مرگ یکی از کودکان خانه ایرانی کرمانشاه

«مرگ یکی از کودکان خانه ایرانی کرمانشاه»

آرمین ۱۱ ساله، قربانی دیگری از کم‌کاری و بی‌توجهی ساختارهای حمایتی از کودکان

خواهر کوچکش هنوز بهزیستی بود که مادر در اثر سرطان در بیمارستان بستری شد و از دنیا رفت.
خواهرش را به بهانه‌ی فوت مادر به خانه برگرداندند. پیش از عید، وقتی مادربزرگ او را با خود به گدایی برده بود توسط بهزیستی به مراکز نگهداری انتقالش دادند.

هر چقدر تلاش کردیم دخترک را در بهزیستی نگه نداشتند. گفتند این‌ها کولی هستند و سبک زندگی‌شان همین‌طور است و ما کاری از دستمان برنمی‌آید.
گفته بودیم مواردی که ما هشدار می‌دهیم امنیت بچه‌ها در خطر است را جدی بگیرید؛ اما گویی این بار هم داستان حسین (کودک کار کرمانشاهی که در اثر محیط نامناسب زندگی از دنیا رفت.) باید برای آرمین تکرار می‌شد تا بفهمند قضیه جدی است!

در حالی که پدر معتاد، مادر فوت شده، گرسنگی همیشگی، کار مداوم کودکان، درگیر شدن کودکان با مصرف مواد مخدر، سابقه‌ی خودکشی در کودکان، محیط زندگی نامناسب، استفاده نزدیکان از آن‌ها برای تکدی‌گری و … شواهد قطعی و کافی بود که به نابودی و تباهی کودکان در آینده‌ی نزدیک خبر می‌داد.

بعد از فوت مادر، مدت‌ها اعضای جمعیت به علت تعطیلی خانه ایرانی جعفرآباد به خاطر کرونا، هر روز با غذای گرم به خانه‌شان می‌رفتند و شهادت می‌دادند که حتی قاشقی برای خوردن غذا در آن خانه نیست که امیدی به طبخ غذا در آن‌جا وجود داشته باشد! ولی این کار تا کی و تا کجا؟ در حالی که جای این کودکان بی‌پناه تنها در پناهگاه امنی بود که در آن خبری از این رنج‌ها نباشد. بارها به مددکار و مسئولین اورژانس اجتماعی، شرایط حاد این کودکان گزارش شده بود؛ اما فایده‌ای نداشت!

آرمین چند روز پیش با مادربزرگ دعوایش می‌شود و به گفته‌ی خواهر کوچکش، یک ورق قرص متادون می‌خورد تا از رنج این دنیا رها شود.
بچه‌ها تلفن ندارند که کسی را خبر کنند. از جعفرآباد به دنبال پدر به پاتوق‌های زورآباد می‌روند. زورآبادی که صدها آرمین در آن زندگی می‌کنند و گویی کارخانه‌ی تولید رنج است.
وقتی بازمی‌گردند آرمین حالش خیلی بدتر شده است.
آرمین را به بیمارستان می‌برند.
تلاش‌ها نتیجه نمی‌دهد.
و قصه‌ی آرمین همان‌جا روی تخت بیمارستان به پایان می‌رسد…

شناسنامه‌ی آرمین برای تحویل جسم سردش لازم است.
شناسنامه هنوز در بیمارستان امام رضا(ع) در گرو پرداخت بدهی بستری زمان مرگ مادر است.
پس از سه روز تعطیلی در روزهای گذشته، دنبال شناسنامه می‌روند.
می‌گویند شناسنامه گم شده است.
تا به بیمارستان محل فوت آرمین می‌رسند (بیمارستان امام خمینی) اینجا هم تعطیل شده و کار تحویل جسم بی‌جان این کودک معصوم به روز بعد محول می‌شود.

و این‌گونه بود که آرمین هم به فرشته‌های بی‌پناه این سرزمین پیوست.
به حسین، به سارینا، به رویا و به رومینا…
چه کسی مسئول زندگی تباه شده‌ی این کودکان است؟
سرنوشت خواهر و برادر کوچک آرمین چه می‌شود؟
چه کسی مسئول جان آرمین‌های بی‌پناه شهر است؟
این داستان تلخ را با ما تا زمان تعیین وضعیت خواهر و بردار آرمین و مشخص شدن مسئول این مرگ تلخ دنبال کنید.

گزارش دوم از مرگ آرمین ۱۱ ساله؛ سقوط اخلاقی جامعه در میان فقر و اعتیاد

«سرمان را به کدام دیوار بکوبیم؟»

در پی مرگ دل‌خراش آرمین، از کودکان خانه ایرانی کرمانشاه، روز گذشته جمعیت امام علی(ع) کرمانشاه نامه‌ی رسمی در این رابطه به بهزیستی این استان ارسال نمود که در آن بر لزوم توجه بیشتر به کودکان در معرض آسیب و هم‌چنین برخورد با کسانی که با سهل‌انگاری نسبت به کودکانی که از وضعیت آنها آگاهی داشته‌اند و باعث آسیب به آن‌ها شده‌اند تاکید شد.

هم‌چنین با توجه به گفته‌های خواهر کوچک آرمین، مبنی بر خودکشی با قرص متادون، مرگ آرمین در اثر موادمخدر در بیمارستان تایید شد و به اطلاع خانواده رسید.

با توجه به احتمال هرگونه سواستفاده از کودکان در محله‌های حاشیه، بررسی بیشتر توسط مقامات قضایی و پزشکی قانونی ضروری به نظر می‌رسد.

جوابیه‌ی جمعیت امام علی کرمانشاه به سازمان بهزیستی این استان در مورد مرگ فاجعه‌بار آرمین ۱۱ ساله

سازمان بهزیستی کرمانشاه در پاسخ به گزارش جمعیت امام علی(ع) کرمانشاه راجع به فوت آرمین، پاسخی به این گزارش در خبرگزاری‌ها منتشر نموده که با عنایت به لزوم کالبدشکافی مشکلاتی که تاکنون باعث آسیب دیدن کودکان بی‌پناه بسیاری در سطح کشور شده است در ادامه‌، پاسخ جمعیت امام علی(ع) به این مطلب را ارائه خواهیم نمود؛ تا مسائلی که تاکنون چندین بار باعث اتفاقات دردناکی چون مرگ آرمین شده است در محضر وجدان عمومی، کارشناسان و سایر نهادهای مرتبط تحلیل و دلایل این حوادث دردناک شناسایی گردد.

1- جمعیت امام علی(ع) در کرمانشاه به واسطه‌ی حضور دائم و مستمر در محله‌های حاشیه‌ی این شهر با کودکان در معرض آسیب بسیار زیادی مواجه می‌شود که با توجه به ناتوانی عملی سازمان‌های مرتبط دولتی مانند بهزیستی در حل برخی از مشکلات ارجاع شده (درعین حال حل مشکلات برخی دیگر از افراد معرفی شده)، علاوه بر ارجاع موارد بسیار حاد به بهزیستی و… اغلب مشکلات عادی شناسایی شده را با توجه به پتانسیل‌های داخلی خود حل می‌کند و بارها به مسئولین بهزیستی گفته است که اگر موردی توسط جمعیت به این سازمان معرفی می‌شود به علت عدم توان جمعیت در حل مساله (به جهت نداشتن مرکز نگهداری شبانه‌روزی یا پشتوانه‌های قانونی)، و حاد بودن مورد معرفی شده می‌باشد و اصولا هیچ‌وقت جمعیت یک مشکل غیراورژانسی را با توجه به شناختی که از محدودیت‌های سازمان‌های دولتی چون بهزیستی دارد به این سازمان معرفی نمی‌کند. این مساله بارها در گفتگو و جلسات با این سازمان مطرح شده است. بنابراین انتظار منطقی و به جای جمعیت این است که این سازمان درک صحیحی از میزان دقت و اهمیت گزارش‌های مددکاری جمعیت داشته باشد و هشدارهای این جمعیت در رابطه با حاد بودن وضعیت افراد گزارش شده را درک نماید. ضمن اینکه اورژانس اجتماعی اصولا نباید نیازی به گزارش رسمی یک سازمان مردمی داشته باشد؛ بلکه در برابر هر گزارش مردمی عادی مبنی بر کودک آزاری وظیفه‌ی ذاتی دارد. ضمن اینکه وقتی طبق متن پاسخ بهزیستی، این خانواده از قبل نزد این سازمان پرونده داشته‌اند و مددکاران آن در جریان وضعیت بحرانی خانواده بوده‌اند بنابراین گزارش یا عدم گزارش جمعیت امام علی(ع) از مشکلات خاص این کودکان تفاوتی در میزان مسئولیت این سازمان در برابر وضعیت کودکان خانواده نباید داشته باشد.

2- همان‌طور که در گزارش جمعیت به دقت آمده است، علت مرگ آرمین به نقل از خانواده‌اش خوردن یک ورق قرص متادون اعلام شده؛ اما همان‌طور که در گزارش دوم جمعیت آمده است با توجه به احتمال بالای سواستفاده از کودکان در محله‌های حاشیه، لزوم پی‌گیری مقامات قضایی و پزشکی قانونی در این پرونده کاملا احساس می‌شود و پی‌گیری این موضوع جهت شفاف شدن علت فوت به معاونت محترم اجتماعی استان‌داری نیز گزارش شده است که این مساله در حال طی مراحل قانونی می‌باشد.

3- متاسفانه آنچه در پاسخ بهزیستی کرمانشاه تلویحا گفته شده، اشاره به یک تفاهم یا تقسیم کار بین بهزیستی و علوم پزشکی مبنی بر پذیرش کودکان درگیر اعتیاد توسط علوم پزشکی پیش از پذیرش توسط بهزیستی دارد که در مواردی کودکان درگیر اعتیاد معرفی شده به بهزیستی، به سختی و چالش به بهانه‌ی احتمال اعتیاد توسط اورژانس پذیرش شده‌اند. در این رابطه باید گفت حال که این تقسیم کار بین بهزیستی و علوم پزشکی صورت گرفته است آیا بهتر نیست این سازمان خود در قالب این تقسیم کار و توافق، کودکان شناسایی‌شده را به علوم پزشکی تحویل و پس از حل مشکل از آنها تحویل بگیرد؛ تا آنکه با این استدلال، کودکان درگیر اعتیاد را به حال خود رها کند؟ ضمن آنکه در گزارش جمعیت راجع به اعتیاد شخص این کودک (آرمین) مطلبی نیامده است و خوردن قرص متادون (که در اعلام علت توسط بیمارستان به خانواده نیز گفته شده.) ممکن است طبق گزارش اولیه‌ی خانواده به علت اقدام به خودکشی (و نه مصرف) بوده باشد.

4- در رابطه با کار کودکان نیز قطعا در بازدیدهای مددکاران بهزیستی از این خانواده، این مساله باید رصد و ثبت شده باشد. بدیهی‌ست هر گونه ارجاع به مراکز حمایت از کودکان کار تحت نظر بهزیستی می‌توانست در صورت کارایی این موسسات، گره‌گشای بخشی از مشکلات این خانواده و مانع از حضور در مشاغل دشواری چون جمع‌آوری ضایعات، که در ادامه‌ی متن پاسخ بهزیستی آمده است، می‌شد. ضمن آنکه باید پرسید آیا عدم وجود اسم این کودک در لیست کودکان کار با اطلاع این سازمان از جمع‌آوری ضایعات توسط کودکان با همراهی پدرشان که در بند ۶ آمده است تناسب دارد؟

5- در رابطه با اشاره به قومیت این خانواده در متن جمعیت باید گفت که این جملات که «این خانواده کولی هستند و خودتان نسبت به فرهنگ خاص آنها آگاهید.» استدلال و پاسخ مددکاران و مسئولین اورژانس اجتماعی به درخواست و اصرار مددکاران جمعیت برای جداکردن کودکان از این خانواده برای عدم پذیرش آنها بوده است. در حالی که ما یقین داریم مسئولین گران‌قدر بهزیستی به پروتکل‌های انسانی و نگاه فراقومیتی مرتبط با حمایت از افراد آسیب‌دیده آگاهی کامل و کافی دارند.
ضمنا با تشکر از حمایت هایی که بهزیستی اعلام کرده از این خانواده داشته است، تا این لحظه تلاش خانواده برای آزادسازی مدارک ضمانت گذاشته در بیمارستان شامل شناسنامه‌ی آرمین (که در بیمارستان گم شده.) و مدارک مرحوم مادر کودکان و کارت موتورسیکلت گرو گذاشته در بیمارستان به علت بدهی، موفقیت‌آمیز نبوده است که احتمالا به علت عدم هماهنگی بین بیمارستان و بهزیستی باشد.

6- آن‌چه که در این حادثه مهم است نه این حمایت‌های احتمالی، که عدم توجه مسئولین اورژانس به شرایط حاد این کودکان است که منتهی به این حادثه شده است. موضوعات مهمی که می‌تواند به علت تشخیص غلط مددکاری یا غفلت یا دشوار بودن سلب حضانت این کودکان باشد که به هر علت عدم اقدام به موقع که منتهی به حادثه‌ی تلخ این‌چنینی شده است جای تامل و بازنگری در فرایندهای کاری سازمان‌های دولتی مرتبط با سرنوشت کودکان در معرض آسیب دارد.

جمعیت امام علی(ع) کرمانشاه به برخورد محترمانه، تعامل منطقی و همکاری مسئولین ارشدِ فعلی سازمان بهزیستی کرمانشاه با جمعیت اذعان دارد؛ اما باید تاسف خورد که متاسفانه توافق‌نامه‌ها و تعاملات رسمی از طریق نامه‌نگاری جهت گزارش وضعیت حاد کودکان و هم‌چنین تعامل در سطح کارشناسی مددکاران جمعیت با مددکاران و مسئولین اورژانس اجتماعی در بسیاری از موارد حاد، منتهی به نتیجه‌ی مطلوب نشده است؛ که از دل همین موارد است که حوادث این‌چنینی به وجود می‌آید. کما اینکه در همین لحظه، چند مورد دیگر چه از طریق مکاتبه و چه از طریق تماس و گزارش حضوری و تلفنی بر روی میز کار مشترک جمعیت و بهزیستی وجود دارد که پی‌گیری طولانی‌مدت جمعیت تاکنون به نتیجه مطلوب نرسیده است. هم‌چنین باید برای در نظر گرفتن مکانی امن برای برادر و خواهر آرمین هم زودتر فکری شود.

هرگونه تعامل، توافق و جلسات دوستانه یا رسمی جمعیت با سازمان بهزیستی تنها و تنها به یک دلیل و آن هم اثربخشی در سرنوشت کودکان در معرض آسیب می‌باشد که اگر این هدف مهم در عمل تامین نشود همه‌ی آن همکاری‌ها و توافقات هیچ ارزشی ندارند. ضعف در کارکرد این تعامل که نه از طریق مکاتبه‌ی رسمی و نه از طریق تعامل در سطح کارشناسی، جواب مطلوب نداده است را باید مسئولین دل‌سوز و گران‌قدر این سازمان، که در نیت آنها و تلاش برای بهبود عملکردشان شکی نیست، شناسایی و اصلاح نمایند. به یقین مسئولین محترم این سازمان که وظیفه‌ی بسیار خطیری بر دوش آنها قرار دارد از ما انتظار ندارند در موضوعی چون مرگ دردناک یک کودک، بر طبل دوستی و سوابق جلسات بکوبیم و برای یافتن راه‌حلی برای عدم تکرار غفلت‌های این‌چنینی که پیش‌تر نیز رخ داده است و قرار بود از طریق این تعاملات حل شود تلاش نکنیم.

پیش از این، در تمام جلسات گفته‌ایم که خط قرمز ما سلامت و امنیت کودکان در معرض آسیب که به صورت قانونی مسئولیت پناه دادن به آنها در کشور بر عهده‌ی بهزیستی است می‌باشد. به طور یقین، پاسخ‌های ما چیزی از مسئولیت وجدانی نسبت به آسیب به کودکان بی‌پناه شهرمان نخواهد کاست.
به امید آنکه با برخورد با عوامل این قصور و یافتن راه‌حل‌های اساسی، مانع از تکرار این فجایع دل‌خراش شویم. فجایعی که از بزرگی تلخی‌شان، عرش بر خود می‌لرزد.

۰ پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *