ۱۸ سال، کودک گفته میشود.
ج) ردههای سنی: طبق استانداردهای بین المللی، ازصفر تا ۲ سال نوزاد؛ از ۳ تا ۸ سال خردسال، از ۹ تا ۱۱ کودک، ۱۲ تا ۱۸ سال نوجوان محسوب میشوند. این ردهبندی در حوزه مداخله استفاده میگردد.
اعتیاد کودکان “طرح از ایمان قاسمیان”
د) اعتیاد کودکان: مصرف مواد شامل مصرف مستقیم و یا غیرمستقیم به صورت بخوری است. مصرف مستقیم میتواند حالت اجباری و یا خودخواسته داشته باشد. مصرف بخوری بدین معناست که کودک در محیطهای آکنده از دودِ مواد، تنفس دائم دارد که این شرایط میتواند او را به مصرف مواد سوق دهد یا مواد اعتیادآور را وارد بدن وی کند.
ه) رفتارهای پرخطر: به طور کلی، آن دسته از رفتارهایی که به صورت مستقیم بر روی سلامت افراد و جامعه تاثیر منفی میگذارند، رفتارهای پرخطر نامیده میشوند. با توجه به این تعریف ساده، میتوان به این نتیجه رسید که این رفتارها گاه عواقب جبرانناپذیری را برای جامعه بهجای خواهند گذاشت و میتوانند الگوهای ناسالم و خطرناکی را در جامعه ایجاد کنند.
انواع مواد اعتیادآور:
۱ـ محرکها: موادی هستند که سرعت عملکرد دستگاه عصبی را افزایش میدهند یا آن را تحریک میکنند و سبب احساس هوشیاری و داشتن انرژی بیشتر میشوند. این عملکرد باعث میشود فرد برای مدت طولانی بیدار بماند. این مواد اشتها را کاهش میدهند. مثال: ماده شیشه، آمفتامینها، کافئین.
۲ـ مخدرها: این مواد عملکرد دستگاه عصبی مرکزی را کند میکنند و سبب کاهش هوشیاری نسبت به وقایع پیرامون میشوند. مثل: الکل و مخدرهایی مانند تریاک، کراک، مورفین، هروئین، کدئین، متادون؛ مسکنها و خوابآورها مانند: باربیتورات، داروهای خواب آور؛ آرامبخشها مانند: والیوم، دیازپام؛ استنشاقکنندهها مانند: تینر، واکس کفش، چسب.
۳ـ توهمزاها: موادی که احساس و هوشیاری یا درک وقایع را مختل میکنند. فرد ممکن است صداهایی را بشنود یا چیزهایی را ببیند که وجود خارجی ندارند. مانند ال اس دی، مسکالین، کتامین، قارچ.
مشخصههای خطر:
کودکانی که دارای این مشخصههای جسمی و روانی هستند، میتوانند مشکوک به مصرف مواد مخدر باشند.
الف) مشخصه های جسمی: کبودی صورت و بدن، رنگ پریدگی، خس خس سینه، سوءتغذیه، گرفتگی صدا، اسپاسم عضلانی مخصوصا در نوزادان، تغییر حالت چشمها، بدن درد و غیره.
ب)مشخصه های روانی: عدم تمرکز، توهم، بیخوابی، خواب زیاد، بیقراری، بیاشتهایی، پرخاشگری، بروز حالتهای تغییرخلق در کودک از جمله بیش فعالی، کنارهگیری و انزوا و غیره متفاوت با خلق گذشته او.
توضیح عکس: از موارد اعتیاد کودک در یکی از محلات حاشیه
برخی از دلایلی که کودکان در محلات معضل خیز به سمت اعتیاد می روند:
۱ـ ویژگیهای کودک:
الف) کار کودک: بعضا والدین برای نگه داشتن نوزادان و کودکانی را که به سر کار برده می شوند، به آن ها مواد مخدر میدهند و یا محیط کار فضایی برای تبادل مواد در اختیار کودک قرار میدهد.
ب) تجربه و لذت سرخوشی و کنجکاوی: بیشتر مواد احساس خوشایند کاذبی در فرد ایجاد میکنند. به دنبال سرخوشی، بسته به نوع مواد، تاثیرات دیگری در بدن فرد مصرفکننده، ظاهر میشود. از سویی کودک توانایی آیندهنگری در مورد مضرات مواد را ندارد و لذا در معرض مواد ممکن است به خاطر لذت در لحظه به مصرف آن بپردازد.
ج) حس بهتر بودن: افرادی که از فشارهای اجتماعی، استرس و افسردگی رنج میبرند، برای کاهش این رنج به مصرف مواد روی میآورند. استرس میتواند نقش مهمی در آغاز مصرف، ادامهی مصرف و بازگشت به مصرف دوباره در افرادی که ترک کردهاند، داشته باشد.
۲ـ ویژگی های والدین:
الف) اعتیاد والدین: اگر پدر یا مادر و یا هردو آنها مصرف کننده مواد باشند، احتمال الگوبرداری کودک و یا استفادهی اجباری در مصرف توسط والدین برای سواستفاده از کودک وجود دارد. اعتیاد مادر تاثیرگذاری بسیار زیادی بر در خطر اعتیاد بودن کودکان دارد.
ب) بیکاری والدین: اگر والدین بیکار باشند، بهدلیل نرخ بالای مصرف مواد در محلات حاشیه؛ ممکن است از کودک برای جابهجایی مواد مخدر سواستفاده کنند.
ج) پایین بودن سطح تحصیلات و یا ناآگاهی والدین: ممکن است کودک و یا نوجوان به سمت سومصرف مواد برود و والدین به دلیل عدم آگاهی نسبت به مواد و نشانههای آن نتوانند این موضوع را به موقع تشخیص داده و پیشگیری های لازم را به عمل بیاورند.
۳ـ ویژگیهای محیط:
الف) محله: فراگیری معضل اعتیاد در محله و حضور دائم افراد فروشنده یا مصرف کننده میتواند بر سوءاستفاده کودک از مواد مخدر تاثیر بگذارد.
ب) وجود پاتوق اعتیاد: در محلات حاشیه شهر، وجود پاتوق اعتیاد که میتواند منجر به سواستفاده از کودک شود و یا پاتوق بودن خانه کودک که میتواند سبب اعتیاد وی به بخور مواد مخدر شود، از ویژگیهای نامطلوب محیط محسوب میشود.
ج) نبود فضای پیشگیری: در محلات معضلخیز به علت محرومیت این مناطق و عدم رسیدگی کافی به شرایط آنها، فضاهای ورزشی و یا فرهنگی- هنری برای پیشگیری از اعتیاد کودکان وجود ندارد.
د) گروه همسالان: در محلات معضلخیز کودکان در مواردی برای کنجکاوی و گاه برای پذیرفته شدن در گروه همسالان و یافتن هویت مورد تأیید دوستان، به سوءمصرف مواد و یا بزهکاری روی میآورند.
ه) نبود محیط امن و شاد برای برون ریزی احساسات: در محلات پرمعضل، نبود محیطی امن که نیاز به شادی کودک را تامین کند و یا این واقعیت که محیطی برای برونریزی احساسات کودکان وجود ندارد؛ سبب سرخوردگی و آسیب ناشی از این سرکوب احساسات میشود که میتواند به سوءمصرف مواد توسط کودکان بیانجامد.
ی) متناسب نبودن آموزش با سطح معضل: در محلات حاشیه، برخی از کودکان به دلیل نداشتن اوراق هویت و یا مسائل ناشی از فقر از تحصیل محروم میمانند و همین امر باعث میشود که از آموزشهای ابتدایی نیز محروم شوند. همچنین آموزش در این محلات متاسفانه در سطح معضل اعتیاد در این محلات نیست و کودکان آموزشهای کافی را نمیبینند و یا کودکان دچار معضل اعتیاد از ادامه تحصیل محروم میگردند.
مطالب مرتبط:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.