چشمانت را ساعتی به من بده تا بگویم که می توانم…
‌در این گردهمایی کودکان،نوجوانان و مربیان داوطلب خانه ایرانی پاکدشت حاصل تلاششان در ترم تابستان را در سرای محله‌ی پاکدشت به نمایش گذاشتند.

کامپیوتر

نقاشی

دنیای نقاشی،دنیای روایت هاست ‌جلسه های اول نقاشی
کاغذ ها پر از دایره و خط های سیاه و رنگی بود
روز‌ دیگر تبدیل به خانه ها و درخت و خورشید
بعدترها اتفاقات روزانه و چیزهای مهمی که گوشه ی ذهن بچه ها میماند
و حالا خلاقیتی که مختص هر کودک است روی سفیدی کاغذ جان پیدا میکند
و آنها باور دارند که ذهنشان توانایی به تصویر کشیدن هر‌‌‌‌‌‌‌ آن‌چه که میخواهند را دارد و رنگ ها کنار هم زیبایی را می‌سازند مثل خودشان که کنار هم جنگجوهای کوچکی با مدادرنگی و پاستل هایشان هستند.‌

‌

زبان انگلیسی

پروژه پایان‌ترم کلاس زبان پسران خانه علم پاکدشت آدمها عاشق صلح و آشتی‌اند و از جنگ و ظلم متنفر.از اواسط تابستون برا جشن پایان ترم دنبال موضوع سرود بودم و وقتی فهیدم با هفته صلح همزمان هست مصمم شدم سرود صلح رو اجرا کنیم.
با بچه‌ها درمیون گذاشتم.
اولش ترسیدن و مضطرب بودن.
_اقا سخته ،ما نمی‌تونیم.
بهشون اطمینان رو دادم که از پسش برمیان.
‌تمرین وتمرین, اضطراب, نگرانی شوق وانتظار.
‌درنهایت مقابل جمعیت وایسادن وخوندن باهیجان و عاشقانه
‌I love peace
‏You love peace
‏No war
‌و روزی هم‌صدا با همه بچه‌های دنیا سرودشون رو خواهند خوند.
‌من صلح رو دوست دارم
تو صلح رو دوست داری
نه به جنگ
‌و همه مردم دنیا یک‌صدا
ما صلح رو دوست داریم

‏‌We love peace

در انتهای ترم تابستان یک پروژه برای کلاس با همکاری و ایده‌پردازی خود بچه‌ها طراحی شد.
قرار شد بچه‌ها حروف انگلیسی را در قالب یک روزنامه‌دیواری به نمایش گذارند.
بچه‌ها در حین عملی کردن این ایده کار تیمی را با هم تمرین کردند و یاد گرفتند که چگونه در کنار هم‌دیگر با چالش‌های ساده روبه‌رو شوند.

‌

ادبیات و ریاضی

داستان دختران باد
‌
یکی بود یکی نبود‌
زیر گنبد کبود یه دختر بود که اسمش…!‌
راستی اسمش چی بود؟ ‌
داستانش چی بود؟ ‌
سرنوشتش چی شد؟ ‌
دختر داستانت رو میگم.‌‌ اونقددددددر واقعی بود که فکر میکردم این شخصیت رو خلق کردی یا یه داستان واقعی رو روایت کردی؟ ‌
بازم بنویس.‌
بنویس و روایت کن.‌
اگه خواستی خلق کن ‌آینده‌ای زیبا برای دختران داستان‌هایت.‌
به امید اینکه حقیقتا آینده‌شان زیبا و روشن شود